در حسینیهی امام خمینی(ره) برگزار شد؛
دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها با رهبر انقلاب

پوسترهای تصویری:
مشروح خبر:
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (یکشنبه-1397/03/20) در دیدار صدها نفر از اساتید، اعضای هیأتهای علمی و پژوهشگران دانشگاهها و مراکز علمی، دانشگاه را از مراکز بسیار مهم «تربیت قوهی عاقلهی کشور» خواندند و با تبیین سه ضرورت اساسی دانشگاهها یعنی «درگیر شدن با مسائل و چالشهای کشور»، «تربیت فرهنگی، اخلاقی و هویتیِ دانشجویان» و «تحول دائم و اصلاح مستمر در محیطهای دانشگاهی» تأکید کردند: مسائل و مشکلات کشور باید عالمانه حل شود و استفاده از تواناییها و ظرفیتهای دانشگاهها و اساتید و دستان توانا و مستعد جوانان پرتلاش و پرانگیزه در این مسیر، بسیار اساسی و مهم است.
حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای سخنانشان موارد مطرحشده از طرف اساتید در این دیدار را بسیار خوب و معطوف به مسائل و چالشهای کشور ارزیابی کردند و گفتند: در سخنان اساتید محترم به مقولات مهمی همچون اقتصاد، آسیبهای اجتماعی، برجام، آب، هوا و فضا، نوآوری، دیپلماسی علمی، سینما و هنر، و ازدواج و خانواده پرداخته شد که نشاندهندهی حرکت پیشروندهی فکری و انگیزهایِ جامعهی دانشگاهی است.
ایشان دانشگاه را مرکزی مهم برای «تربیت قوهی عاقلهی کشور» خواندند و افزودند: دانشگاه خوب برای ادارهی کشور حیاتی است و در فرایند ایجاد و پرورش قوهی عاقلهی کشور، اساتیدِ عزیز نقشی بسیار برجسته و حساس بر عهده دارند.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه به سه الزام و سرفصل اساسی برای تحقق این هدف مهم و نقشآفرینی مؤثر دانشگاهها در پیشرفت کشور اشاره کردند.
ایشان در بیان اولین سرفصل، بر «لزوم درگیر شدن دانشگاه با مسائل کشور» تأکید و خاطرنشان کردند: مشکلات امروز و فردای کشور باید عالمانه حل شود، زیرا مواجههی غیرعلمی و غیرمدبرانه با مشکلات موجب پیچیده و افزون شدن آنها خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای سپس با اشاره به برخی مسائل و مشکلات کشور که نیازمند ورود جدی و عالمانهی دانشگاه است، گفتند: بهعنوان نمونه در مسئلهی مهم اقتصاد که برخی معتقدند مشکلات آن ناشی از بعضی شیوههای مدیریتی ضعیف یا غلط است، دانشگاه باید با کار علمی و راهگشا ورود کند.
ایشان در همین زمینه افزودند: چندین بار به مسئولان عالیرتبهی دولتی توصیه کردهام که دیدگاههای متنوع اساتید اقتصاد را جمعآوری و از آنها استفاده کنند، زیرا دیدن و شنیدن این نظرات راهگشا است.
رهبر انقلاب اسلامی، «صنعت» را زمینهای دیگر برای ورود پیشرفتآفرین و رونقبخش دانشگاهها برشمردند و با تأیید تصویب فرصت مطالعاتی یکساله برای اساتید در صنعت، گفتند: دانشگاه باید از نزدیک با مشکلات صنعت آشنا شود و آنها را حل کند تا نیاز نباشد برای حل مشکلات صنعت نفت یا صنعت برق، چشم به بیگانگان بدوزیم.
ایشان با اشاره به برخی سخنان از جمله ابراز ناچاری در استفاده از فناوریهای پیشرفتهی شرکتهای خارجی برای افزایش استخراج نفت، گفتند: نتیجهی ناچاری در بستن قرارداد با شرکتهای خارجی آن است که آنها مواردی را به کشور تحمیل میکنند.
حضرت آیتالله خامنهای تجربهی غنیسازی ۲۰درصد را نمونهای درخشان از توانایی و استعداد جوانان کشور برشمردند و خاطرنشان کردند: در دورهای که برای فروش اورانیوم غنیشدهی ۲۰درصد شرط و شروط گذاشته بودند و برخی مسئولان نیز به دادن امتیازاتی در این زمینه گرایش پیدا کرده بودند، با تلاش جوانان و با پافشاری و استقامت توانستیم به اورانیوم ۲۰درصد دست یابیم و دنیا در کمال ناباوری دید که ما به اورانیوم آمریکا و روسیه و فرانسه احتیاج نداریم.
ایشان افزودند: آن استعدادی که قادر به انجام دادن چنین کار حیرتانگیزی است، چرا نتواند راندمان چاههای نفت را افزایش دهد؟
رهبر انقلاب اسلامی «آسیبهای اجتماعی» را زمینهی دیگری برای درگیر شدن جامعهی دانشگاهی با مسائل کشور دانستند و خاطرنشان کردند: حدود سه سال است دستگاههای مختلف سه قوه را در این مسئله فعال کردهایم و کارهای خوبی هم شده است که در درازمدت نتیجه میدهد اما دانشگاهها میتوانند با پیشنهادات و راهحلهای خود، حل مسئلهی مهم آسیبهای اجتماعی را تسریع کنند.
«کمک به اصلاح زنجیرهی چرخهی تولید و مصرف» از دیگر توصیههای حضرت آیتالله خامنهای به اساتید و پژوهشگران دانشگاهی بود.
ایشان بررسی علمی «موانع تولید کالای باکیفیت داخلی» و «ریشهیابی روانشناختی و جامعهشناختی تمایل برخی قشرها به کالاهای خارجی» را از دیگر مسائلی دانستند که جامعهی دانشگاهی میتواند دربارهی آنها راهحلهای عالمانه، عینی و قابل تحقق دهد.
رهبر انقلاب اسلامی در جمعبندی اولین محور سخنانشان در جمع اساتید یعنی «درگیر شدن جامعهی دانشگاهی با مسائل و چالشهای کشور»، بر نکتهی مهمی تأکید و خاطرنشان کردند: همانطور که بارها گفتهام تحقق این همکاری، نیازمند طلب و خواست مدیران و مسئولان کشور است بهگونهای که مدیر باید به درِ خانهی دانشمندان برود نهاینکه دانشمند پشت در اتاق مدیر معطل بماند.
ایشان از مسئولان دولتی حاضر در جلسه خواستند مسئلهی ارتباط مراکز و دستگاهها با دانشگاهها را بهطور جدی در جلسات دولت مطرح و پیگیری کنند.
حضرت آیتالله خامنهای در تبیین محور دوم بحثشان در نشست با اساتید و محققان گفتند: عقل در نگاه اسلامی، دستگاه محاسبهکنندهی مادی نیست بلکه عامل تعالی و رشد انسان، معتقد کردن فرد به سبک زندگی اسلامی و تأمینکنندهی ارتباطات مختلف زندگی است و برای تحقق این ظرفیت عظیم، قوهی عاقله باید تربیت فرهنگی، معنوی و اخلاقی یابد.
ایشان به جامعهی دانشگاهی تأکید کردند: جوان پاک دانشجو را باایمان، شجاع، اهل اقدام، اهل کار و تلاش، دارای اعتمادبهنفس، حقپذیر، حقطلب، اهل مبارزه با ظلم و تعرض، و اهل مهربانی و گذشت بار بیاورید تا بتواند در آینده، جامعه را بهدرستی مدیریت کند.
رهبر انقلاب اسلامی بهعنوان مثالی در ضرورت تربیت معنوی و اخلاقی، به ناهنجاریهای رایج در فضای مجازی از جمله تهمت، بدگویی، بردن آبروی مؤمن، و برجسته کردن ضعفهای کوچک اشاره کردند و افزودند: تربیت معنوی میتواند جلوی این مشکلات را بگیرد.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: جوان امروز را باهویت بار بیاورید چرا که اگر جامعهای احساس هویت نکرد، در مقابل صداهای بلند تحکمآمیز بهراحتی مغلوب میشود اما برخورداری از هویت دینی، ملی و انسانی به جامعه احساس عزت و ایستادگی میدهد.
محور پایانی مباحث حضرت آیتالله خامنهای به بیان مصادیق عینی ضرورت «صیرورت و اصلاح و تحول دائم دانشگاهها» اختصاص داشت.
ایشان، «تبدیل رویکرد مصرفکنندگی علم به تولیدکنندگی علم» را از جملهی این مصادیق دانستند و گفتند: بارها گفتهایم در مقابل علم دیگران شاگردی میکنیم اما شاگردی با تقلید و مصرف کردنِ همیشگی فرق دارد.
حضرت آیتالله خامنهای با انتقاد از کسانی که معتقدند نباید دنبال تبیین و تدوین علوم انسانی اسلامی برویم زیرا علوم انسانی در همین نظریات رایج منحصر است، افزودند: اینهمه دیدگاههای متعارض در اقتصاد، مدیریت، فلسفه و دیگر علوم انسانی آیا نشاندهندهی بطلان برخی دیدگاهها نیست؟ ضمن اینکه حتی در علوم تجربی نیز غلط بودن برخی حرفها ثابت شده و میشود، پس چرا برخی علوم انسانی اسلامی را رد میکنند.
ایشان منتقل نشدن صحیح یا کامل علوم دیگران و بهروز نشدن اینگونه علوم در داخل را از دیگر نشانههای ضرورت حرکت به سمت تولید علم خواندند و افزودند: نباید تجربههای غلط دوران رژیم گذشته را تکرار کرد.
حضرت آیتالله خامنهای با یادآوری پیشرفتهای تحسینبرانگیز کشور در نانو، سلولهای بنیادین، هستهای، زیست فناوری، پزشکی و علوم دیگر، گفتند: برخی، این پیشرفتهای عینی را که حتی مراکز جهانی نمیتوانند آنها را انکار کنند، حبابی میخوانند تا مردم و جامعهی دانشگاهی را مأیوس کنند، اما اینگونه حرفها صددرصد اشتباه است.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامهی سخنانشان دربارهی مصادیق عینی ضرورت تحول در دانشگاهها افزودند: «هدفمند کردن تحقیقات» مهم است و پژوهشها باید با دو هدف اساسی «تأمین نیازها و حل مسائل کشور» و «رسیدن به اوج و مرجعیت علمی و حضور در جمع سرآمدان جهانی علم» صورت گیرد.
ایشان خاطرنشان کردند: موضوع مقالهمحوری، موافقان و مخالفانی دارد؛ البته مقالاتی که مورد استناد قرار میگیرد برای کشور آبرویی است اما نباید در مسیر ارتقای علمی استادان، تولید مقاله اصل و ضابطه قرار گیرد.
رهبر انقلاب «آمایش آموزش عالی» را از دیگر تحولات لازم در دانشگاهها برشمردند و افزودند: این سند در سال ۹۵ در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده اما اجرای آن پیشرفت نداشته است.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: آمایش آموزش عالی، نوعی تقسیم کار ملی میان دانشگاهها در بخشهای مختلف علمی است که ضمن همافزایی، برنامهریزی برای رشد علمی و ارزیابی وضع علمی کشور را آسان میکند.
«تحقق کامل نقشهی جامع علمی کشور» از دیگر مسائلی بود که رهبر انقلاب آن را در مسیر اصلاح و تحول مستمر دانشگاهها ضروری دانستند.
ایشان نقشهی جامع علمی کشور را خوب ارزیابی کردند اما گفتند: بدنهی دانشگاهی که باید این نقشه را اجرا کند، به حد کافی از آن مطلع نیست؛ بنابراین باید جلساتی برای تبیین و عملیاتی کردن نقشهی جامع علمی در دانشگاهها برگزار شود.
«خطر نامتوازن شدن رشتههای دانشگاهی و افزایش گرایش به رشتههای درآمدزا» که باعث کم شدن گرایش به رشتههای بسیار مهمی همچون ریاضی و فیزیک شده است و تأکید بر حل این مشکل، خواستهی دیگر رهبر انقلاب از جامعهی دانشگاهی بود.
رهبر انقلاب در نوعی جمعبندی خطاب به استادان و اعضای هیأتهای علمی دانشگاهها تأکید کردند: دانشجویانِ خود را امیدوار و خوشبین به حال و آیندهی کشور، معتقد به تواناییها و ظرفیتهای داخلی و آشنا به موقعیت کشور تربیت کنید تا مطمئن شوند همانگونه که پیشرفتهای کشور نسبت به دو سه دههی گذشته، تحسینبرانگیز است، آیندهی کشور نیز در مقایسه با امروز بهمراتب درخشانتر خواهد بود.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به جایگاه رفیع جمهوری اسلامی در میان تودههای اکثر ملتها، افزودند: ایران اسلامی در میان دولتهای مستکبر و بیارزش، بیشترین دشمنان را دارد همانگونه که در تودههای مردم منطقه و اغلب کشورها بیشترین آبرو، طرفداری و نفوذ را دارد و همین موجب شده است که دشمنان خبیث، دائم به فکر توطئه باشند که به فضل الهی در مقابل ملت ایران و جمهوری اسلامی همچنان شکست خواهند خورد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به مظلومنمایی شمرِ زمان یعنی نخستوزیر کودککش رژیم اشغالگر در سفر به اروپا گفتند: این جنایتکار که سرآمد همهی ظالمان تاریخ است به اروپاییها به دروغ گفت ایران میخواهد ما و چند میلیون یهودی را نابود کند درحالیکه راهحل ما برای مسئلهی فلسطین کاملاً منطقی و منطق بر موازین دموکراسی است.
رهبر انقلاب با انتقاد از سکوت اروپاییها در مقابل جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و قدس افزودند: همیشه گفتهایم برای تعیین نوع حکومت در کشور تاریخی فلسطین باید بر اساس شیوهای که همهی جهان قبول دارد به افکار عمومی مراجعه کرد و از همهی فلسطینیانِ واقعی اعم از مسلمان و یهودی و مسیحی که حداقل ۸۰ سال در این سرزمین بودهاند -چه در داخل و چه در خارج از سرزمینهای اشغالی- نظرخواهی و همهپرسی شود.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: این طرح جمهوری اسلامی که رسماً در سازمان ملل به ثبت رسیده است آیا با موازینی که جهان قبول دارد منطبق نیست؟ پس چرا اروپاییها حاضر نیستند آن را بفهمند؟
در ابتدای این دیدار ۱۳ نفر از اساتید و اعضای هیأتهای علمی حدود دو ساعت به بیان مطالب و دغدغههای خود پرداختند. آقایان:
دکتر شاهین آخوندزاده – استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران
دکتر شهاب اسفندیاری – استادیار دانشگاه هنر
دکتر محمد جمشیدی – استادیار دانشگاه تهران
دکتر محمدرضا جوادی یگانه – دانشیار دانشگاه تهران
دکتر فرزاد جهانبین – استادیار دانشگاه شاهد
دکتر دهقانی فیروزآبادی – دانشیار دانشگاه صنعتی شریف
دکتر محمدمهدی طهرانچی – استاد دانشگاه شهید بهشتی
دکتر پیمان صالحی – استاد دانشگاه شهید بهشتی
حجتالاسلام دکتر سیدعباس موسویان – استاد پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
دکتر کامران داوری – استاد دانشگاه فردوسی مشهد
دکتر شاهین محمدصادقی – دانشیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
دکتر جعفر اصلانی – استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران
و خانم دکتر مریم حاج عبدالباقی – استادیار دانشگاه آزاد اسلامی
در سخنان خود بر این محورها تأکید کردند:
- انتقاد از اختلافات جناحی و انکار موفقیتهای کشور
- ضرورت توجه به پژوهش و بالا بردن سهم آن در بودجه
- انتقاد از نگاه سیاستزده به دانشگاه و تغییر رؤسای دانشگاهها پس از تغییر دولتها
- اهمیت توجه به سینما و سیاستگذاری صحیح در حوزهی فرهنگ و هنر
- ضرورت درس گرفتن از برجام و فهم تجربهی آن
- لزوم یافتن راهحل پایدار و اقدامات فوقالعاده در برخورد با آسیبهای اجتماعی با استفاده از ظرفیتهای مردمی
- ابراز نگرانی از کاهش جمعیت و افزایش سن ازدواج و پیشنهاد ایجاد رشتههای دانشگاهی مرتبط با خانواده
- ابزار نگرانی از رکود علمی در حوزهی علوم فضایی
- تأکید بر لزوم جهاد علمی با الگوگیری از تجربهی موفق دفاع مقدس
- لزوم توسعهی صنعت هستهای بهویژه رآکتورهای کوچک هستهای
- ضرورت اقدام عاجل دربارهی وضعیت آب و انجام تغییرات بنیادی برای بهبود آن
- لزوم قرار گرفتن صنعت بانکداری در خدمت اقتصاد واقعی
- توجه به دیپلماسی علمی و دیپلماسی سلامت
- لزوم برطرف کردن موانع استفادهی فراگیر از کالاهای ایرانی
در پایان دیدار، نماز مغرب و عشاء به امامت رهبر انقلاب اسلامی اقامه شد و حاضران، روزهی خود را همراه با ایشان افطار کردند.
بیانات:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین.
خیلی خوشآمدید برادران عزیز، خواهران عزیز؛ بحمدالله جلسهی بسیار خوبی بود امروز و با این مطالبی که دوستان در اینجا بیان کردند -سیزده نفری که صحبت کردند- خوشبختانه یکی از نکاتی که بنده یادداشت کرده بودم که بگویم در این جلسه و آن عبارت بود از درگیر شدنِ دانشگاه با مسائل کشور و چالشهای کشور -که این توصیهی قطعی ما است و حالا انشاءالله شاید یک چند جملهای هم عرض بکنم- در این جلسه تحقّق پیدا کرد. یعنی من میبینم در این جلسه اساتیدی که صحبت کردند، اغلب مسائل عمدهی کشور را و چالشهای کشور را مورد توجّه قرار دادند و دربارهی آنها حرف زدند؛ مثلاً فرض کنید که مسئلهی سینما -که یک مسئلهی مهمّی است- مسئلهی برجام، مسئلهی آب، مسئلهی آسیبهای اجتماعی؛ اینهایی که آقایان اینجا صحبت کردند، پرداختن به این مسائل بود؛ و این توصیهی ما است. یا مسئلهی خانواده و ازدواج و فرزندآوری، مسئلهی صنایع هوا فضا و مقولهی هوا و فضا که مسئلهی بسیار مهمّی است؛ مسئلهی دیپلماسی علمی؛ یا مسئلهی آب، که مسئلهی بسیار مهمّی است و اینجا دیدم آقایان به آن توجّه کردند. یا مسئلهی نوآوری -که حالا من آن را هم شاید اشاره بکنم- مسئلهی اقتصاد و از این قبیل. خب الحمدلله اینها خوب است. بنده وقتی نگاه میکنم و مقایسه میکنم این جلسهی امسالمان را با برخی از جلسات مثلاً هفت هشت ده سال گذشته، میبینم تفاوت خیلی زیاد است، یعنی این نشان میدهد که جامعهی دانشگاهی یک حرکت پیشروندهی فکری و انگیزهای را در این سالها انجام داده؛ یعنی من امروز حرکت جامعهی دانشگاهی را، احساس جامعهی دانشگاهی را، انگیزههای جامعهی دانشگاهی را، اهتمامها و احساس دردهای جامعهی دانشگاهی را از مثلاً ده سال پیش، پانزده سال پیش میبینم بهتر [شده]؛ این خیلی نکتهی مهمّی است. البتّه نمیخواهیم ادّعا کنیم که این مجموعهی حاضر در جلسهی ما همهی جامعهی دانشگاهیاند امّا بالاخره مشتِ نمونهی خروارند، یعنی نشاندهندهی این هستند که این تفکّر، این احساس در جامعهی دانشگاهی وجود دارد. البتّه وقت کم شده، یعنی بنده آماده شده بودم برای یک وقت بیشتری لکن مجالی نیست، من هم ناچار باید کوتاه صحبت بکنم.
برادران عزیز، خواهران عزیز! دانشگاه یک مرکز بسیار مهم است. این را ما از روی باور عمیق و قلبی میگوییم و من استدلال دارم برای این مسئله؛ چرا؟ برای خاطر اینکه یکی از مراکز مهمّ تربیت قوّهی عاقلهی کشور، دانشگاه است؛ تربیت قوّهی عاقلهی کشور. و هیچ کشوری بدون وجود یک قوّهی عاقله، قابل اداره و قابل پیشرفت نیست. ببینید، این دو مقدّمه یک نتیجه میدهد و آن این است که یک دانشگاه خوب برای کشور حیاتی است. خب، اساتید در دانشگاه نقش فوقالعادهای دارند؛ یعنی در این فرایند ساختن و پرورش دادن قوّهی عاقله برای ادارهی کشور، استاد یک نقش ویژهای دارد؛ بنابراین جایگاه استادان، بسیار مهم، بسیار عزیز و حسّاس است؛ جایگاه حسّاسی است. اگر دانشگاه بخواهد این نقش را -نقش ایجاد و پرورش قوّهی عاقلهی کشور را- درست ایفا کند، یک الزاماتی دارد که باید به این الزامات حتماً توجّه کند. من سه مورد از این الزامات را اینجا یادداشت کردهام که حالا مختصراً دربارهی هرکدام صحبت میکنم.
یکی عبارت است از درگیر شدن با مسائل کشور؛ یعنی دانشگاه خودش را از مسائل کشور جدا نداند و مسائل کشور، چالشهای کشور برای دانشگاه، مسائل واقعی و حقیقی و اصلی باشد.
دوّم، تربیت فرهنگی و اخلاقی و هویّتی دانشجویان است؛ یعنی فراتر از تعلیم، مسئلهی تربیت؛ آن هم با جهتگیری اخلاقی و معنوی و تلطیف روحی و دمیدن روح احساس هویّت در مجموعهی جوان دانشجو.
سوّم، یک صیرورت دائمی در محیط دانشگاه، یک تحوّل مستمر و دائمی در محیط دانشگاه؛ علّت هم این است که اوّلاً همهی نهادهای عالم احتیاج به تحوّل دارند، چون بشر در حال تحوّل و در حال پیشرفت و در حال حرکت است، بنابراین نهادهای بشری همه بایستی در خودشان قدرت تحوّل دائمی را ایجاد کنند و این یک دغدغهای باشد برای آنها؛ ثانیاً دانشگاه ما بیرودربایستی غلط بنیانگذاری شده، از اوّل غلط بنیانگذاری شده؛ این معنایش این نیست که محیط دانشگاه محیط غلطی است یا محیط بدی است؛ نخیر، خوشبختانه دانشگاه ما فراوردههای بسیار خوب داشته لکن بنای دانشگاه بهوسیلهی آدمهای نامطمئن و با سیاستهای نامطمئن در زمان حکومت طاغوت گذاشته شده و این بنا همچنان وجود دارد: دانشگاه را مبنیّ بر دینزدایی بنیانگذاری کردند؛ دانشگاه را مبنیّ بر تقلید علمی و نه ابتکار علمی و تولید علم، بنیانگذاری کردند؛ دانشگاه اینجوری بنیانگذاری شده و خب بعضی از آثارش هم تا امروز هنوز امتداد دارد. بنابراین یک اصلاح و یک تحوّل و یک صیرورت درونی برای دانشگاه بهطور مستمر لازم است که نمونههایی از آن را هم من اینجا یادداشت کردهام که عرض خواهم کرد. این سه مورد از الزامات است؛ و البتّه الزامات دیگری هم هست.
در مورد درگیر شدن با مسائل کشور که نمونهاش را امروز خوشبختانه مشاهده کردیم و من حقیقتاً خرسند شدم از اینکه دیدم این مسائل را برادران و خواهرمان مطرح کردند؛ واقعاً من خدا را شکر میکنم از اینکه این چیزی که ما توقّعش را داریم، خوشبختانه لااقل در ذهن جمعی از دانشگاهیان عزیزمان وجود دارد. چرا میگوییم باید با مسائل کشور درگیر شد؟ خب هر کشوری بالاخره مسائلی دارد؛ امروز هم ما مشکلاتی داریم، مسائلی داریم، فردا هم مشکلاتی خواهیم داشت و همهی کشورهای دنیا، همهی جوامع دنیا اینجور هستند، مشکلاتی دارند که اینها باید حل بشود؛ این مشکلات باید بهصورت علمی حل بشود؛ اگر غیر عالمانه، غیر مدبّرانه، بدون فکر و غیر خردمندانه وارد این مشکلات بشویم، حل نخواهد شد، مشکل پیچیدهتر خواهد شد، استمرار پیدا خواهد کرد، تکثیر خواهد شد و افزایش پیدا خواهد کرد. بنابراین مشکلات بایستی عالمانه حل بشود. خب، اگر بنا است عالمانه حل بشود، چه کسی باید آن را حل بکند؟ عالمان، دانشمندان؛ یعنی دانشگاهیان که از جملهی عالمان کشور و بخش عمدهی عالمان کشورند. بنابراین دانشگاه باید مسائل کشور را مسائل خودش بداند و دنبال حلّ آنها باشد.
خب، مثلاً فرض بفرمایید در مسئلهی اقتصاد؛ یکی از مسائل امروز کشور ما مسئلهی اقتصاد است. بارها گفته میشود و در این جلسه هم گفته شد که بعضی از شیوههای مدیریّتی اقتصاد ما -آنچه عملاً دارد در کشور اجرا میشود- ضعیف است یا غلط است؛ خب این باید اصلاح بشود؛ چه کسی باید اینها را اصلاح کند؟ چه کسی باید به این مسئله بپردازد؟ دانشگاه. بنده به بعضی از مسئولین عالیرتبه چند بار تا حالا توصیه کردهام و گفتهام این نظرات اقتصادیای که اساتید اقتصاد دانشگاه در مطبوعات منتشر میکنند -حالا آنهایی که در مطبوعات منتشر میشود که بنده غالباً نگاه میکنم- بگویید اینها را برایتان جمع کنند بیاورند بدهند تا شما بدانید که غیر از آن تصمیمی که در درون تشکیلات مثلاً ذیربط دولتی گرفته میشود، این حرفها هم وجود دارد؛ این راهگشا است؛ نگاه کردن به این مطالب و شنیدن این مطالب طبعاً راهگشا است. بنابراین مسئلهی اقتصاد یکی از مسائل است که امروز یکی از آقایان اینجا مطالبی را در این زمینه بیان کردند.
در صنعت؛ خب صنعت ما دچار مشکلات است؛ دانشگاه میتواند در این مورد نقش ایفا کند. البتّه لازم است من عرض بکنم بعضی از دانشگاهها طبق گزارشی که به من دادند، در زمینهی ارتباط با صنعت خوب عمل کردهاند؛ بعضی از دانشگاهها هم نه، وارد نشدهاند و خوب عمل نکردهاند. اخیراً شنیدم که فرصت مطالعاتیِ یکسالهی اساتید در صنعت، برنامهریزی شده و در مجاری تصویب و مراکز تصویب، تصویب شده؛ خوب است، بسیار کار خوبی است. فرض کنید یک فرصت مطالعاتی به اساتید مرتبط با صنعت بدهند که بروند داخل صنعت و از نزدیک با مشکلات صنعت کشور آشنا بشوند. ما در صنعت کشور مشکلاتی داریم؛ این مشکلات را بایستی دانشگاه حل کند. البتّه بعضی از صاحبان صنایع گلهمندند، میگویند ارتباط دستگاههای دانشگاهی با ما کمکی به ما نکرده، امّا علیالاصول دانشگاه میتواند کمک کند به پیشرفت صنعت، به رونق صنعت، به اعتلاء صنعت، تا ما فرض کنید برای مسائل صنعت نفتمان یا مسائل صنعت برقمان و دیگر چیزها چشم ندوزیم به اینکه حتماً بایستی یک خارجی بیاید و با او قرارداد ببندیم تا به ما تکنولوژی بدهد؛ این حرفی است که الان زده میشود و ما چون به خیال خودمان ناچاریم و احتیاج داریم به اینکه با فلان شرکت نفتی بیگانه این قرارداد را ببندیم برای اینکه مثلاً بتوانیم ظرفیّت استخراج نفت را از چاهها بالا ببریم و مثلاً از ۲۵ درصد به ۵۰ درصد برسانیم، آنوقت او ممکن است به ما تحمیل بکند یک چیزی را.
اگر چنانچه دانشگاه ما وارد این میدان بشود، به نظر من قطعاً میتواند. ما چطور در یک زمینههایی توانستیم؛ همهی دنیای ذیربط محال میدانستند که ما بتوانیم به غنیسازی ۲۰ درصد اورانیوم دست پیدا کنیم؛ اصلاً باور نمیکردند که چنین چیزی بتواند در کشور اتّفاق بیفتد امّا اتّفاق افتاد. آنها برای فروش اورانیوم غنیسازیشدهی ۲۰ درصد برای ما شرطوشروط میگذاشتند، بعضی از مسئولین ما هم متأسّفانه داشتند گرایش پیدا میکردند که بالاخره این امتیازات را بدهند. یک مقدار پافشاری شد، یک مقدار استقامت شد، یک مقدار جوانهای ما تلاش کردند، ناگهان دنیا دید که ما احتیاج به [اورانیوم] ۲۰ درصدِ آمریکا و روسیه و به نظرم فرانسه -که حالا آن روزها صحبتش میشد- نداریم؛ خودمان ۲۰ درصد را درست کردیم. خب، آن استعدادی که میتواند یک چنین کار بزرگی را انجام بدهد -آدمهای وارد میدانند که عمدهی در باب غنیسازی، حرکت از ۳ درصد و ۴ درصد به ۲۰ درصد است؛ وَالّا از ۲۰ درصد تا ۹۹ درصد یک راه آسانتری است- و ما که توانستیم آن کار را انجام بدهیم، چرا نتوانیم راندمان و بازدهِ چاههای نفت خودمان را افزایش بدهیم؟ چرا نتوانیم در پیشرفت صنایع خودمان کار انجام بدهیم؟ بنابراین، دانشگاه میتواند در این زمینه -در صنعت- کمک کند.
در مسئلهی آسیبهای اجتماعی؛ مسئلهی طلاق، اعتیاد، حاشیهنشینی، جرائم، فضای مجازی و از این قبیل چیزها که اشاره کردند؛ البتّه مدّتی است -حالا ایشان گفتند چهار سال، ظاهراً چهار سال نیست؛ مثل اینکه بین دو سال و سه سال است- ما همهی دستگاههای کشور را درگیر کردهایم در این مسئله؛ دستگاههای ذیربط را از سه قوّه درگیر این قضیّهی آسیبهای اجتماعی کردهایم، جلسات خوبی تشکیل میشود، پیگیری میشود، کارهای فراوانی انجام میگیرد. البتّه اینها از کارهای بلندمدّت است و به این زودی آثارش دیده نمیشود. دانشگاه میتواند کمک کند. پیشنهادهایی را ذکر کردند که خیلی خوب است و من الان اینجا به دفتر خودمان این را سفارش میکنم که این پیشنهادهایی را که انجام گرفته، در همهی زمینههایی که انجام گرفته، جمع کنند، در جلساتی بنشینند فکر کنند و برای عملیّاتی کردن و اجرائی کردن اینها راهکار پیدا کنند.
یا همین مسئلهی چرخهی تولید و مصرف و مسئلهی نوآوری که ذکر کردند؛ خب، ما بایستی اوّلاً نوآوری [داشته باشیم] یعنی ایجاد ایده، بعد تولید، بعد بازاریابی و مانند اینها. این بازاریابیِ عرضه و مصرف، یک زنجیره است؛ این زنجیره بایستی درست حرکت بکند؛ یعنی از بخش تولید تا بخش مصرف یک زنجیرهای وجود دارد، این حلقهها باید امکان را درست به همدیگر منتقل کنند تا اینکه کار بدرستی انجام بگیرد. اگر عیبی در این چرخه وجود داشت، چه کسی بایستی وارد میدان بشود؟ دانشگاه؛ دانشگاه باید ببیند عیب در کجا است، مشکل را برطرف بکند تا بتوانیم انجام بدهیم.
یا همین مسئلهی حمایت از کالای ایرانی که خوشبختانه دیدم یکی از آقایان این مسئله را مورد توجّه قرار دادهاند، روی آن فکر کردهاند، کار کردهاند؛ درست همان نکاتی که بنده اینجا یادداشت کردهام در بیانات ایشان وجود داشت. فرض کنید ما ببینیم موانع تولید کالای باکیفیّت چیست؛ اوّلین مسئله این است که ما در داخل، کالای باکیفیّت باید تولید کنیم تا مشتری داشته باشد، تا فروش برود. موانع تولید کالای باکیفیّت چیست، بعد چگونگیِ بازاریابی؛ چهکار کنیم که بتوانیم هم در داخل و هم در خارج، بازار برای این محصولات پیدا کنیم. حالا در خارج یک مقوله است -که آن مقولهی جداگانهای است- مقولهی داخلی همان مقولهی ذهنی و فرهنگی است که اشاره کردند؛ کاملاً درست است. یعنی در بخشهای علومِ جامعهشناختی و روانشناختیِ دانشگاه، بررسی بشود که علّت اینکه قشرهایی از مردم نسبت به کالای خارجی رغبت بیشتری دارند و به کالای داخلی کمتر چیست و راه علاجش چیست. البتّه یک راهِ علاجهایی را ایشان ذکر کردند امّا اینها کافی نیست؛ اینها بررسی علمی لازم دارد؛ واقعاً میتوان یک راههایی را پیدا کرد. یکوقت شما میبینید در ظرف دو سال، سه سال، چهار سال، بکلّی امر برگشت؛ کمااینکه همین حالا با همین تبلیغاتی که تا یک حدودی انجام گرفته، بعضی از فروشندهها کالای خارجی خودشان را بهعنوان کالای داخلی به مشتری میفروشند! این را ما خبر داریم -بنده اطّلاع دارم، به من گزارش شده- یعنی طرف میرود یک جنسی را [از فروشنده] میخواهد، او خارجیاش را دارد و چون میداند که مشتری کالای داخلی لازم دارد، بدروغ به او میگوید این کالا داخلی است! این خیلی چیز مطلوبی است. البتّه دروغ چیز بدی است؛ امّا این خیلی خوب است که فروشنده مجبور بشود برای فروش کالای خودش بگوید این داخلی است؛ این فرهنگ باید گسترش پیدا کند. این چه جوری گسترش پیدا میکند؟ این خب راهِ کارِ علمی دارد؛ بایستی شما این کار را بکنید. یا انتقال دستاوردهای علمیِ نو به بخشهای تولیدی؛ اینها همه، کار بخشهای گوناگون دانشگاه است.
بنابراین دانشگاه در مسائل کشور، هم مسئلهیابی باید بکند -که من خوشبختانه دیدم در بیانات این آقایان، و اینجا یادداشت کردم و خیلی جالب [بود]؛ دیدم واقعاً نشستهاند مسئله پیدا کردهاند؛ مثلاً فرض کنید میگویند که این یک مسئله است که شما میگویید که زن، هم خانهدار باشد، هم مثلاً تحصیلات عالیه داشته باشد، اینها چطور با هم جمع است؛ خب این یک مسئله است؛ ببینید، این مسئلهیابی خیلی چیز مهمّی است که ما بنشینیم مسئلهیابی کنیم- و بعد، آن مسائل را حل کنیم. بنابراین دانشگاه، هم میتواند در مسئلهیابی، هم در حلّ مسائل کمک کند. حالا البتّه در این زمینه حرف زیاد است. من اینجا چیزهایی یادداشت کردهام منتها وقت کم است.
البتّه مدیران باید بخواهند. من همین جا از آقایان دولتیای که اینجا تشریف دارند، [میخواهم] در جلسات هیئت وزیران این مسائل را و مسئلهی ارتباط دانشگاه و مسائل کشور را جدّی مطرح کنید که همه انگیزه پیدا کنند، علاقه پیدا کنند بروند دنبالش. ما البتّه به یکایک وزرا میگوییم. من یکوقتی وزیر نیرویی داشتیم، برادر بسیار خوبی که خودش تحصیلکردهی دانشگاه امیرکبیر بود. سرِ یک قضیّهای با من صحبت میکرد که این قضیّه را ما مشکل داریم؛ گفتم برادر! شما از هیئت دولت یک قدم برو همین دانشگاهی که خودت در آن تحصیل کردهای، این قضیّه را آنجا مطرح کن، برایت حل میکنند. مطمئنّاً هم حل میکردند؛ من تردید ندارم. یعنی اگر واقعاً این درگیر شدن دانشگاه و مسائل کشور از طرف مدیران جدّی گرفته بشود -که اصل هم همین است- این به نظرم پیش خواهد رفت. یعنی مدیر باید برود درِ خانهی دانشمند؛ اصل اساسی این است. دانشمند نباید پشت اتاق مدیر معطّل بماند؛ مدیر باید برود درِ خانهی دانشمند و از او درخواست کمک کند.
آن الزام دوّم که عرض کردیم، تربیت اخلاقی و فرهنگی و هویّتی است: تربیت قوّهی عاقله. قوّهی عاقله چیست؟ عقل چیست؟ عقل در ادبیّات اسلامی فقط آن دستگاهی نیست که محاسبات مادّی میکند برای ما؛ نه، اَلعَقلُ ما عُبِدَ بِهِ الرَّحمٰنُ وَ اکتُسِبَ بِهِ الجَنان؛(۲) عقل این است. اَلعَقلُ یَهدی وَ یُنجی؛(۳) عقل این است. عقل باید بتواند انسانها را تعالی ببخشد. عقل در یک سطح، آن عاملی است که انسان را به مقام قُرب میرساند، به مقام توحید میرساند؛ در یک سطح پایینتر، عقل آن چیزی است که انسان را به سبْک زندگی اسلامی میرساند؛ در یک سطح دیگر هم عقل آن چیزی است که ارتباطات مادّی زندگی دنیا را تنظیم میکند؛ همهی اینها کار عقل است. عقل و قوّهی عاقله آن قوّهای است که بتواند همهی اینها را دارا باشد؛ پس احتیاج به تربیت معنوی دارد. دانشجوها را تربیت معنوی کنید. اینها جوانند؛ جوان بهطورطبیعی لطیف است، بالنّسبه پاکیزه است، قابل حرکت در جهت معنوی است؛ و این باید در دانشگاه تأمین بشود. لا یُستَعانُ عَلَى الدَّهرِ اِلّا بِالعَقل؛(۴) زندگی بدون عقل که ممکن نیست. بنابراین جنبهی تربیتیِ این قوّهی عاقله بایستی قوی باشد؛ دانشگاه باید جوانهایی را تربیت کند که باایمان باشند، باشرف باشند، اهل اقدام باشند، تنبل نباشند، اهل تلاش باشند، دارای اعتمادبهنفس باشند، حقپذیر باشند، حقطلب باشند؛ اینها خصلتهای یک انسان والا است؛ اسلام اینجور انسانی را میخواهد؛ این انسان است که اگر چنانچه به مدیریّت جامعه رسید، جامعه را میتواند به سمت صلاح و فلاح هدایت بکند، وَالّا اینکه حالا فرض کنید الان در فضای مجازی معمول شده، کار عادی و رایجی است که به همدیگر بدگویی کنند، این به آن، آن به این تهمت بزنند، یک ضعف کوچک را بزرگ کنند، آبروی مؤمن را ببرند که معلوم هم نباشد چه کسی است؛ خب خیلی چیز بدی است. در بین جوانهای ما یکچنین چیزهایی وجود دارد که باید جلویش گرفته بشود؛ این با تربیت معنوی [ممکن است].
در مجلس پیغمبر یک نفری به عِرض(۵) یک مؤمنی تعرّض کرد، به آبروی یک مؤمنی یک تعرّضی کرد -حالا ندارد در روایت که چهجور تعرّضی- یک نفر دیگر در همان مجلس از آن مؤمنی که مورد تعرّض قرار گرفته بود دفاع کرد. پیغمبر فرمودند این کاری که تو کردی -که دفاع کردی از آبروی مؤمن- این حاجز(۶) در مقابل آتش جهنّم است، این حجاب در مقابل آتش جهنّم است؛ سبک زندگی اسلامی یعنی این؛ یعنی «اِرحَم تُرحَم»؛(۷) رحم کن تا مورد ترحّم قرار بگیری از طرف خدای متعال؛ اینها باید آموزش داده بشود به جوانهای ما. جوان ما باید «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم»(۸) [باشد] -همین آیهای که اینجا تلاوت کردند- اینجوری تربیت بشود؛ در مقابل ظلم بِایستد، در مقابل متعرّض و متعدّی بِایستد امّا با برادر مؤمن، با مهربانی، با گذشت رفتار کند؛ باید به جوانمان گذشت را یاد بدهیم. اگر چنانچه امروز این جوان تهذیب نشد، فردا که مسئول یک بخشی شد، کار را یا ضعیف انجام میدهد یا نامطمئن انجام میدهد یا غلط انجام میدهد. این که امروز حاضر است برای شوخی، برای وقتگذرانی، برای اشباع آن حسّ درونی به کسی تعرّض بکند، فردا وقتیکه در رقابتهای انتخاباتی مثلاً قرار گرفت، حاضر است برای بُرد خودش آبروی یک انسان مؤمن را بکلّی زیر پا بگذارد؛ این، آنجوری میشود دیگر؛ آنجا هم همین تأثیر را میبخشد.
یکی هم مسئلهی بیهویّتی است؛ جوان را باهویّت بار بیاورید. اگر جامعهای احساس هویّت نکرد، صداهای بلند تحکّمآمیز، راحت او را مغلوب خواهد کرد. آن که ایستادگی میکند، آن کسی است که احساس هویّت میکند؛ حالا این هویّت، گاهی هویّت ملّی است، گاهی هویّت دینی است، گاهی هویّت انسانی است، شرف است؛ هرچه؛ با هویّت باید بار بیایند. خوشبختانه امروز جامعهی اسلامی ـ ایرانی ما یک هویّت ریشهدار و تاریخی و قوی و قابل استقامتی دارد که این را نشان هم داده؛ این را به جوانمان بایستی منتقل بکنیم. بالاخره پس مسئلهی فرهنگی مسئلهی مهمّی است؛ بخشهای فرهنگی باید احساس مسئولیّت کنند و در این زمینه باید کار کنند.
مسئلهی سوّم هم گفتیم آن صیرورت دائمی دانشگاهها است. چند مسئله را من یادداشت کردهام که عرض بکنم. این تصحیح و اصلاحِ کار دانشگاهها همین امروز مصداقهای روشنی دارد.
یکی از مصداقهای روشن این است که ما رویکرد مصرفکنندگیِ علم را تبدیل کنیم به رویکرد تولید علم. تا کِی باید ما بنشینیم مصرفکنندهی علم دیگران باشیم؟ بنده با یاد گرفتن علم از دیگران هیچ مخالف نیستم؛ این را بارها گفتهام و همه هم میدانند؛ گفتم ما ننگمان نمیکند که از آن کسی که دارای علم است یاد بگیریم و شاگردی کنیم، امّا شاگردی یک حرف است، تقلید یک حرف دیگر است! تا کِی دنبالهروِ علم اینوآن باشیم؟ چرا در زمینهی علوم انسانی وقتی گفته میشود که بنشینیم فکر کنیم و علوم انسانیِ اسلامی را پیدا کنیم، یک عدّهای فوراً برمیآشوبند که «آقا! علم است»؟ علم است؟ در علوم تجربی که علم بودنش و نتایجش قابل آزمایش در آزمایشگاه است، اینهمه غلط بودنِ یافتههای علمی روزبهروز دارد اثبات میشود، آنوقت شما در علوم انسانی توقّع دارید [غلط نباشد]؟ در اقتصاد چقدر حرفهای متعارض و متضاد وجود دارد! در مدیریّت، در مسائل گوناگون علوم انسانی، در فلسفه، اینهمه حرفهای متعارض وجود دارد؛ کدام علم؟ علم آن چیزی است که شما به آن دست پیدا کنید، بتوانید بفهمید آن را، از درون ذهن فعّال شما تراوش بکند. باید دنبال این باشیم که ما تولید علم بکنیم؛ تا کِی مصرف کنیم علم اینوآن را؟ بله، مانعی ندارد که مثل کالایی که خودمان نداریم، دیگری دارد و از او میگیریم و استفاده میکنیم، از علم دیگران استفاده بکنیم امّا این نمیتواند دائمی باشد، این نمیتواند همیشگی باشد؛ گاهی علمِ دیگران درست به ما منتقل نمیشود، گاهی آن بخش خوبش را به ما نمیدهند، گاهی نو و بهروزشدهاش را به ما نمیدهند و این اتّفاق در کشور ما متأسّفانه در سالهای حکومت طاغوت بارها افتاده؛ ما که نباید تجربهها را مجدّداً تکرار بکنیم؛ بنابراین بایستی تولید علم بکنیم.
البتّه اخیراً من شنیدم که بعضیها دائم مینویسند، میگویند و پیشرفتهای علمی کشور را که مورد تأیید دستگاههای بینالمللی است، انکار میکنند؛ بنده صددرصد این حرف را رد میکنم، صددرصد رد میکنم؛ نخیر، پیشرفتهای علمی کشور پیشرفتهای واقعی است و آنطور که بعضی ادّعا میکنند، پیشرفتهای حبابی نیست؛ ما در نانو پیشرفت کردهایم، در سلّولهای بنیادی پیشرفت کردهایم، در هستهای پیشرفت کردهایم، در زیستفنّاوری پیشرفت کردهایم، در بخشهای مختلفی از پزشکی پیشرفت کردهایم، در بسیاری از بخشهای گوناگون پیشرفت کردهایم؛ این پیشرفتها واقعی است و وجود دارد.
همانطور که اشاره کردند، یک روزی بود که از شهرهای بزرگ که خارج میشدیم، پزشک ایرانی کم بود. بنده خودم در زاهدان، در ایرانشهر بودم؛ دکترهایی که آنجا بودند هندی بودند؛ بنده خودم [پیش آنها] رفتم؛ البتّه بد هم نبودند امّا خب کشور احتیاج به دکترِ بیرون داشت. همان اوایل انقلاب برای بیماریهای قلبی نوبت هشتساله، نُهساله، دهساله میدادند، یعنی بیمار قلبی مراجعه میکرد به بیمارستان، نوبت عمل جرّاحیِ او ده سالِ بعد بود و تا آنوقت غالباً میمردند! اینجوری بودیم؛ امروز در شهرهای دوردست دکترهای متخصّص عملهای قلبِ باز انجام میدهند. این پیشرفتها، پیشرفتهای واقعی است. چرا بعضیها میخواهند مأیوس کنند جامعهی دانشگاهی ما را و متخصّصین و دانشمندان ما را؟ نه، پیشرفتها واقعاً پیشرفتهای واقعی است، منتها بایستی اینها را توسعه داد.
اقدام دیگر، هدفمند کردن تحقیقات است؛ ما امروز تحقیقاتی داریم. خب مقالهمحوری در دانشگاه ما یک مقولهای است، خودش یک مسئلهای است؛ یک عدّهای مخالفند، یک عدّهای میگویند چارهای نیست؛ حالا افزایش مقالات هم -بخصوص مقالاتی که مورد استناد قرار میگیرد- یک آبرویی است برای کشور و عیبی ندارد لکن مقالاتی باید تولید بشود که هدفمند باشد. این را ما قبلاً هم گفتهایم؛ این بحثِ امروز نیست؛ سالهای قبل هم، هم خود بنده گفتم، هم بعضی از اساتید محترمی که اینجا صحبت کردند این را تکرار کردند که تحقیقات بایست هدفمند بشود؛ ببینید نیاز کشور چیست، خلأ کجا است؛ این تحقیقات، آن خلأ را برطرف بکند؛ این خیلی مهم است. پژوهشهای بیهدف را بایستی از دایرهی کار خارج کرد. البتّه هدف پژوهش قاعدتاً دو چیز است: یکی رسیدن به مرجعیّت علمی و حضور در جمع سرآمدان علم و فنّاوری، دوّم حلّ مسائل کنونی و آیندهی کشور. اینها با هم منافات هم ندارد؛ شنیدهام بعضی میگویند «آقا چطور [منافات ندارد]؟ این هدف درست است یا آن هدف؟» هر دو هدف درست است. پژوهش بایستی هم برای رسیدن به اوج قلّهی علم و ایجاد مرجعیّت علمی باشد -که ما در آینده حتماً باید به این نقطه برسیم که مرجع علمی در دنیا به حساب بیاییم- هم باید برای حلّ مسائل جاری کشور باشد.
یک مسئلهی دیگری که در دانشگاه حتماً بایست مورد توجّه و تعقیب قرار بگیرد، همین مسئلهی آمایش آموزش عالی است که خوشبختانه باز یکی از آقایان به آن توجّه کردند و اسم آوردند. این طرح آمایش در سال ۹۵ در شورای عالی انقلاب فرهنگی هم تصویب شده ولی پیشرفت مناسبی نداشته؛ این بهمعنای این است که یک تقسیم کار ملّی صورت بگیرد بین دانشگاههای کشور، برای بخشها و بحثهای متنوّعی که در زمینهی علم مطرح است. این برای برنامهریزی خیلی مؤثّر است؛ برنامهریزی را آسان خواهد کرد و ارزیابی وضعیّت علمی کشور را آسان خواهد کرد، با همدیگر هم طبعاً یک همافزایی صورت خواهد گرفت. البتّه در این زمینه وزارت بهداشت ظاهراً تحرّک بهتری داشته؛ به من اینجور گزارش کردهاند.
مسئلهی بعدی که در دانشگاه مورد توجّه قرار میگیرد، تحقّق نقشهی جامع علمی کشور است. خب، بخشی از نقشهی جامع علمی تحقّق پیدا کرده، امّا همهی آن تحقّق پیدا نکرده. یکی از مشکلات که من اتّفاقاً در گذشته هم در همین جلسه مطرح کردم،(۹) این است که خیلی از بدنهی دانشگاهی ما نقشهی جامع علمی کشور را نخواندهاند و اصلاً اطّلاع ندارند. اینهمه روی نقشهی جامع علمی کشور کار شده، اینهمه دانشمند، متخصّص، کارشناس علمی و دانشگاهی روی آن کار کردهاند و یک چیز جامع و خوبی پدید آمده، تولید شده؛ خب این نقشهی جامع باید در دانشگاه تحقّق پیدا کند. چه کسی باید آن را تحقّق بدهد؟ همین بدنهی دانشگاهی کشورند دیگر؛ خود اساتیدند؛ اینها بایستی این نقشهی جامع را بخوانند، ببینند، بدانند که چیست، چه خواسته شده در این نقشهی جامع علمی و جلسات بحث برای عملیّاتی کردن بین استادان و دانشجویانِ مقاطعِ تکمیلی بایستی برگزار بشود و ردّ پای آن در محیطهای آموزش، در آموزش کشور و پژوهش کشور دیده بشود.
مسئلهی بعدی، نامتوازن شدن رشتههای دانشگاهی است؛ بعضی از رشتهها در غربت قرار گرفتهاند. آماری که به من دادهاند نشان میدهد که مثلاً حدود پنجاه درصد داوطلبان کنکور رشتهی ریاضی که رشتهی بسیار مهمّی است، کاهش پیدا کرده؛ این برای آیندهی کشور خطرناک است؛ ما این رشتههای مهمّ علوم پایه را -بخصوص مثل ریاضی را یا فیزیک را- برای آینده لازم داریم؛ اگر چنانچه داوطلبانِ اینها کم باشند و هجوم بشود به رشتههای درآمدزا که حالا یک پولی و شغلی بلافاصله در اختیار انسان میگذارد، این [موجب] مشکل است. عوارضِ این عدم توازن را بایستی دستگاههای دانشگاهی حتماً جبران کنند و درست کنند.
یک مسئله هم مسئلهی مقالهمحوری است که اشاره کردم که باید مقالهها در جهت حلّ مسائل کشور باشد. مسیر سادهی تولید مقاله برای ارتقاء اساتید هم خودش یک مشکلی است؛ در آییننامهی ارتقاء، مقاله برای ارتقاء اساتید یک نقش بسیار اساسی دارد؛ خب این یک مسیر سادهای است؛ یک مقداری کار را دقیقتر باید انجام داد، یعنی ارتقاء را صرفاً مبتنی بر مقاله نباید کرد؛ کارهای اساسیتری وجود دارد که آنها میتواند ملاک ارتقاء باشد.(۱۰) (خیلی خب، این نشان میدهد که هم تأیید میکنید این حرف را، هم خسته شدهاید؛(۱۱) من مطالبم را خاتمه بدهم.)
عزیزان! دانشگاه باید دانشجوی امیدوار به آینده، خوشبین به وضعیّت کشور و خوشبین به آینده تربیت بکند. اساسیترین مسئله این است. دانشجوی امروز بایستی مطمئن بشود که فردا که نوبت مدیریّت و کارایی و تدبیر و اصلاح و مانند اینها به او میرسد، آنچه تحویل او خواهد شد، یک کشورِ بهتر از امروز است؛ این امیدواری را بایستی به دانشجو داد. واقع قضیّه هم همین است؛ ما امروز نسبت به ده سال پیش، نسبت به بیست سال پیش، نسبت به چهل سال پیش، بسیار جلو رفتهایم. حالا بعضی از شما که در جریانید؛ [ولی] خیلیهایتان جوانید، یعنی سی سالِ پیش یادتان نیست -وضع کشور هم یادتان نیست، وضع دانشگاه هم یادتان نیست- امّا من به شما عرض میکنم که پیشرفت کشور و پیشرفت محیط دانشگاهی در این بیست سی سال، یک پیشرفت واقعاً تحسینبرانگیز است. [پس] دانشجو باید اینجور تربیت بشود: معتقد به تواناییهای کشور، معتقد به موفّقیّتهای کشور -چه موفّقیّتهای داخلی، چه موفّقیّتهای خارجی- معتقد به پیشرفت کشور و توانایی کشور و قدرت کشور بر آیندهسازی؛ باید معتقد باشد، موقعیّت کشور را در دنیا بشناسد. ما الان در دنیا کشوری هستیم که بیشترین دشمن را داریم در بین دولتهای مستکبر و در بین قدرتمندان بیارزش، و بیشترین طرفدار را داریم در بین تودههای مردم در بسیاری از کشورها، نمیگویم در همهی کشورها امّا در بسیاری از کشورها؛ آن مقداری که جمهوری اسلامی در خیلی از این کشورها آبرومند است -در کشورهای همسایه و فراتر از همسایه- هیچ کشور دیگری از کشورهای بیگانه، این مقدار آبرومند نیست. ممکن است که گرایش و مجذوبیّت نسبت به فرض کنید فلان کشورِ پیشرفتهی علمی وجود داشته باشد، امّا علاقه و ارادت ابدا. جمهوری اسلامی این جایگاه را دارد، این پایگاه را دارد؛ برای همین هم هست که دشمنان خبیث و مصمّمی دارد و همهی این دشمنان هم به توفیق الهی در مقابل ملّت ایران و جمهوری اسلامی شکست خواهند خورد و کاری از پیش نمیبرند.
حالا فرض کنید آن شمر زمان، نخستوزیر کودککُش رژیم اشغالگر،(۱۲) بلند میشود میرود اروپا و مظلومنمایی میکند که بله، ایران میخواهد ما را مثلاً نابود بکند و مانند این حرفها -خب اوّلاً شمرِ به معنای واقعی کلمه اینها هستند؛ یعنی اینها کسانی هستند که از لحاظ ظلم و ستم، سرآمدِ همهی ظالمهای تاریخند- آن مخاطب اروپاییاش هم گوش میکند و سر تکان میدهد و بله بله میکند و هیچ اشاره نمیکند که شما دارید در غزّه این جنایتها را انجام میدهید، در قدس این جنایتها را انجام میدهید؛ اینها را هیچ نمیگویند؛ او میگوید، آنها هم سر تکان میدهند؛ خب این دنیا، دنیای بدی است دیگر. جمهوری اسلامی در همهی زمینهها منطقی حرکت کرده؛ در همین قضیّهی رژیم اشغالگر، جمال عبدالنّاصر(۱۳) در آن چهل پنجاه سال پیش که شماها نبودید، شعار میداد که ما یهودیها را میریزیم به دریا، یعنی [وقتی] میخواست علیه اسرائیل حرف بزند، میگفت یهودیها را میریزیم به دریا؛ جمهوری اسلامی از روز اوّل چنین حرفی نزده؛ ما از روز اوّل طرح ارائه کردهایم؛ ما گفتهایم که امروز دموکراسی و مراجعهی به آراء عمومی یک شیوهی مدرن و پیشرفته است که همهِی دنیا هم قبول دارند؛ بسیار خب، برای تعیین نوع حکومت کشور تاریخی فلسطین، به افکار عمومی مردم فلسطین مراجعه کنید، یک رفراندوم راه بیندازید؛ این، چند سال قبل بهعنوان نظر جمهوری اسلامی و فکر جمهوری اسلامی به سازمان ملل گفته شده و در آنجا ثبت شده. این حرف ما است: آنهایی که واقعاً فلسطینیاند -مثلاً فرض کنید آنهایی که لااقل از صد سال پیش به آنطرف فلسطینی بودند، هشتاد سال پیش به آن طرف فلسطینی [بودند]؛ در فلسطین، هم مسلمان بوده، هم یهودی وجود داشته، هم مسیحی وجود داشته که فلسطینیاند- از این فلسطینیها در هر جا که هستند، چه در خود سرزمینهای اشغالی یعنی کلّ سرزمین فلسطین، و چه در خارج از فلسطین، نظرخواهی بشود؛ هر نظامی را که اینها معیّن کردند برای سرزمین فلسطین، آن نظام مورد قبول است؛ هرچه آنها خواستند. این نظر، نظر بدی است؟ این نظر، نظر پیشرفتهای نیست؟ این را اروپاییها حاضر نیستند بفهمند، آنوقت، آن طرفِ کودککُشِ خبیثِ ظالمِ شمرصفت، میرود مظلومنمایی میکند که بله، ایران میخواهد ما را از بین ببرد و نابود کند و چند میلیون جمعیّت را از بین ببرد.
پروردگارا! آنچه گفتیم و آنچه در ذهن ما است و آنچه شنیدیم، برای خودت و در راه خودت قرار بده. پروردگارا! کشور ما را روزبهروز به اوج اعتلاء و ترقّی مطلوب اسلام نزدیکتر کن. پروردگارا! محیط دانشگاه ما، دانشگاهیان ما، اساتید محترم ما، دانشجویان عزیز ما را تحت نظر و لطف و عنایت و حمایت خودت قرار بده؛ آنها را به آنچه مورد رضای تو است موفّق بدار؛ روح مطهّر امام بزرگوار و ارواح مطهّر شهیدان را با اولیائشان محشور بفرما؛ ما را هم به آنها ملحق بفرما.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) در ابتدای این دیدار -که در بیستوپنجمین روز ماه مبارک رمضان برگزار شد- سیزده نفر از اساتید به بیان دیدگاهها و نظرات خود پرداختند.
۲) کافی، ج ۱، ص ۱۱
۳) غررالحکم و دررالکلم، ص ۱۲۴
۴) بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۷
۵) آبرو
۶) حائل، مانع
۷) امالی صدوق، مجلس سیوهفتم، ص ۲۰۹
۸) سورهی فتح، بخشی از آیهی ۲۹
۹) بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها (۱۳۹۴/۴/۱۳)
۱۰) صلوات حضّار
۱۱) خندهی معظّمٌله و حضّار
۱۲) بنیامین نتانیاهو
۱۳) رئیسجمهور اسبق مصر
الزامات نقشآفرینی دانشگاه در تربیت قوهی عاقلهی کشور
جدول | حل علمی مسائل کشور در دانشگاه
الزامات | مصادیق |
۱) درگیر شدن دانشگاه با مسائل کشور | اصلاح شیوههای مدیریتی اقتصاد |
حل مشکلات صنعت از طریق آشنایی نزدیک با مشکلات صنعت | |
کمک کردن در حل مسئلهی آسیبهای اجتماعی مثل طلاق، اعتیاد، حاشیهنشینی، جرائم، فضای مجازی و... | |
پیدا کردن عیبهای چرخهی ایده، تولید و بازاریابی و برطرف کردن مشکل آن | |
پیدا کردن موانع تولید کالای با کیفیت داخلی و چگونگی بازاریابی آن | |
انتقال دستاوردهای علمیِ نو به بخشهای تولیدی | |
۲) تربیت فرهنگی و اخلاقی و هویتی دانشجویان | تربیت قوّهی عاقله و تربیت معنوی دانشجویان |
تربیت جوانهای باایمان، باشرف، اهل اقدام، اهل تلاش، دارای اعتمادبهنفس، حقپذیر و حقطلب | |
تربیت جوانی که در مقابل ظلم بِایستد امّا با برادر مؤمن، با مهربانی و گذشت رفتار کند | |
تربیت جوان باهویّت که در برابر صداهای بلند مغلوب نخواهد شد | |
۳) صیرورت و تحول دائمی در محیط دانشگاه | تبدیل رویکرد مصرفکنندگیِ علم به رویکرد تولید علم |
هدفمند کردن تحقیقات در جهت برطرف کردن نیازهای کشور | |
تقسیم کار ملی بین دانشگاهها برای پیشرفت در مسئلهی ارزیابی و آمایش آموزش عالی | |
برگزاری جلسات بحث برای عملیاتی کردن و تحقق نقشهی جامع علمی کشور | |
جبران و درست کردن نامتوازن شدن رشتههای دانشگاهی | |
قراردادن مقالهها در جهت حل مسائل کشور و مبتنی نکردن ارتقاء اساتید صرفاً براساس تولید مقاله |