از سال ۱۳۸۶ هجری شمسی روز ۲۵ ذیحجه به عنوان روز خانواده و تکریم بازنشستگان در تقویم رسمی کشور درج شده است که امسال با دوازدهم تیرماه مصادف شده است.
علت انتخاب این روز شأن نزول آیه «هل اتی» در سوره الانسان که راجع به خانواده و استحکام پایههای آن است، عنوان شده است. سوره هل اتی در روز ۲۵ ذیحجه در شان اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شد که پس از سه روز روزه و انفاق افطار خود، از طرف خداوند اطعام شدند.
اما در شورای فرهنگ عمومی اتفاق نظر بر این بود که روز بازنشستگان با یک روز در تقویم رسمی کشور تلفیق شود که بهترین روز برای این منظور روز ۲۵ ذیحجه یعنی روز خانواده بود.
شهید مصطفی چمران یکی از فرماندهان شجاع ایران اسلامی بود که ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ هجری شمسی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.
شهید مصطفی چمران سال ۱۳۱۱ هجری شمسی در خیابان ۱۵ خرداد تهران متولد شد و ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ هجری شمسی در سن ۴۹ سالگی در مسیر دهلاویه به سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.
انقلاب اسلامی ایران آوردگاه دانشمندانی است که در نهضت عظیم جهانی حضرت امام خمینی (ره) مجاهدانه در عرصههای گوناگون برای ملت و مملکت افتخار آفریدند و بیادعا و بیمنت، شاخصهای استادی را در دنیای نوین دگرگون ساختند که در این میان نام شهید دکتر مصطفی چمران از درخشش ویژهای برخوردار است.
شهید چمران طراح جنگهای چریکی بود که در مبارزه با گروهکهای ضد انقلاب ناجی کردستان شد.
داشتن اخلاص و ایمان قوی از شهید چمران استادی در تراز انقلاب اسلامی ساخته بود.
او حد و مرز جغرافیایی نمیشناخت و هر کجا اسلام نیاز داشتت حضور پیدا میکرد.
سالروز شهادت این استاد اخلاق به عنوان روز ملی بسیج استادان در تقویم کشور ثبت شده است.
بیستوچهارم ذیالحجه روز مباهله نام گرفته است. در این روز که روز نزول آیه «تطهیر» نیز هست، خداوند بر ارزشها و فضیلتهای اهل بیت(ع) و جایگاه راستین آنان در درک و شناخت اسلام راستین مهر تأییدی دیگر زد. روایات فراوانی در منابع معروف و دست اول اهل سنّت و منابع اهل بیت(ع) آمده است، که با صراحت میگوید: آیه مباهله درباره حضرت علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نازل شده است.
رویداد مباهله از رویدادهای صدر اسلام است. هنگامی که پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت (ع) در یک سو و مسیحیان نجران در دیگر سو آمادهٔ مباهله یا نفرین طرف دروغگو شدند.
مسیحیان نجران که به مدینه آمده بودند تا در مورد درستی دعوت پیامبر(ص) پژوهش کنند با او به محاجه (دلیل آوردن) پرداخته، سرانجام بحث شان به جایی کشید که حضرت محمد(ص) خواست تا با آنها مباهله کند.
هر یک از دو طرف با افراد خود به محل مباهله رفتند. مسیحیان وقتی دیدند که پیامبر اکرم(ص) با عزیزترین کسانش یعنی (حضرت علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع)) میخواهد آنها را به چالش بکشد مطمئن شدند که حضرت محمد(ص) اگر به خودش مطمئن نبود، جان خانواده اش را به خطر نمیانداخت. پس از مباهله کناره گرفتند.
از ام سلمه نقل کردهاند که در همان روز رسول خدا(ص) همان چهار نفر همراهان خود را در زیر عبای موئی و مشکین رنگ خود گردآورد و این آیه را تلاوت نمود: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» این رویداد از سوی مسلمانان به عنوان یکی از برجستگیهای اهل بیت محسوب شده و به عنوان دلیلی برای اثبات این امر که اصحاب کساء (حضرت محمد(ص)، امیرالمومنین علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع)) هستند، استفاده میشود.
بیست و چهارم ذیالحجه روز مباهله نام دارد و جارالله زمخشری از دانشمندان بزرگ معتزلة، در کتاب تفسیر کشاف به فضیلت اصحاب کسا (کسانی که در روز مباهله همراه پیامبر بودند.) اشاره کرده است.
مباهله در اصل از ماده بَهْل (بر وزن اَهْل) به معنی رها کردن است. این واژه را به معنی هلاکت و لعن و دوری از خدا معنی کردهاند آن نیز به خاطر رها کردن و واگذار نمودن بنده به حال خویش و خروج از سایه لطف خداست، اما از نظر مفهوم متداول که در آیه به آن اشاره شده، مباهله به معنی نفرین کردن دو نفر به همدیگر است. به این ترتیب که وقتی استدلالات منطقی سودی نداشت، افرادی که با هم درباره یک مسأله مهمّ دینی گفتوگو دارند در یک جا جمع میشوند و به درگاه خدا تضرّع میکنند و از او میخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند، همان کاری که پیامبر اسلام(ص) در برابر مسیحیان نجران کرد، که در آیه ۶۱ سوره آل عمران به آن اشاره شده است.
در این آیه میخوانیم:(فَمَن حاجَّکَ فیهِ مِن بَعدِ ما جائَکَ مِنَ العِلمِ فَقُل تَعالَوا نَدْعُ اَبنائَنا وَ اَبنائَکُمْ وَ نِسائَنا وَ ئِسائَکُمْ وَ اَنْفُسَنا وَ اَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعنَةَ اللهِ عَلی الکاذِبینَ)
«هر گاه بعد از علم و دانشی که به تو رسیده، (باز) کسانی درباره مسیح با تو به ستیز برخیزند، بگو: "بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما نیز فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما نیز زنان خود را، ما از نفوس خود (و کسی که همچون جان ما است) دعوت کنیم، شما نیز از نفوس خود، آنگاه مباهله (و نفرین) کنیم، و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم"».
این آیه به ضمیمه آیاتی که قبل و بعد از آن نازل شده، نشان میدهد که در برابر پافشاری مسیحیان در عقاید باطل خود، از جمله ادعای الوهیت حضرت مسیح(علیه السلام) و عدم کارایی منطق و استدلال در برابر لجاجت آنها، پیامبر(ص) مأمور میشود که از طریق مباهله وارد شود، و صدق گفتار خود را از این طریق خاصّ و روحانی به ثبوت برساند، یعنی با آنها مباهله کند تا راستگو از دروغگو شناخته شود!
تفسیر آیه
«هر گاه (مسیحیان) بعد از علم و دانشی که به تو رسیده (درباره نفی الوهیت مسیح(علیه السلام) و تثلیت و انحرافاتی از این قبیل) با تو به بحث و ستیز برخیزند، به آنها بگو: "ما فرزندان خود را دعوت کنیم شما نیز فرزندان خود را (فَمَن حاجَّکَ فیهِ مَن بَعدِ ما جائَکَ مِنَ العِلمِ فَقُل تَعالَوا نَدْعُ اَبنائَنا وَ اَبنائَکُم) ، ما زنان خویش را دعوت نماییم و شما نیز زنان خود را، (وَ نِسائَنا وَ نِسائَکُمْ)، ما از نفوس خود (و کسی که همچون جان ما است) دعوت مینماییم و شما نیز نفوس خود ( وَ اَنفُسَنا وَ اَنفُسَکُمْ).
آنگاه مباهله (نفرین) کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم: (ثُمَّ نَبْتَهِل فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللهِ عَلَیَ الکاذِبینَ).
بدون تردید از نظر تاریخی این مسئله واقع شد. یعنی پیامبر(صلی الله علیه وآله) گروهی را انتخاب کرد و همراه خود برای مباهله آورد.
در روایات اسلامی که مفسّران و محدّثان نقل کردهاند آمده است «هنگامی که آیه فوق نازل شد پیامبر(ص) به مسیحیان نجران پیشنهاد مباهله داد، بزرگان مسیحی از پیامبر(ص) یک روز مهلت خواستند، تا در این باره به شور بنشینند. اسقف (اعظم) به آنها گفت: "نگاه کنید، اگر فردا محمد با فرزند و خانوادهاش برای مباهله آمد از مباهله با او بپرهیزید، و اگر اصحاب و یارانش را همراه آورد با او مباهله کنید که او پایه و اساسی ندارد".
فردا که شد که پیامبر(ص) آمد، در حالی که دست حضرت علی(ع) را گرفته بود و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) پیش روی او حرکت میکردند، و حضرت فاطمه(علیها السلام) پشت سر او مسیحیان و در پیشاپیش آنان" اسقف اعظم آنان بیرون آمدند.
هنگامی که پیامبر(ص) را با همراهان مشاهده کرد، پرسید: اینها چه کسانی هستند؟ " گفتند: "این یکی، پسر عمو و داماد او است، و این دختر زادههای او هستند، و این بانو، دختر او است که از همه نزد او گرامیتر است. " اسقف نگاهی کرد و گفت: "من مردی را میبینم که مصمّم و با جرأت در مباهله آمده و میترسم او راستگو باشد، و اگر راستگو باشد بلای عظیمی بر ما وارد خواهد شد. " سپس گفت: "ای ابوالقاسم (محمد(ص)) ما با تو مباهله نخواهیم کرد، بیا با هم صلح کنیم"»!
و در بعضی از روایات آمده که اسقف اعظم گفت: «من صورتهایی را مینگرم که اگر از خدا بخواهند کوه را از جا برکند چنین خواهد شد! پس مباهله نکنید که هلاک خواهید شد»!
همین مضمون با تفاوتهایی که به اصل قضیه ضرر نمیزند، در بسیاری از تفاسیر دیگر نیز آمده است، مانند تفسیر فخر رازی (جلد ۸، صفحه ۱۰) و قرطبی (جلد ۲، صفحه ۱۳۴۶) و روح البیان (جلد ۲، صفحه ۴۴) و روح المعانی (جلد ۳، صفحه ۱۸۸) و بحر المحیط (جلد ۲، صفحه ۴۷۲) تفسیر بیضاوی (ذیل آیه مورد بحث) و تفاسیر دیگر.
دوشنبه ۳۰ خرداد سال ۱۳۷۳ در حالی که مرقد مطهر هشتمین امام معصوم از جمعیت موج میزند صدای مهیب انفجار بمب، فضای روضة منوره رضوی را پر میکند و انفجار سهمگین همه جا را به لرزه در میآورد و انبوه متراکم جمعیتی را که مشغول مناجات و عبادت بوده و در فضایی از صمیمیت و اخلاص رازهای دل خود را با امام و پیشوای بر حقشان وا میگویند درهم میپیچد.
تاریخ پر ماجرای انقلاب شکوهمند اسلامی، از خیانتها و جنایتهای منافقین مالامال است. هیچ روزی بر این انقلاب بزرگ نگذشت مگر این که ضربهای بر این انقلاب از ناحیه این مدعیان یاوه گوی طرفدار خلق بر پیکر آن وارد گردید. آنان در جهت تضعیف انقلاب به هر کاری و به هر جنایتی دست یازیدند. شخصیتهای مردمی و افراد مؤثر در انقلاب و نظام را ترور کردند. در اماکن عمومی همچنین محل اقامه نماز جمعه، بمب منفجر کردند.
حتی زنان و کودکان را مورد حملات مسلحانه قرار دادند. مراکز فرهنگی و اقتصادی متعلق به مردم و تجهیزات و امکانات آنها را منهدم ساختند. به هر نحو که توانستند در راه پیشرفت انقلاب مانع ایجاد کردند و با دشمن کینه توزی که بخش وسیعی از میهن اسلامی را در اشغال داشت و هول انگیزترین جنایات را در مورد این کشور و این ملت مرتکب میگردید، طرح دوستی ریخته و به سربازانی مزدور و در صف دشمن مبدل شده و در مقابل ملت خود قرار گرفتند و قساوت بارترین و شقاوت آمیزترین ماْموریتها را به نفع دشمن بعثی انجام دادند و تا پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در کنار دشمن و بر ضد ملت خود ایستادند و پس از جنگ نیز با پول و اسلحه دشمن، از ارتکاب به هیچ جنایتی ابا نکردند، و کار را به آنجا رسانیدند که مجری تصمیم وحشتناک اربابان پلید و سرویسهای جاسوسی آمریکا، انگلیس، اسرائیل و امثالهم گردیدند و در مقدسترین زمان و مکان، یعنی در ظهر عاشورا و در حرم امن الهی بمب منفجر کردند و زائران و نیایشگرانی را قطعه قطعه نموده و مجروح کردند که گناهشان عبودیت پروردگار و زیارت حریم ولایت بود، و بدین سان حرم را از خون عدهای مظلوم رنگین ساختند.
ساعت ۱۴:۲۶ روز دوشنبه ۳۰ خرداد سال ۱۳۷۳ خورشیدی برابر با عاشواری ۱۴۱۵ هجری قمری و در حالی که رواقها، صحنها، بستها و اطراف مرقد مطهر هشتمین امام معصوم از جمعیت موج میزند و مردم بر افروخته از عشق و ارادت به سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین (ع)، غرق عزاداری و نوحه سراییاند، صدای مهیب انفجار بمب، فضای روضة منوره رضوی را پر میکند و انفجار سهمگین همه جا را به لرزه در میآورد و لحظهای بعد دود غلیظ و بوی خون در فضای سراسر معنویت حرم پخش میگردد و انبوه متراکم جمعیتی را که مشغول مناجات و عبادت بوده و در فضایی از صمیمیت و اخلاص رازهای دل خود را با امام و پیشوای بر حقشان وا میگویند درهم میپیچد.
بمب در محلی واقع در قسمت بالا سر مبارک منفجر میشود و همه چیز را در هم میریزد و زائران را وحشت زده و سراسیمه میگرداند، بر اثر شدت انفجار که طبق نظر کارشناسان مربوطه مقدار آن معادل ۱۰ پوند ماده منفجره تی. ان. تی بوده است، اعضای بدن تعدادی از زائران همچون سر و دست و پا و انگشت جدا شده و به اطراف محل حتی پشت بام حرم و سقف ضریح مطهر پراکنده میشود، نه تنها سطح حرم و روضه منوره رضوی آغشته میگردد، بلکه قطعات خرد شده پوست و گوشت زوار به همراه خون، سطح دیوارهای حرم مطهر امام و داخل آن را پوشانده و به خون آغشته میگرداند. بوی خون و سوختگی و دود، فضای حریم رضوی را مالامال میسازد.
تعداد قابل توجهی از نسخ قرآن و مفاتیح قطعه شده و خون آلود میگردد و چلچراغها در محل حادثه خرد میشوند. خدام حرم که روز عاشورا همگی در حرم مولای خود امام رضا (ع) حضور دارند برای کمک به مردم و نجات مجروحان به داخل حرم میشتابند و مردم را به بیرون حرم راهنمایی و مجروحان حادثه را به صحن آزادی و صحن انقلاب اسلامی منتقل میکنند. شرایط ویژه پس از انفجار، موجب گردید تا درهای صحنها و حرم بسته شود، به نحوی که در ساعات اولیه، صرفاً مسؤولان و خدام آستان قدس رضوی امکان ورود داشتند. حرم مطهر و رواقهای اطراف صحنها از مردم عادی خالی بود، اما جمعیت انبوه پشت درهای بسته بی تابانه بازگشایی حرم آقا امام رضا (ع) را لحظه شماری میکردند.
همزمان آیتالله واعظ طبسی تولیت آستان قدس رضوی اعلام کرد حرم باید مجدداً در اسرع وقت دایر شود و به روی مردم آغوش گشاید؛ لذا با حضور قائم مقام تولیت عظمی و دیگر مسؤولان و خدام و کارگران آستانه مقدسه و به فاصله کمی پس از وقوع حادثه، کار آماده سازی رواقها و صحن و سرای ثامن الائمه (ع) برای زیارت آرزومندان حضرتش آغاز شد.
طاقتفرساترین و سوزناکترین بخش کار، جمع آوری و پاک سازی حرم مطهر از قطعات ریز ریز شده گوشت، پوست و خون بدنهای پاره پاره شده زواری بود که باقی مانده جسم آنها در ظهر عاشورای حسینی (ع) سطح بیشتر رواقها همچون رواق دارالحفاظ، دارالسعاده و نیز گنبد الله وردیخان، گنبد حاتم خانی و بخش وسیعی از دیوارها را پوشانیده بود، که این کار سخت و جگرسوز و شستشوی حرم مطهر در طول همان شب و با زحمت بسیار انجام گرفت و صبح روز بعد حرم فرزند موسی بن جعفر (ع) آمادة زیارت و طواف عاشقان دلسوخته و عزادار شد و طی مراسم رسمی توسط تولیت عظمای آستان قدس رضوی به روی مردم آغوش گشود و بدین سان پناهگاه همیشگی مردم به روی آنان بازگشت.
آنچه گفتنی است این که در کمترین زمان، ساکنان و مجاوران مشهد مقدس از وقوع حادثه خبردار شده و هر آن کس که خبر فاجعه را میشنید، سراسیمه به سوی حرم میشتافت. شور و التهاب و هیجان، شهر را فرا گرفته و همگان را مبهوت و متاْثر ساخته بود.
همه از حادثهای که هرگز وقوعش را در باور نمیآوردند، گفتگو میکردند و هر کس در آن لحظات سخت، میاندیشید که چه کاری باید و میتواند انجام دهد. پیکرهای زخمی مجروحین و شهیدان با وسایل نقلیة شخصی و آمبولانسهایی که به دو صحن انقلاب اسلامی و آزادی وارد شده بودند، به بیمارستانهای مشهد منتقل گردیدند؛ و آنچه از کینه منافقان باقی ماند، سیصد تن مجروحان حادثه بودند که عدهای از آنان اعضایی از بدن خود بخصوص دست و پایشان را از دست داده بودند و ۲۷ نفر شهید که الی الابد مظلومیتشان گریبانگیر دشمنان ولایت است. در میان مجروحان و شهدا از هر سن و از هر قشر و طبقهای دیده میشدند.
پیر، جوان، کودک، زن و مرد. در یک کلام عاشورا در مشهد مقدس و در حوزه حریم منور رضوی، حقیقتاً به عاشورایی به یادماندنی در تاریخ، پس از عاشورای حسینی (ع) تبدیل شده بود.
حادثه انفجار، به بنای حرم آسیب رسانیده بود. اما معجزه آسا آن که میزان خسارت در حداقل ممکن بود. کاشی کاریها و آیینه کاریهای بسیار ظریف و هنرمندانه ۸۰۰ ساله حرم، تا حدودی لطمه دیده بود که به سرعت ترمیم شد.
منافقین سنگدل و ناپاک که با جنایت بسیار زشت خود آشکارا نشان دادند که به هیچ اصل و معیار الهی انسانی پای بند نیستند و در دشمنی و ستیز با ملت غیرتمند ایران اسلامی هیچ حدی را نمیشناسند و ثابت کردند برای مردم و معتقدات و مقدسات آنها هیچ حرمت و قداست و اهمیتی قائل نیستند.
لحظات و حالات مردم در صبح روز بعد برای تاریخ عبرتآمیز بود و هر بینندهای اعم از مرد و زن، پیر و جوان، کوچک و بزرگ، همگی شیفته و شیدا، گریان و نالان و در عین حال خشمگین و غرنده به حرم وارد شدند، ضریح را در آغوش گرفتند و ضمن اظهار ارادت به آستان رفیع و مقدس امام همام علی بن موسی الرضا (ع)، خشم و نفرت آتشین خویش را نثار دشمنان خارجی و مزدوران داخلی دین و ملت انقلاب و کشور خویش ساختند.
پیام مقام معظم رهبری در مورد هتک حریم مطهر حضرت رضا علیه السلام؛
بسم الله الرحمن الرحیم
انالله و انا الیه راجعون
با اندوه و تاْسف اطلاع یافتیم که دست جنایتکار دشمنان اسلام به جنایتی بزرگ آلوده شده و با هتک حریم مطهر و مقدس بارگاه رضوی علیه الاف التحیه و الثنا عدهای از زوار مظلوم را در حرم مطهر امام هشتم علیه السلام و در روز عاشورای حسینی به خون غلطانده است. دشمنان منافق و معاند و سنگدل با این کار نشان میدهند که به هیچ یک از موازین انسانی پایبند نیستند و دشمنی آنان با ملت غیور و مؤمن هیچ حد و مرزی نمیشناسد.
منافقین کور دل و خائن نشان میدهند که برای حریم مقدس اهل بیت عصمت و طهارت علیه السلام نیز، هیچگونه حرمتی قایل نیستند و زمان و مکانی به این عظمت و قداست مانع و رادع خونخواری و ددمنشی و کینه سبعانه آنان نسبت به ملت ایران نیست. لعنت خدا و نفرین و نفرت بندگان خدا بر آن دستهای جنایتکار و دلهای سیاه باد.
دشمنان ملت ایران با اینگونه کارها عجز و ناتوانی خود را به اثبات میرسانند و ثابت میکنند که محکوم به زوال و نابودی اند. اینجانب ضمن عرض تسلیت به حضرت، ولی الله الاعظم روحی فداه و به خانوادههایی که عزیزانشان قربانی خباثت و جنایت دشمنان شده اند و به ملت شجاع و بزرگ ایران اسلامی و درخواست علو درجات برای شهدای این فاجعه جانسوز، از مسئولین امر و نیروهای امنیتی و انتظامی میخواهم که با جدیت بدنبال عاملان این جنایت باشند و در اسرع وقت ممکن آن خفاشان خونخوار را به دست عدالت بسپرند.
«وسیعلموا الذین ظلمواای منقلب ینقلبون». سید علی خامنه ای، عاشورای ۱۴۱۵
منبع: مجله حرم ـ سال یازدهم ـ شماره ۷۴ اردیبهشت ۱۳۸۰ ویژه محرم صفر
حضرت آیتالله خامنهای فرمانده کل قوا در حکمی سردار سرتیپ محمد کرمی را به فرماندهی نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب کردند.
متن حکم رهبر انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سردار سرتیپ محمد کرمی
نظر به پیشنهاد فرمانده کل سپاه و با توجه به شایستگی و تجارب ارزنده، شما را به فرماندهی نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب میکنم.
ارتقاء توانمندیهای همهجانبه و آمادگی روزافزون در همه بخشها و نیز تقویت تقوا و بصیرت کارکنان و برخورداری از بنیهی معنوی در حرکت به سوی ساخت نیرو در تراز انقلاب اسلامی مورد انتظار است.
از خدمات ارزشمند و مؤثر سردار پاکپور در دوران فرماندهی نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قدردانی و تشکر مینمایم.
توفیقات شما و همکارانتان را از خداوند متعال مسألت میکنم.
سیّدعلی خامنهای
۲۸ خرداد ۱۴۰۴
علی شریعتی نویسنده، جامعهشناس و پژوهشگر دینی در ۲۹ خرداد سال ۱۳۵۶ در کشور انگلستان به شکل مرموزی درگذشت.
به گزارش ایمنا علی شریعتی مزینانی نویسنده، اندیشمند، فعال فرهنگی و از پژوهشگران نامی حوزه مبانی دینی در تاریخ معاصر ایران و از نظریهپردازان انقلاب اسلامی ایران است. وی به عنوان چهرهای روشنفکر و اسلامی فرد با نفوذی در اندیشه بسیاری از جوانان انقلابی بود.
زندگی نامه علی شریعتی
علی شریعتی مزینانی، مشهور به دکتر علی شریعتی ۲ آذر ۱۳۱۲ در مزینان از توابع سبزوار در خانوادهای مذهبی متولد شد، اجداد دکتر علی شریعتی همه از عالمان دین بوده بودهاند پدر پدر بزرگ علی شریعتی، ملأ قربانعلی، معروف به آخوند حکیم، مردی فیلسوف و فقیه بود که در مدارس قدیم بخارا و مشهد و سبزوار تحصیل کرده و از شاگردان برگزیده حکیم اسرار (حاج ملأ هادی سبزواری) محسوب میشد.
پدر علی شریعتی، استاد محمد تقی شریعتی (مؤسس کانون حقایق اسلامی که هدف آن «تجدید حیات اسلام و مسلمین» بود) و مادرش زهرا امینی زنی روستایی متواضع و حساس بود.
پدر دکتر شریعتی
پدر علی شریعتی استاد محمد تقی شریعتی مردی پاک و پارسا و عالم به علوم نقلی و عقلی و استاد دانشگاه مشهد بود.
دوران تحصیل دکتر شریعتی
علی شریعتی پس از گذراندن دوران کودکی وارد دبستان شد و پس از شش سال وارد دانشسرای مقدماتی در مشهد شد. او علاوه بر خواندن دروس دانشسرا در کلاسهای پدرش به کسب علم پرداخت.
وی پس از پایان تحصیلات در دانشسرا به آموزگاری پرداخت و کاری را شروع کرد که در تمامی دوران زندگی کوتاهش سخت به آن شوق داشت و با ایمانی خالص با تمامی وجود آن را دنبال کرد. شریعتی در سال ۱۳۳۴ به دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه مشهد وارد شد و رشته ادبیات فارسی را برگزید. وجود تفکر خلاق باعث شد که معلم شهید در طول دوران تحصیل در دانشکده ادبیات به انتشار آثاری چون: ترجمه ابوذر غفاری، ترجمه نیایش اثر الکسیس خ.کارل و یک رشته مقالههای تحقیقی در این زمینه همت گمارد.
علی شریعتی در سال ۱۳۳۷ پس از دریافت لیسانس در رشته ادبیات فارسی به عنوان شاگرد اول کلاس برای ادامه تحصیل به فرانسه فرستاده شد. وی در آنجا به تحصیل علومی چون جامعه شناسی، مبانی علم تاریخ و تاریخ و فرهنگ اسلامی پرداخت و با اساتید بزرگی چون ماسینیون، گورویچ و ژان پل ژان پل سارتر آشنا شد.
همسر علی شریعتی
علی شریعتی در سال ۱۳۳۴ با یکی از همکلاسی های خود بنام پوران شریعت رضوی ازدواج کرد.
فرزندان دکتر شریعتی
احسان شریعتی (زاده ۱۲ شهریور ۱۳۳۸ در مشهد) فیلسوف معاصر ایرانی و اولین فرزند دکتر علی شریعتی است. احسان شریعتی فارغالتحصیل رشته فلسفه از دانشگاه سوربن فرانسه است و سابقه تدریس در کلاسهای آزاد مؤسسه پرسش را دارد. او مدتی به عنوان استاد مدعو در گروه فلسفه دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران تدریس میکرد.
سوسن شریعتی (زادهٔ ۱۳۴۱، پاریس) روزنامهنگار و پژوهشگر ایرانی است. او دومین فرزند علی شریعتی است. وی فارغالتحصیل رشتهٔ تاریخ از انستیتوی عالی مطالعات اجتماعی پاریس است. رساله دکترای او درباره نقش انتظار در تاریخ معاصر ایران است.
سارا شریعتی (متولد ۲۴ بهمن ۱۳۴۲ در پاریس) جامعهشناس ایرانی و استادیار گروه جامعهشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است. او دوره دکتری جامعهشناسی را در مدرسه عالی مطالعات علوم اجتماعی گذراندهاست. سارا که فرزند سوم علی شریعتی است، برخلاف پدرش بیشتر به امور آکادمیک میپردازد. پژوهشهای او عمدتاً در حوزه جامعهشناسی دین و جامعهشناسی هنر است.
مونا شریعتی دختر دیگرش است که در زمان وداع با پدر ۶ ساله بود.
نهضت ملی ایران و علی شریعتی
شریعتی همزمان با جریان نهضت ملی ایران به رهبری مصدق، با قلم و بیان خود و نوشتههای محکم و مستدل از این حرکت دفاع میکرد.
فعالیتهای سیاسی و اجتماعی دکتر شریعتی
وی پس از سالها تحصیل با مدرک دکترا در رشتههای جامعه شناسی و تاریخ ادیان به ایران بازگشت در همان دوران نیز فعالیتهای بسیاری در زمینههای سیاسی و مبارزاتی و اجتماعی داشت.
شریعتی و سازمان آزادی بخش الجزایر
علی شریعتی، در سال ۱۹۵۹ میلادی به سازمان آزادی بخش الجزایر پیوست. شریعتی در طول مبارزات مردم الجزایر برای آزادی دستگیر شد و مورد ضرب و شتم پلیس فرانسه قرار گرفت و روانه بیمارستان و آنجا به زندان فرستاده شد. علی شریعتی در زندان با مبارزان بزرگ ملتهای محروم نیز آشنا شده و با "گیوز" مصاحبهای کرد که در سال ۱۹۶۵ در توگو چاپ شد.
بازگشت شریعتی به ایران
دکتر شریعتی در سال ۱۳۴۳ به ایران بازگشت. در سال ۱۳۴۴ مدتی پس از بیکاری، اداره فرهنگ مشهد، استاد جامعه شناسی و فارغالتحصیل دانشگاه سوربن را به عنوان دبیر انشا کلاس چهارم دبستان در یکی از روستاهای مشهد استخدام کرد. پس از مدتی در دبیرستان به تدریس پرداخت و درنهایت به عنوان استادیار تاریخ وارد دانشگاه مشهد شد.
شریعتی در حسینیه ارشاد
دکتر شریعتی در سال ۱۳۴۸ به حسینیه ارشاد دعوت شد و خیلی زود مسئولیت امور فرهنگی حسینیه را به عهده گرفته و به تدریس جامعه شناسی مذهبی، تاریخ شیعه و معارف اسلامی پرداخت. در این محل است که دکتر شریعتی با قدرت و نیروی کم نظیر و با کنجکاوی و تجزیه و تحلیل تاریخ، چهرههای مقدس و شخصیتهای بزرگ اسلام را معرفی نمود. کلام محکم و قاطع، بافت منطقی جملات با اتکا به پشتوانه فنی و عمیق فکریاش هر شنوندهای را در کوتاهترین مدت سرا پا گوش میساخت.
در سال ۱۳۵۲، رژیم پهلوی، حسینیه ارشاد که پایگاه هدایت و ارشاد مردم بود را تعطیل نمود، و معلم مبارز را به مدت ۱۸ ماه روانه زندان کرد.
ساواک و دکتر شریعتی
ساواک نقشه داشت که دکتر را به هر صورت ممکن از پا در آورد، ولی شریعتی که از این برنامه آگاه شده بود، جلوی آنها مقاومت میکرد. در این زمان استاد محمد تقی شریعتی، پدر دکتر شریعتی، را دستگیر و تحت فشار و شکنجه قرار داده بودند تا پسرش را تکذیب و محکوم کند. اما دکتر شریعتی در همان روزها و ساعات خود را در اختیار آنها گذاشت تا اگر خواستند، وی را از بین ببرند و پدرش را رها کنند.
در مهر ماه سال ۱۳۵۳ ساواک که غافلگیر شده بود و از محبوبیت علی آگاه او را به دست شکنجه روحی و جسمی سپرد و میخواست او را وادار به همکاری نموده و برایش شوی تلویزیونی درست کند ولی پاسخ او که هیچ گاه حقیقتی را به خاطر مصلحت ذبح شرعی نکرده است چنین بود که اگر خفهام کنند سازش نخواهم کرد و حقیقت را قربانی مصلحت خویش نمی کنم.
سفر دکتر شریعتی به اروپا و انگلیس
دکتر در ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۳۵۶ تهران را به سوی اروپا ترک کرد تا دورانی جدید را با مطالعه و مبارزه آغاز کند.
فوت دکتر شریعتی
صبح روزی که شریعتی فوت میکند دوستانش که به خانه او رفتهاند او را در حالی پیدا میکنند که از پشت بر زمین افتاده و بینیاش به نحوی غیرعادی سیاه شده و باد کرده است. پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی، انجام معاینات اولیه، تنظیم صورت جلسه و انجام سایر تشریفات اداری بر خلاف بیان عدهای بدون آنکه لزومی به کالبدشکافی دیده باشند، علت مرگ را ظاهراً «انسداد شرایین و نرسیدن خون به قلب» اعلام میکنند.
به هر حال، ساواک تعدادی از مأمورین عالی رتبه خود را به لندن میفرستد تا اگر به صورت عادی توانستند جنازه را از خانواده تحویل بگیرند که چه بهتر وگرنه آن را به هر شکل ممکن بربایند و به ایران بیاورند. غافل از اینکه دوست داران دکتر و دانشجویان خارج از کشور، با هوشیاری سیاسی، این ترفند آنها را نیز خنثی خواهند کرد.
خانواده و دوستداران شریعتی از بیم توطئههای حکومت پهلوی نسبت به این مبارز انقلابی، ترجیح دادند که پیکر او را به صورت موقت در خارج از ایران به خاک بسپارند. در چنین شرایطی استاد محمدتقی شریعتی به دلیل علاقه فرزندش به حضرت زینب (س) رضایت داد که پیکر دکتر شریعتی در سوریه در جوار مزار ایشان به خاک سپرده شود. اما این خاک سپاری موقت بود و مسلماً میبایست طبق وصیت شریعتی (که اجرای وصیت اموات در دین اسلام ضروری است) پیکر آن مرحوم در زمان مناسب به ایران منتقل شده و در حسینیه ارشاد به خاک سپرده میشد.
این امر طبیعتاً در زمان طاغوت تحقق نیافت و بعد از انقلاب اسلامی ایران نیز بنا به دلایل مختلف تا کنون میسر نشده است که پیکر دکتر شریعتی به ایران منتقل شود.
آثار دکتر شریعتی
کتابهای منتشر شده بوسیله بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی:
- با مخاطبهای آشنا
- خودسازی انقلابی
- ابوذر
- بازگشت
- ما و اقبال
- تحلیلی از مناسک حج
- شیعه
- نیایش
- تشیع علوی و تشیع صفوی
- جهتگیری طبقاتی در اسلام
- تاریخ تمدن جلد ۱
- تاریخ تمدن جلد ۲
- کویر
- تاریخ و شناخت ادیان جلد ۱
- تاریخ و شناخت ادیان جلد ۲
- اسلامشناسی۱ درسهای حسینهٔ ارشاد
- اسلامشناسی درسهای حسینهٔ ارشاد
- اسلامشناسی درسهای حسینهٔ ارشاد
- حسین وارث آدم
- چه باید کرد؟
- زن
- مذهب علیه مذهب
- جهانبینی و ایدئولوژی
- انسان
- انسان بیخود
- علی
- بازشناسی هویت ایرانی- اسلامی
- روش شناخت اسلام
- میعاد با ابراهیم
- اسلامشناسی
- ویژگیهای قرون جدید
- هنر
- گفتگوهای تنهایی (دو جلد)
- نامهها
- آثار گونهگون (دو جلد)
- آثار جوانی (دو جلد)
کتابهای منتشره بوسیله مؤسسه حسینیه ارشاد:
- درس تاریخ ادیان (از درس ۱ تا درس ۱۴)
- درس اسلامشناسی (۱ و ۲)
- درس اسلامشناسی (۳ و ۴)
- درس اسلامشناسی (۵ و ۶)
- درس اسلامشناسی (۷)
- درس اسلامشناسی (۸ و ۹)
- درس اسلامشناسی (۱۰)
- درس اسلامشناسی (۱۱)
- از کجا آغاز کنیم؟
- فاطمه فاطمه است
- چه باید کرد؟
- شهادت
- آری، اینچنین بود برادر
- تشیع علوی و تشیع صفوی (چاپ اول)
- تشیع علوی و تشیع صفوی (چاپ دوم)
- روش شناخت اسلام
- امت و امامت
- یکبار دیگر ابوذر (مقدمه نمایشنامه ابوذر)
- نقش انقلابی یاد و یادآوران
- حسین وارث آدم
- مسئولیت شیعه بودن
- فلسفه نیایش
- انتظار مذهب اعتراض
- یک، جلوش تا بینهایت صفرها
- پدر، مادر، ما متهمیم
- علی، مکتب، وحدت و عدالت.
- کنگره بزرگداشت اقبال
- میزگرد پاسخ بسئولات و انتقادات (۲ جلد)
- فرهنگ و ایدئولوژی
- حج
- تشیع سرخ (مقدمهای بر نمایش سربداران)
- سیمای محمد
- قاسطین، مارقین، ناکثین
- فرهنگ و ایدئولوژی
- دربارهٔ روحانیت (چاپ نخست، سپیدهباوران، مشهد، ۱۳۹۲)
کتابهایی که بوسیله علی شریعتی نوشته و چاپ و منتشر شدهاست:
- تاریخچه تکامل فلسفه (جزوه اول مکتب واسطه) (ناشر کانون نشر حقایق اسلامی – مشهد ۱۳۲۴)
- مکتب رابطه (مجموعه جزوات) (ناشر کانون نشر حقایق اسلامی – مشهد ۱۳۳۴)
- خراسان (سازمان جلب سیاحان – ۱۳۴۵)
- اسلامشناسی (شرکت انتشار)
- کویر (شرکت انتشار)
- انسان و اسلام (مجموعه کنفرانسها در دانشکده نفت آبادان – ناشر شرکت انتشار)
- بازگشت به خویشتن
- توحید، فلسفه اخلاق
ترجمههای خطی یا چاپشده که به وسیله خود دکتر شریعتی ترجمه شدهاست:
- نمونههای عالی اخلاقی در اسلام است نه در بحمدون (ترجمه از کاشفالغطاء – چاپ دوم تبریز ۱۳۳۴ چاپ اول کانون نشر حقایق اسلامی مشهد).
- بیانالادیان (متن کامل همراه با باب پنجم تصحیح انتقادی)
- در نقد ادب (نوشته دکتر مندور)
- نیایش (دکتر الکسیس کارل)
- ابوذر غفاری (عبدالحمید جودهالسحار)
- سلمان پاک (پروفسور ماسینیون)
- ادبیات چیست (ژان پل سارتر)
- نفرینشدگان زمین (مغضومین زمین) (نوشته فرانتزفانون)
- سال پنجم انقلاب الخزایری (فرانتزفانون)
- منحنی زندگی حلاج (پروفسور ماسینیون)
نوشته خطی علی شریعتی [ویرایش]
- رنج بودن! (قصه خلقت انسان) (بوسیله ناشری بنام زهدائی در مشهد چاپ شده)
- کامپیوتر دست دوم
- خداحافظ شهر شهادت
- توتمپرستی
- سر سید احمد خان
- یکماه پابهپای پیغمبر
- زیربنای توحید
- رساله تحقیقی برای وزارت علوم (مکتب)
- انقلاب شیعی سربداریه
- مقالهای دربارهٔ دلایل کشف آمریکا به وسیلهٔ مسلمانان اشبیلیه
- آیا مسلمانان پیش از کریستف کلمب آمریکا را کشف کردهاند؟ (مجله فرهنگ ۱۳۳۶)
نوشتهها و ترجمههای پراکنده که بهصورت پلیکپی جمع آوری شدهاست:
- هنر در انتظار موعود (کنفرانس دانشگاه مشهد)
- ترجمه شعر چیست سارتر (قسمتی از ادبیات چیست؟)
- مذهب علیه مذهب
- علم و اسکولاستیک جدید (کنفرانس دانشکده پزشکی تهران)
- تاریخ ادیان (نشریه پلیتکنیک)
- چگونه باید امروز زن روز بودن (دستنویس)
- الیناسیون
- مبانی مسئولیت در انسان
مقدمه بر کتب و مقالهها:
- مقدمه بر کتاب حجربنعدی (حسن اکبری)
- مقاله مناسک (گاهنامه آن زمان، این زمان)
- انسان بیخود (کتاب انسان و جهان چاپ شرکت انتشار)
- مقاله از هجرت تا وفات (کتاب محمد خاتم پیامبران – جلد اول – چاپ ارشاد)
مقالات در روزنامهها و مجلات داخل کشور:
- سنگی از فلاخن دوست (مجله فردوسی سال ۴۹ – ۹ شهریور – شماره ۹۷۷)
- دربارهٔ صهیونیسم (۲۶/۹/۵۲) (در پاسخ مقاله ضد صهیونیسم و ضد امپریالیسم در شرق نوشته داریوش آشوری – مجله فردوسی ۲۰ تیرماه ۴۶)
- شعر چیست سارتر (قسمتی از ادبیات چیست؟ روزنامه هیرمند – شماره ۲ – ۱۳۴۶ – مشهد)
- شماره ششم مجله فرهنگ (خراسان ۱۳۳۷) (مقاله من فکر میکنم پس هستم…)
- ترجمه بدبینی و خوشبختی (مجله آستان قدس سال ۴۰ بههمراه نامهای به محمدتقی شریعتی)
- مقاله تاینبی و تاریخ (سال ۱۳۳۶ – روزنامه خراسان) مشهد.
- مجله پیام – نشریه دانشجویان دانشکده نفت آبادان (مصاحبهای دربارهٔ الجزایر).
کابهای غیر فارسی علی شریعتی:
- (چاپ عکس پاریس)
- (گفتگوی علمی باگیور در زندان سیته پاریس چاپ ۱۹۶۵ توگو)
- (ترجمه نسخه خطی «فضائل بلخ» پاریس ۱۹۶۲)
- (ژانپل سارتر – پاریس شماره اول – دوره آدم – نامه پارسی)
- «کنفرانسهای دکتر شریعتی و آقای cande در کلیسای ژوزیثتهای پاریس با مقدمه پدر ستیف p.setif مسئول مؤسسه تحقیقات آزاد بینالملل و بینالمذاهب کلیسای مزبور».
- سیمای محمد
- (مقدمه بر کتاب «سرور جهشها» محمدرضا حکیمی چاپ شرکت انتشار)
نامهها:
- نامه دکتر به پسرش احسان
- نامه دکتر به پدرش استاد شریعتی
- نامه دکتر به پرویز خرسند
- نامههای فرانتز فانون به دکتر شریعتی (خانم زهره دریف در تونس مکاتبات فانون را زیر چاپ دارد.)
- نامه دکتر به مؤسسه ارشاد
- نامه دکتر به آقای سید ابراهیم میلانی
مقالات در نشریات خارجی بزبان فارسی و خارجی:
- به کجا تکیه کنیم؟ (مقالات علمی چاپ پاریس ۱۹۶۱ – جمله پارسی)
- ترجمه ادبیات چیست؟ سارتر (منتشر شده در اروپا – سال ۱۹۵۶)
- مقدمه شعر چیست سارتر – ترجمه شریفی (نامه پارسی ۱۹۶۱، پاریس)
- آخرین صفحه (مغضوبین زمین – مجله دانشجویان ایرانی سال ۱۹۶۱)
- مجموعه مقالات در روزنامه المجاهد الجزایر
- مرگ فرانتزفانون (پاریس ۱۹۶۲)
- الامه فیالاسلام (کنفرانسی برای موتمر اسلامی مکه در ۱۳۴۸ که به جای ایراد آن را چاپ کردند (مجله رابطه العالمالاسلامی)
- (با همکاری چهار قمقی از هند و چین سابق – برزیل، لبنان، و جزیره مدریس)
مراسم چهارشنبه های امام رضایی(بیست و هشتم خرداد۱۴۰۴)
دریافت تصاویر مراسم چهارشنبه های امام رضایی(تعداد تصاویر :2)
ما را در پیام رسان ها و فضای مجازی دنبال کنید.
آدرس کانال ایتا:eitaa.com/hyatnojavanan
آدرس کانال سروش:splus.ir/hyatnojavanan
دومین پیام تلویزیونی رهبر معظم انقلاب خطاب به ملت ایران در پی تهاجم رژیم صهیونی به ایران
رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر امروز در پیامی تلویزیونی ضمن تمجید از رفتار متین، شجاعانه و وقتشناسانه ملت ایران در قضیه اخیر تهاجم ابلهانه و خباثتآمیز دشمن صهیونی، آن را نشانه رشد ملت و قوام عقلانیت و معنویت دانستند و تأکید کردند: ملت ایران در مقابل جنگ تحمیلی محکم میایستد همانگونه که در مقابل صلح تحمیلی نیز محکم خواهد ایستاد و این ملت در مقابل تحمیل، تسلیم هیچکس نخواهد شد.
دریافت پوستر های بیانات رهبرانقلاب در دومین پیام تلویزیونی خطاب به ملت ایران در پی تهاجم رژیم صهیونی به ایران(تعداد پوسترها:8)
دریافت نماهنگ(این ملت شجاع و متین و وقتشناس)
دریافت نماهنگ(پیروزی قطعی است)
پوسترهای تصویری
جهت دریافت پوستر ها در اندازه اصلی روی آنها کلیک کنید
مشروح خبر:
رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر امروز در پیامی تلویزیونی ضمن تمجید از رفتار متین، شجاعانه و وقتشناسانه ملت ایران در قضیه اخیر تهاجم ابلهانه و خباثتآمیز دشمن صهیونی، آن را نشانه رشد ملت و قوام عقلانیت و معنویت دانستند و تأکید کردند: ملت ایران در مقابل جنگ تحمیلی محکم میایستد همانگونه که در مقابل صلح تحمیلی نیز محکم خواهد ایستاد و این ملت در مقابل تحمیل، تسلیم هیچکس نخواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با اشاره به اظهارات تهدیدآمیز و سخیف رئیسجمهور آمریکا تصریح کردند: افراد با خردی که ایران و ملت و تاریخ ایران را میشناسند هیچگاه با زبان تهدید با این ملت سخن نمیگویند زیرا ملت ایران تسلیمشدنی نیست و آمریکاییها بدانند هرگونه ورود نظامی آمریکا بدون تردید با صدمه جبرانناپذیر همراه خواهد بود.
رهبر انقلاب در ابتدای سخنان خود با تمجید از حرکت عظیم ملت ایران در راهپیمایی روز غدیر و همچنین اجتماعات و راهپیماییهای روزهای اخیر بویژه بعد از نماز جمعه، به حرکت زیبا و پرمعنای بانوی مجری تلویزیون در مقابل حمله دشمن اشاره کردند و گفتند: تکبیر گفتن و نشانه قدرت ملت را به همه دنیا ارائه کردن، حادثهای تاریخی و بسیار با ارزش بود.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به شرایط زمانی که تهاجم ابلهانه و خباثتآمیز رژیم صهیونیستی در آن روی داد، افزودند: این حادثه زمانی رخ داد که مسئولان ما سرگرم مذاکره غیرمستقیم با آمریکا بودند و هیچ نشانهای از حرکت تند و نظامی و سخت از جانب ایران وجود نداشت.
ایشان تأکید کردند: البته از ابتدا حدس زده میشد که آمریکا در این حرکت خباثتآمیز رژیم صهیونی دخالت داشته باشد که با اظهارات اخیر مقامات آمریکایی، این حدس روز بهروز تقویت میشود.
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه ملت ایران در مقابل جنگ تحمیلی و صلح تحمیلی و هرگونه تحمیلی، محکم میایستد گفتند: من از صاحبان فکر و بیان و قلم بخصوص مرتبطین با افکار عمومی جهانیان انتظار دارم این معانی و مفاهیم را تبیین کنند و اجازه ندهند دشمن با تبلیغات فریبکارانه خود، حقیقت را دگرگون جلوه دهد.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه دشمن صهیونی مرتکب اشتباه و جنایت بزرگی شده است، خاطرنشان کردند: دشمن صهیونی باید مجازات شود و درحال مجازات شدن است و مجازاتی که ملت ایران و نیروهای مسلح برای این دشمن خبیث انجام دادند و در حال انجام آن هستند و برای آینده نیز برنامه دارند، مجازات سختی است و او را دچار ضعف کرده است.
ایشان تأکید کردند: همین که دوستان آمریکایی آنها وارد صحنه میشوند، نشانه ضعف و ناتوانی رژیم صهیونیستی است.
رهبر انقلاب همچنین با اشاره به اظهارات تهدیدآمیز و سخیف رئیس جمهور آمریکا افزودند: رئیسجمهور آمریکا در اظهاراتی غیرقابل قبول، صریحاً از ملت ایران میخواهد که تسلیم شوند اما به آنها میگوییم اولاً تهدید را برای کسانی انجام دهید که از تهدید میترسند در حالی که ملت ایران معتقد به این آیه شریفه است که «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» و تهدید هیچگاه در رفتار و اندیشه ملت ایران تاثیر نمیگذارد.
حضرت آیتالله خامنهای گفتند: ثانیاً گفتن این حرف به ملت ایران که بیایید تسلیم شوید، حرف عاقلانهای نیست و افراد با خِردی که با ملت ایران و تاریخ آن آشنا هستند، هیچگاه چنین حرفی را بر زبان جاری نمیکنند زیرا ملت ایران تسلیم شدنی نیست و تسلیم تعرض هیچکس نخواهد شد.
ایشان خاطر نشان کردند: آمریکاییها و کسانی که با سیاستهای این منطقه آشنا هستند، میدانند که ورود آمریکا به این مسئله صددرصد به ضرر او خواهد بود و ضربه خواهد خورد. ضربهای که صدمه آن به مراتب بیشتر از صدمهای است که ایران خواهد خورد.
رهبر انقلاب تصریح کردند: ورود نظامی آمریکا در این میدان بدون تردید موجب صدمه جبرانناپذیر برای آنها خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای ضمن توصیه مجدد به ملت عزیز ایران برای مدنظر داشتن آیه شریفه «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» خاطرنشان کردند: زندگی را با قوت ادامه دهید، بخصوص کسانی که امور خدماتی بعهده آنها است و با مردم سر و کار دارند و کسانی که امور تبلیغی و تبیینی را برعهده دارند کارهای خود را با قوت ادامه دهند و به خدای متعال توکل کنند که «وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ»
ایشان در پایان تأکید کردند: خدای متعال ملت ایران و حقیقت و حق را به طور قطع و یقین پیروز خواهد کرد.
بیانات:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
به ملّت عظیمالشّأن ایران سلام عرض می کنم. مطلب اوّلی که مایلم عرض بکنم، تمجید از رفتار ملّت عزیزمان در این قضیّهای است که اخیراً دشمنان برای کشور پیش آوردهاند. ملّت ایران نشان داد که هم متین است، هم شجاع است، هم وقتشناس است. این حرکت عظیمی که مردم در روز جشن غدیر به دنیا نشان دادند، حرکت عظیمی بود؛ اجتماعات مردم، راهپیماییهای مردم در همین چند روز، حضورشان در نمازجمعهها و راهپیماییشان بعد از نماز، همهی اینها نشاندهندهی رشد ملّت ایران و قوام عقلانیّت و معنویّت، همراه با شجاعت و وقتشناسی در ملّت عزیزمان است. خدا را شکر میکنم که بحمدالله این ملّت مؤمن را در این حد از تواناییها و امکانات معنوی و مادّی قرار داده.
من لازم میدانم همین جا اشاره کنم به حرکت زیبا و پُرمعنایی که آن بانوی مجری تلویزیون(۱) در مقابل حملهی دشمن انجام داد: تکبیر گفتن و در واقع، نشانهی قدرت ملّت را به همهی دنیا ارائه کردن؛ این حادثهی تاریخیای بود، حادثهی بسیار باارزشی است.
مطلب دوّم این است که این حادثه ــ حادثهی تهاجم ابلهانه و خباثتآلود رژیم صهیونیستی به کشورمان ــ در حالی رخ داد که مسئولین دولتی با طرف آمریکایی به طور غیر مستقیم و باواسطه مشغول مذاکره بودند؛ هیچ موضوعی از سوی ایران وجود نداشت که نشانهی این باشد که یک حرکت نظامی یا یک حرکت تندی و سختی وجود دارد. البتّه از اوّل حدس زده میشد که در این حرکت خباثتآمیز رژیم صهیونیستی، آمریکا هم دخالت دارد؛ ولی با این حرفهای اخیری که اینها میزنند، این حدس روزبهروز تقویت میشود. ملّت ایران در مقابل جنگ تحمیلی محکم میایستد ــ همچنان که تا حالا ایستاده ــ در مقابل صلح تحمیلی (هم) محکم میایستد. ملّت ایران در مقابل تحمیل، تسلیم هیچ کس نمیشود. من انتظار دارم که صاحبان فکر و صاحبان بیان و قلم، بخصوص مرتبطین با افکار عمومی جهانیان، این معانی و این مفاهیم را بیان کنند، تبیین کنند، برای مخاطبین روشن کنند، اجازه ندهند که دشمن با تبلیغات فریبکارانهی خودش حقیقت را دگرگون جلوه بدهد. دشمن صهیونی یک اشتباه بزرگی کرده، یک جنایت بزرگی را مرتکب شده و باید مجازات بشود و دارد مجازات میشود؛ همین حالا دارد مجازات میشود. مجازاتی که ملّت ایران و نیروهای مسلّح ما برای این دشمن خبیث انجام دادند و دارند انجام میدهند و برای آینده برنامه دارند، مجازات سختی است و او را دچار ضعف کرده. همین هم که دوستان آمریکاییاش وارد صحنه میشوند و حرف میزنند، نشانهی ضعف او و نشانهی ناتوانی او است.
مطلب آخر هم اینکه اخیراً رئیسجمهور آمریکا(۲) زبان به تهدید گشوده، ما را تهدید میکند؛ هم تهدید میکند، هم با یک بیان سخیف و غیر قابل قبولی از ملّت ایران صریحاً میخواهد که بیایید تسلیم من بشوید! وقتی انسان این چیزها را مشاهده میکند، واقعاً تعجّب میکند. اوّلاً تهدید را به کسی بکنند که از تهدید آنها میترسد. ملّت ایران نشان داده که در مقابل تهدیدِ تهدیدکنندگان دچار ترس نمیشود. وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین؛(۳) ملّت ایران به این معتقد است. تهدید، در رفتار ملّت ایران و در اندیشهی ملّت ایران، تأثیر نمیگذارد. ثانیاً اینکه به ملّت ایران بگویند بیایید تسلیم بشوید، حرف عاقلانهای نیست. افرادِ باخرد که میشناسند ایران را، میشناسند ملّت ایران را، میشناسند تاریخ ایران را، هرگز چنین حرفی را بر زبان جاری نمیکنند. تسلیم چه چیزی بشوند؟ ملّت ایران تسلیمشدنی نیست. ما تعرّض به کسی نکردیم و به هیچ وجه تعرّض احدی را هم قبول نمیکنیم و تسلیم تعرّض هیچ کس نمیشویم؛ این منطق ملّت ایران است، این روحیهی ملّت ایران است.
و البتّه آمریکاییها، آنهایی که با سیاستهای این منطقه آشنا هستند، میدانند که ورود آمریکا در این قضیّه صد درصد به ضرر او است. آنچه او در این زمینه ضربه خواهد خورد، بمراتب بیشتر است از آنچه ایران ممکن است صدمه بخورد. صدمهی آمریکا اگر ورود نظامی در این میدان بکند، بدون تردید صدمهی جبرانناپذیری خواهد بود.
من به ملّت عزیزمان عرض میکنم همین آیهی شریفه را همیشه در نظر داشته باشید. زندگی بحمدالله به طور عادّی در جریان است. نگذارید دشمن احساس کند که شما در مقابل او میترسید، احساس ضعف میکنید. اگر دشمن احساس کند که شما از او میترسید، دیگر گریبان شما را رها نخواهد کرد. همین رفتاری که تا امروز داشتید، این رفتار را باقوّت ادامه بدهید. کسانی که امور خدماتی به عهدهشان است، کسانی که با مردم سروکار دارند، کسانی که امور تبلیغاتی و تبیینی بر عهدهشان است، کار خودشان را باقوّت انجام بدهند و ادامه بدهند و به خدای متعال توکّل کنند. وَ مَا النَّصرُ اِلّا مِن عِندِ اللَهِ العَزیزِ الحَکیم؛(۴) و خدای متعال ملّت ایران را و حقیقت را و حق را، به طور قطع و یقین، پیروز خواهد کرد انشاءالله.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱ خانم سحر امامی
(۲ دونالد ترامپ
(۳ سورهی آلعمران، آیهی ۱۳۹؛ «و اگر مؤمنید، سستى مکنید و غمگین مشوید، که شما برترید.»
(۴ سورهی آلعمران، بخشی از آیهی ۱۲۶؛ «... و یارى جز از جانب خداوند تواناى حکیم نیست.»
زندگی نامه ميثم تمار
یکی از یاران امام علی (ع)
▪️ميثم بن يحيي تمّار، غلام زني از بنی اسد و عجمی تبار بود. امير مؤمنان علي عليه السلام او را خريد و آزاد ساخت. ميثم از خواص اصحاب و از ياران و شيعيان به حق آن حضرت به شمار ميآمد.او به مقدار قابليت و ظرفيت خويش از محضر امام علی عليه السلام علم آموخت و آن حضرت او را بر برخي از اخبار غيبي و اسرار نهان آگاه ساخت تا جايی که ابن عباس از محضر ميثم استفاده می کرد.
▪️نقل است که امير مومنان عليه السلام چگونگی کشته شدن ميثم را پيشگویی و به وی فرمود: تو را بعد از من دستگير می کنند و به دار خواهند زد. در روز سوم از بينی و دهان تو خون روان خواهد شد و محاسنت را رنگين خواهد ساخت.
آن گاه امام درختی را که بر آن ميثم را بر دار خواهند کشيد به او نشان داد و فرمود: تو در آخرت با من خواهی بود.
▪️ميثم در سال آخر عمر خويش به بيت الله الحرام و سپس به مدينه رفت و در آن جا به ديدار ام المومنين ام سلمه شتافت و از احوال امام حسين عليه السلام پرس و جو کرد. ام سلمه به وي گفت: بسيار ميشنيدم که رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم سفارش تو را به اميرالمؤمنين علي عليه السلام ميفرمود. امام حسين عليه السلام نيز تو را بسيار ياد می کند.
▪️ميثم به کوفه بازگشت و در همان سال، يعنی آخر سال 60 هجري، ده روز قبل از ورود امام حسين عليه السلام به عراق، توسط عبيدالله بن زياد ملعون دستگير شد و به همان نحوی که امام علی عليه السلام خبر داده بود به دار آويخته شد و به شهادت رسيد.
جلسه قرآنخوانی با حضور پیشکسوتان و رزمندگان گرامی(بیست وششم خرداد ۱۴۰۴)
دریافت تصاویر جلسه قرآنخوانی(تعداد تصاویر :2)
ما را در پیام رسان ها و فضای مجازی دنبال کنید.
آدرس کانال ایتا:eitaa.com/hyatnojavanan
آدرس کانال سروش:splus.ir/hyatnojavanan
٢٦ خرداد ، شهادت شهیدان بخارایی، امانی ، صفار هرندی، نیک نژاد
پس از حادثه فیضیه و قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، عده ای از متدینین و چهره های موجه بازار تهران به این نتیجه رسیدند که مبارزه سیاسی با رژیم شاه بی فایده است و باید برای براندازی آن فکری کرد و تنها راه آن نیز اقدام مسلحانه علیه رژیم و عناصر اصلی آن است.
شهید محمدبخارائی
فرزند علی اکبر در سال 1323ه.ش در جنوب شهر تهران به دنیا آمد او پس از پایان دورة مدرسه با شهید رضا صفار هرندی دوست صمیمی شد و در جلسات حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ علی اصغر هرندی با اسلام و افکار روشنفکرانه در نهضت امام آشنا گردید.
با آغاز نهضت امام خمینی، شهید بخارائی و شهید هرندی با مؤتلفه اسلامی آشنا شدند و شهید عراقی آن ها را برای جهاد مسلحانه شایسته یافت و آنان را با شهید امانی مرتبط ساخت.
شهید امانی تحولی نو در روحیه آنها پدید آورد و شرکت در دوره های تمرین مسلحانه روابط آنها را مستحکم کرد. او در عملیات بدر برای اجرای در کلمه الهی در به هلاکت رساندن حسنعلی منصور نقش ویژه ای داشت و پس از شلیک دو گلوله به طرف منصور، از صحنه بیرون آمد ولی با لغزیدن پای او روی یخ خیابان در جلوی مسجد سپهسالار سابق (مدرسه شهید مطهری فعلی) به زمین افتاد و دستگیر شد ولی در کلانتری بهارستان به نصیری معدوم با شجاعت و صراحت پاسخ هایی داد که او برآشفت و با عصای مارشالی به دهانش زد و آن را غرق خون کرد.
شهید بخارائی با اینکه نوجوانی 20 ساله بود ولی در باز جوئی ها و بیدادگاه همگان را از بلاغت و فصاحت و شجاعت خود به تحسین واداشت. شهید بخارائی در سحرگاه 26 خرداد 1344 همراه سه شهید دیگر با نشاطی کامل و با فریاد الله اکبر شهادت را پذیرا شد.
شهید امانی
شهید محمد صادق امانی همدانی در سال 1309 در تهران متولد شد. وی که از کسبه بازار تهران بود بنابر بر نقل حاج مهدی عراقی: «خودش یک مجتهد بود و قریب 6 هزار حدیث از حفظ بود و مربی اخلاق بود، درس اخلاق داشت، بچه های زیادی از شاگردانش بودند که روزهای جمعه بخصوص به آنها درس اخلاق می داد» شهید صادق امانی در گروه شیعیان فعالیت داشت و پس از آن با نظر حضرت امام(ره) به همراه جمعی از یاران اقدام به تأسیس مؤتلفه اسلامی کرد و پس از مدتی رهبری شاخه نظامی مؤتلفه را عهده دار شد و طراح عملیات بدر در اجرای حکم الهی درباره حسنعلی منصور بود. وی پس از واقعه کشته شدن منصور، تحت تعقیب قرار گرفت و پس از ده روز یعنی روز یازدهم بهمن ماه 1343 در منزل ابوالقاسم رضوی فرد دستگیر شد. وی نقش اساسی در رهبری مؤتلفه بر عهده داشت و در تربیت شاگردانی کوشید که از جمله ایشان شهیدان اندرزگو، بخارایی، نیک نژاد و صفار هرندی را می توان نام برد.
شهید صفار هرندی
شهید رضا صفار هرندی فرزند علی اکبر در سال 1325 در خانواده ای اهل علم و تبلیغ دین به دنیا آمد. برادرش حجت الاسلام حاج شیخ علی اصغر هرندی روحانی آزاده خدوم و مردمی بود که علاوه بر اقامه نماز جماعت در مسجد دروازه غار تهران و منبر و تعلمیات دینی، مغازه پارچه فروشی داشت و از این راه زندگانی را اداره می نمود و نمونه ای از کسب پاکیزه اسلامی را در عمل آشکار می کرد. شهید رضا صفار هرندی در این خانواده پرورش یافت. پس از دوره ابتدایی، دروس دینی را نزد برادرش خواند و در مغازه او به کار مشغول شد. وی در مسجد برادرش در امر تبلیغ دین و ارتباط با نوجوانان و کشاندن آنها به راه دین فعال بود. در همین رابطه با شهید محمد بخارایی و شهید نیک نژاد آشنا شد و با آنها درباره مسائل اسلامی و امر به معروف و نهی از منکر کار می کرد. با شروع نهضت امام خمینی(ره)، او و یارانش، به انجام وظیفه انقلابی رو آوردند و بالاخره در مسیر این نهضت خدایی، با موتلفه اسلامی آشنا شدند و به طرف جهاد مسلحانه رو آوردند. شهید هرندی روز عملیات اعدام انقلابی منصور پشتیبان شهید بخارایی بود و توانست پس از پایان عملیات از صحنه بیرون آید ولی وقتی که می خواست وسایلش را از خانه بردارد و به اتفاق شهید نیک نژاد زندگی مخفی را آغاز کند دستگیر شد.
شهید نیک نژاد
شهید مرتضی نیک نژاد در سال 1321 در جنوب شهر تهران در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. از نوجوانی تدین و تعهد وی همه را تحت تاثیر قرار می داد. وی پس از پایان دوره ابتدائی در بازار تهران به شغل گالش فروشی اشتغال داشت. او با آشنایی با شهید رضا صفار هرندی در جلسات دینی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی اصغر هرندی شرکت کرد و با آشنایی با شهید بخارایی، جمعی صمیمی تشکیل دادند و از همین جمع با موتلفه اسلامی آشنا گشتند. وی در جریان عملیات بدر نفر دوم عملیات و پشتیبانی کننده شهید بخارایی بود که پس از اینکه شهید بخارایی منصور را به سزای خیانتهایش رساند چند تیر شلیک کرد که مامورین طاغوت را از توجه به بخارایی منصرف سازد. این گلوله ها به ناودان مجلس و شیشه اتومبیل بنزی که منصور را در آن انداخته و به بیمارستان می بردند اصابت کرد و شیشه جلوی بنز را خرد کرد. وی از صحنه عملیات خارج شد ولی به همراه شهید صفار هرندی دستگیر شد. در دادگاه تجدید نظر طاغوت با اینکه مریض و قادر به حرکت نبود اما به دستور رئیس دادگاه نظامی، او را با برانکارد به جلسه آوردند و در حالی که روی نیمکت دراز کشیده بود، او را محاکمه کردند.
سرانجام در سحرگاه 26 خرداد 1344 ش، حاج صادق امانی، محمد بخارایی، مرتضی نیکنژاد و رضا صفارهرندی این چهار فرزند شجاع و برومند اسلام، در راه پاسداری از ارزش های متعالی اسلام و در مسیر پربرکت نهضت امام خمینی(ره) جهت برپایی حکومت اسلامی در ایران، عاشقانه شربت شهادت نوشیدند و به لقاءاللَّه نائل آمدند.
مزار این عزیزان در ابن بابویه شهرری می باشد
در پی شهادت سردار سرلشکر پاسدار امیرعلی حاجیزاده، فرمانده معظم کل قوا در حکمی سردار سرتیپ پاسدار سید مجید موسوی را به فرماندهی نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب کردند.
متن حکم رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سردار سرتیپ پاسدار سید مجید موسوی
نظر به شهادت پرافتخار و سرافرازانهی سردار سرلشکر پاسدار امیر علی حاجیزاده به دست رژیم منحوس صهیونی و بنا به پیشنهاد فرمانده کل سپاه و شایستگیها و تجارب ارزنده، شما را به فرماندهی نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب میکنم.
ارتقاء توانمندیهای همه جانبه و آمادگیهای روزافزون بخشهای موشکی و پهپادی و زمینهسازی و حضور مقتدرانه در فضا و نیز تقویت تقوا و بصیرت کارکنان و برخوردار از بنیهی معنوی در حرکت به سوی ساخت نیرو در تراز انقلاب اسلامی مورد انتظار است.
در روز عید سعید غدیرخم ضمن درخواست علو درجات و مقامات عالیه و همنشینی وی با اولیای الهی به ویژه مولی الموحدین حضرت علی علیه السلام لازم میدانم از خدمات ارزشمند و زیرساختی آن شهید در دوران فرماندهی قدردانی و تشکر نمایم.
توفیق همگان را از خداوند متعال مسئلت دارم.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۴/۳/۲۴
همزمان با ایام اعیاد سعید قربان و غدیرخم، حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی با درخواست رئیس قوه قضائیه برای عفو یا تخفیف مجازات جمعی از محکومان محاکم موافقت کردند.
حجتالاسلام والمسلمین اژهای در اجرای بند ۱۱ اصل ۱۱۰ قانون اساسی خواستار عفو یا تخفیف و تبدیل مجازات هزار و هفتصد و پنج نفر از محکومان محاکم عمومی و انقلاب، سازمان قضایی نیروهای مسلح و تعزیرات حکومتی شده بود.
نخستین پیام تلویزیونی رهبر معظم انقلاب خطاب به ملت ایران در پی تهاجم رژیم صهیونی به ایران
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی امشب در پیامی تلویزیونی خطاب به ملت ایران تأکید کردند: رژیم خبیث و رذل صهیونی دچار خطا و غلطی بزرگ شد که عواقب آن او را بیچاره خواهد کرد. ملت بزرگ ایران مطمئن باشند که نیروهای مسلح به پشتیبانی آنها با قدرت عمل خواهد کرد و ضربههای سنگینی به این رژیم خواهد زد و این رژیم از این خباثت بزرگ، سالم خلاصی نخواهد یافت.
نمایش تصاویر رهبر انقلاب در پیام تلویزیونی خطاب به ملت ایران در پی تهاجم رژیم صهیونی به ایران(تعداد تصاویر :2)
دریافت تصاویر رهبر انقلاب در پیام تلویزیونی خطاب به ملت ایران در پی تهاجم رژیم صهیونی به ایران(تعداد تصاویر :2)
دریافت پوستر های بیانات رهبرانقلاب در نخستین پیام تلویزیونی خطاب به ملت ایران در پی تهاجم رژیم صهیونی به ایران(تعداد پوسترها:11)
دریافت نماهنگ(مماشات نخواهیم کرد!)
دریافت نماهنگ(بیچاره خواهید شد۱ תהיו אומללים)
دریافت نماهنگ(بیچاره خواهید شد۲ תהיו אומללים)
دریافت نماهنگ(بیچاره خواهید شد۳ תהיו אומללים)
پوسترهای تصویری
جهت دریافت پوستر ها در اندازه اصلی روی آنها کلیک کنید
مشروح خبر:
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی امشب در پیامی تلویزیونی خطاب به ملت ایران تأکید کردند: رژیم خبیث و رذل صهیونی دچار خطا و غلطی بزرگ شد که عواقب آن او را بیچاره خواهد کرد. ملت بزرگ ایران مطمئن باشند که نیروهای مسلح به پشتیبانی آنها با قدرت عمل خواهد کرد و ضربههای سنگینی به این رژیم خواهد زد و این رژیم از این خباثت بزرگ، سالم خلاصی نخواهد یافت.
رهبر انقلاب اسلامی در این پیام ضمن عرض تبریک و تسلیت به مناسبت شهادت تعدادی از سرداران و دانشمندان و همچنین جمعی از غیر نظامیان، تأکید کردند: ملت ایران از خون شهدای گرانقدر خود و از تجاوز به آسمان کشور صرف نظر نخواهد کرد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به صدای واحد همه ی مسئولان، جناحهای گوناگون سیاسی و آحاد گوناگون کشور مبنی بر لزوم اقدام قدرتمندانه در مقابل هویت خبیث و رذل و تروریست رژیم صهیونیستی گفتند: انشاءالله با قدرت عمل و زندگی برای آنها تلخ خواهد شد و با آنها مماشات نخواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: آنها فکر نکنند که زدند و تمام شد. کار را آنها شروع کردند و جنگ به راه انداختند و به آنها اجازه نخواهیم داد که از این جنایت بزرگ خود را سالم، خلاص کنند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه نیروهای مسلح قطعاً ضربه های سنگینی به رژیم صهیونیستی خواهند زد، گفتند: ملت و مسئولان ایران پشتیبان نیروهای مسلح هستند و جمهوری اسلامی به اذن الهی بر رژیم صهیونیستی فائق خواهد آمد.
حضرت آیتالله خامنهای در پایان پیام خود، خطاب به ملت ایران تأکید کردند مطمئن باشید در این زمینه هیچ کوتاهی نخواهد شد.
بیانات:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
عرض سلام دارم به ملّت عزیز و بزرگ کشورمان. شهادت سرداران و دانشمندان عزیز ــ که البتّه برای همه سنگین است ــ و تعدادی از مردم غیر نظامی را به ملّت ایران، به خانوادههای آنها، تبریک و تسلیت عرض میکنم. امیدواریم انشاءالله خدای متعال درجات آنها را عالی کند و ارواح طیّبهشان را مشمول لطف ویژهی خودش قرار بدهد.
و امّا مطلبی که مایل بودم با ملّت عزیزمان در میان بگذارم این است که رژیم صهیونیستی اشتباه بزرگی کرد، خطای بزرگی کرد، غلطی کرد و عواقب آن، او را بیچاره خواهد کرد، به توفیق الهی. ملّت ایران از خون شهدای گرانقدر نخواهد گذشت، از تجاوز به آسمان کشورش صرفنظر نخواهد کرد. نیروهای مسلّح ما آماده هستند و مسئولین کشور و همهی آحاد مردم پشت سر نیروهای مسلّحند.
امروز از همهی جناحهای گوناگون سیاسی کشور و آحاد گوناگون کشور پیامهای مشابهی صادر شد. همه احساس میکنند که باید در مقابل هویّت خبیثِ رذلِ تروریستِ صهیونیستی باقدرت عمل کرد؛ باید باقدرت عمل کرد و انشاءالله باقدرت عمل خواهد شد و با آنها مماشاتی نخواهیم کرد. زندگی برای آنها تلخ خواهد شد، بدون تردید. فکر نکنند که زدند و تمام شد؛ نه، کار را آنها شروع کردند و جنگ به راه انداختند. ما به آنها اجازه نخواهیم داد که از این جنایت بزرگی که انجام دادند، خودشان را سالم خلاص کنند؛ مسلّم، نیروی مسلّح جمهوری اسلامی ضربههای سنگینی بر این دشمن خبیث وارد خواهد آورد. ملّت هم پشتیبان ما است، پشتیبان نیروهای مسلّح است و جمهوری اسلامی، به اذن الهی، بر رژیم صهیونیستی فائق خواهد شد.
ملّت عزیز این را بدانند و مطمئن باشند و خاطرجمع باشند که در این زمینه هیچ کوتاهیای صورت نخواهد گرفت.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی ضمن اعطای درجه سرلشکری به امیر حاتمی وی را به فرماندهی کل ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب کردند.
متن حکم فرمانده کل قوا به این شرح است.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
امیر سرلشکر امیر حاتمی
نظر به تعهد و شایستگی و تجارب، شما را با ارتقاء به درجه سرلشکری به سمت فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب میکنم.
با توجه به ذخیرهی عظیم نیروی انسانی کارآمد و مؤمن ارتش و تجربیات دروان دفاع مقدس و پس از آن، انتظار میرود در دوران فرماندهی شما با رویکرد تحولی و انقلابی، ارتقاء توان و آمادگیهای رزمی و تعالی معنوی و بصیرتی و تأمین نیازهای معیشتی و همافزایی با سایر نیروهای مسلح، شتاب گیرد و مجموعه ارتش جمهوری اسلامی ایران به نصاب شایستهتر برسد.
از تلاشهای خالصانه و ارزشمند امیر سرلشکر سیّد عبدالرّحیم موسوی در طول خدمت تشکر و قدردانی میکنم و توفیق همگان را از خداوند متعال مسئلت دارم.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۴/۳/۲۳

در پی شهادت سردار سپهبد حسین سلامی، رهبر انقلاب اسلامی در حکمی ضمن اعطای درجه سرلشکری، سردار محمد پاکپور را به فرماندهی کل سپاه پاسداران منصوب کردند.
متن حکم رهبر انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سردار سرلشکر محمّد پاکپور
نظر به شهادت پرافتخار و سرافرازانه سردار سپهبد پاسدار حسین سلامی به دست رژیم منحوس صهیونی و با توجه به شایستگیها و تجارب ارزنده شما را با اعطای درجه سرلشکری، به فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب میکنم.
ارتقاء مستمر و متناسب با نیاز و فراهم سازی توانمندیهای همهجانبه و آمادگیها در همهی بخشها و نیز تقویت گوهر درونی سپاه یعنی تقوا و بصیرت و همچنین گسترش مدیریتهای برخوردار از بنیهی معنوی و تواناییهای کارشناسی و اعتلای فرهنگی سپاه در حرکت خود به سوی تکامل مورد انتظار است.
- در آستانه عید سعید غدیر خم، برای این شهید خدوم و مخلص، علوّ درجات و مقامات عالیه و همنشینی با اولیاء الهی بویژه مولیالموحدین امام امیرالمومنین حضرت علیعلیهالسلام را از خداوند متعال خواستارم.
توفیقات شما و همکارانتان را از خداوند متعال مسألت میکنم.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۴/۳/۲۳
در پی شهادت سردار سپهبد غلامعلی رشید، حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی ضمن اعطای درجه سرلشکری به سردار علی شادمانی وی را به فرماندهی قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء منصوب کردند. متن حکم فرمانده کل قوا به این شرح است.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سردار سرلشکر علی شادمانی
نظر به شهادت پرافتخار و سرافرازانه سردار سپهبد پاسدار غلامعلی رشید به دست رژیم منحوس صهیونی، و با عنایت به شایستگی و تجارب ارزنده، جنابعالی را با اعطای درجه سرلشکری به فرماندهی قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء(ص) منصوب میکنم.
طرحریزی و هدایت راهبردی و عملیاتی در مقابله با تهدیدها و شناسایی دقیق آمادگیهای رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با رویکرد همافزایی با ستاد کل نیروهای مسلح مورد انتظار است.
در آستانه عید سعید غدیرخم، برای شهدای خدوم و مخلص، از خدای منان علوّ درجات و مقامات عالیه و همنشینی با اولیاء الهی بویژه مولی الموحدین امام امیرالمومنین حضرت علی علیهالسلام را از خداوند متعال خواستارم.
دوام توفیقات همگان را از خداوند متعال مسئلت میکنم.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۴/۳/۲۳
در پی شهادت سردار سپهبد محمدحسین باقری، حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در حکمی امیر سرلشکر سیّد عبدالرّحیم موسوی را ریاست ستاد کل نیروهای مسلح منصوب کردند.
متن حکم فرمانده کل قوا به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
امیر سرلشکر سیّد عبدالرّحیم موسوی
نظر به شهادت پرافتخار و سرافرازانه سردار سپهبد پاسدار محمدحسین باقری به دست رژیم منحوس صهیونی و با عنایت به خدمات شایسته و تجارب ارزنده، جنابعالی را به ریاست ستادکل نیروهای مسلح منصوب میکنم.
با تمسک و امید به عنایات الهی، ارتقاء مورد نیاز توانمندیها و آمادگیهای دفاعی امنیتی نیروهای مسلح و بسیج مردمی و امکان پاسخگویی بموقع و مؤثر به هر سطح و هر نوع از تهدیدات متوجّه نظام جمهوری اسلامی ایران با عمل انقلابی مورد انتظار است.
- در آستانه عید سعید غدیر خم، برای این شهید خدوم و مخلص، از خدای منان علوّ درجات و مقامات عالیه و همنشینی با اولیاء الهی بویژه مولیالموحدین امام امیرالمومنین حضرت علی علیهالسلام را از خداوند متعال خواستارم.
- دوام توفیقات همگان را از خداوند متعال مسئلت میکنم.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۴/۳/۲۳
در پی جنایت سحرگاه امروز (جمعه) رژیم صهیونیستی علیه کشور عزیزمان، حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به ملت بزرگ ایران پیامی صادر کردند.
متن پیام به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
ملت بزرگ ایران!
رژیم صهیونی در سحرگاه امروز، دست پلید و خونآلود خود را به جنایتی در کشور عزیزمان گشود و ذات خبیث خود را با زدن مراکز مسکونی بیش از گذشته آشکار کرد. رژیم باید منتظر مجازاتی سخت باشد.
دست قدرتمند نیروی مسلح جمهوری اسلامی او را رها نخواهد کرد باذنالله.
در حملات دشمن، تنی چند از فرماندهان و دانشمندان به شهادت رسیدند. جانشینان و همکاران آنان بیدرنگ وظائف خود را پی خواهند گرفت انشاءالله. رژیم صهیونی با این جنایت، برای خود سرنوشت تلخ و دردناکی تدارک دید و آن را قطعاً دریافت خواهد کرد.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۴/۳/۲۳
دریافت پوستر های بیانات رهبرانقلاب در پیام خطاب به ملت بزرگ ایران در پی جنایت سحرگاه ۲۳ خرداد رژیم صهیونی(تعداد پوسترها:6)
پوسترهای تصویری
جهت دریافت پوستر ها در اندازه اصلی روی آنها کلیک کنید
مراسم چهارشنبه های امام رضایی(بیست و یکم خرداد۱۴۰۴)
ما را در پیام رسان ها و فضای مجازی دنبال کنید.
آدرس کانال سروش:splus.ir/hyatnojavanan
آدرس کانال ایتا:eitaa.com/hyatnojavanan
دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی با رهبر انقلاب
رهبر معظم انقلاب صبح امروز(چهارشنبه-
۱۴۰۴/۰۳/۲۱)در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مجالس قانونگذاری دنیا را از لحاظ وزن حقوقی مشابه دانستند اما تأکید کردند: معیار اصلی قضاوت درباره مجالس جهان، وزن حقیقی یعنی «اهداف، جهت حرکت و مواضع» مجالس است که از این بُعد، جایگاه و شأن مجلس شورای اسلامی در جهان بینظیر است و البته دوام و بقای این جایگاه وزین و پر شرافت، الزامات و بایدها و نبایدهایی دارد که نمایندگان مجلس باید به آنها متعهد باشند.
نمایش تصاویر دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی با رهبر انقلاب(تعداد تصاویر :125)
دریافت تصاویر دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی با رهبر انقلاب(تعداد تصاویر :125)
دریافت فایل پی دی اف(بیانات رهبرانقلاب در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی)
دریافت پنجره(دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی با رهبر انقلاب)
دریافت صوت کامل(بیانات رهبرانقلاب در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی)
دریافت صوت(تلاوت قرآن کریم | آقای سعید پرویزی)
دریافت صوت(ارائه گزارش | دکتر محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی)
دریافت صوت(پادپخش «خط دیدار»نمایندگان مجلس شورای اسلامی با رهبر انقلاب
دریافت صوت(گزیده بیانات | عید غدیر عید بزرگی برای عالم اسلام است)
دریافت صوت(گزیده بیانات | جایگاه و شأن حقوقی مجلس از نظر رهبر انقلاب اسلامی)
دریافت صوت(گزیده بیانات | شما مجلس شورای اسلامی هستید و شأن و جایگاهتان بینظیر است)
دریافت صوت(گزیده بیانات | نماینده باید خود را پاسخگو در قبال خدا و قانون بداند)
دریافت صوت(گزیده بیانات | مجلس شورای اسلامی باید نشانه عزم و اراده ملی باشد)
دریافت صوت(گزیده بیانات | بنظر من هرچه ممکن است در لوایح اقتصادی دستکاری کمتری صورت گیرد)
دریافت صوت(گزیده بیانات | مجلس در بررسی بودجه سالیانه شاکله اصلی بودجه پیشنهادی دولت را حفظ کند)
دریافت صوت(گزیده بیانات | مراقب باشید در فهم انقلابیگری دچار خطا نشوید)
دریافت فیلم کامل(بیانات رهبرانقلاب در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی)
دریافت فیلم(تلاوت قرآن کریم | آقای سعید پرویزی)
دریافت فیلم(ارائه گزارش | دکتر محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی)
دریافت فیلم(گفتگو با دکتر محمد باقر قالیباف؛رئیس محترم مجلس شورای اسلامی)
دریافت نماهنگ(انقلابیگری فقط سروصدا کردن نیست)
دریافت فیلم(«خط دیدار»نمایندگان مجلس شورای اسلامی با رهبر انقلاب)
دریافت فیلم(گزیده بیانات | عید غدیر را تبریک عرض می کنم، حقیقتاً عید بزرگی برای عالم اسلام است)
دریافت فیلم(گزیده بیانات | جایگاه و شأن حقوقی مجلس از نظر رهبر انقلاب اسلامی)
دریافت فیلم(گزیده بیانات | شما مجلس شورای اسلامی هستید و شأن و جایگاهتان بینظیر است)
دریافت فیلم(گزیده بیانات | نماینده باید خود را پاسخگو در قبال خدا و قانون بداند)
دریافت فیلم(گزیده بیانات | مجلس شورای اسلامی باید نشانه عزم و اراده ملی باشد)
دریافت فیلم(گزیده بیانات | بنظر من هرچه ممکن است در لوایح اقتصادی دستکاری کمتری صورت گیرد)
دریافت فیلم(گزیده بیانات | مجلس در بررسی بودجه سالیانه شاکله اصلی بودجه پیشنهادی دولت را حفظ کند)
دریافت فیلم(گزیده بیانات | تقدیر رهبر انقلاب از دیدارهای سران قوا و همگرایی بین قوا)
دریافت فیلم(گزیده بیانات | مراقب باشید در فهم انقلابیگری دچار خطا نشوید)
پوستر تصویری
جهت دریافت این پوستر در اندازه اصلی روی آن کلیک کنید
مشروح خبر:
رهبر معظم انقلاب صبح امروز در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مجالس قانونگذاری دنیا را از لحاظ وزن حقوقی مشابه دانستند اما تأکید کردند: معیار اصلی قضاوت درباره مجالس جهان، وزن حقیقی یعنی «اهداف، جهت حرکت و مواضع» مجالس است که از این بُعد، جایگاه و شأن مجلس شورای اسلامی در جهان بینظیر است و البته دوام و بقای این جایگاه وزین و پر شرافت، الزامات و بایدها و نبایدهایی دارد که نمایندگان مجلس باید به آنها متعهد باشند.
حضرت آیتالله خامنهای در آغاز سخنانشان عید سعید غدیر را برای همه عالم اسلام حقیقتاً بزرگ و حاوی مضامین وسیع معرفت اسلامی خواندند و این روز خجسته و همچنین میلاد امام هادی را به ملت بزرگ و شریف ایران تبریک گفتند.
ایشان، شأن حقوقی مجالس قانونگذاری دنیا را مشابه یکدیگر و ناشی از شأن عظیم قانون دانستند و افزودند: قانون، شرط اساسی حیات اجتماعی بشر است و از لحاظ عقلایی، قوانینی که با خرد جمعی و به دست منتخبان یک ملت وضع میشوند، اعتبار و ارزش والاتری دارند.
رهبر انقلاب وزن حقیقی مجالس جهان را برخلاف وزن حقوقی آنها، متفاوت خواندند و گفتند: جایگاه و اعتبار مجلسی که «متکی بر دین و متشکل از انسانهای متقی و پاکدست بوده و همّتش بر عدالت و حمایت از ضعفا و ایستادگی در مقابل زورگویان» استوار است، با جایگاه مجلسی که «از افراد لااُبالی تشکیل شده و کارش کمک به ظلم و تبعیض و فاصله طبقاتی و حمایت از جنایتکارانی مثل قاتلین غزه» است، از زمین تا آسمان تفاوت دارد.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: با این ملاک و معیار اساسی، جایگاه مجلس شورای اسلامی و شأن نمایندگان منتخب ملت ایران در میان مجالس دنیا نظیر ندارد و به علت همین امتیازات است که امام(ره) مجلس را عصاره فضائل ملت مینامید.
ایشان با اشاره به عملکرد و گرایشهای متفاوت سیاسی دورههای مختلف مجلس، گفتند: با وجود این، جایگاه برجسته و ممتازِ مجلس شورای اسلامی در مجموع با همه مجالس دنیا فرق میکند و احترام به آن جزو وظایف همگانی است.
رهبر انقلاب اسلامی مجلس شورای اسلامی را مبنائاً، محل عبادت و «مسجدی برپاشده براساس تقوا» خواندند و افزودند: در پرتو طبیعت شریف و پاکیزه مجلس شورای اسلامی، هر فکر و کار و تلاش و قانونگذاری در آن نوعی عبادت است.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین در نکتهای مهم تأکید کردند: این شرافت و پاکیزگی و جایگاه بیهمتا البته به خودی خود بقا و ادامه نمییابد؛ بلکه باید آن را با عمل به الزامات و بایدها و نبایدها حفظ و اداره کرد که مسئولیت این امر بسیار مهم، برعهده نمایندگان مجلس است.
رهبر انقلاب با تبریک ریاست مجدد آقای قالیباف بر مجلس، به بیان بایدها و نبایدهای حفظ شأن حقیقی مجلس پرداختند و گفتند: نماینده باید خود را در مقابل خدا و قانون پاسخگو بداند و در پی جلب رضای پروردگار و تأمین مصالح کشور باشد و تسلیم تعارض منافع نشود.
ایشان با اشاره به اهمیت و اثرگذاری سخنان نمایندگان، آنها را به توجه به تأثیر سخنان و اقدامات خود در فضای عمومی و مراقبت از سوء استفاده از آن سخنان علیه کشور، نظام و منافع ملی فراخواندند و افزودند: سخنی که از منبر مجلس بیان میکنید باید امیدبخش و آرامشآفرین باشد که البته بر خلاف برههای در گذشته که از بلندگوی مجلس دعوا و اختلاف بیرون میآمد، امروز مجلس اختلافبرانگیز نیست و تا حدود زیادی آرامشبخش است.
حضرت آیتالله خامنهای در بیان نکته دیگری از الزامات حفظ شأن حقیقی مجلس با تأکید بر اینکه سخنان نمایندگان باید نشاندهنده عقلانیت و پایبندی به اصول انقلاب باشد، گفتند: خوشآمدن یا نیامدن دیگران در فلان گوشه دنیا نباید روی حرف ما اثرگذار باشد بلکه باید پایبندی به اصول و آرمانها در سخنان نمایندگان برجسته و نشانه عزم و اقتدار و اراده ملی باشد.
ایشان ایستادگی و صراحت بیبدیل ملت ایران در مقابل یاوهگوییها و تحمیلگری قدرتهای بزرگ و حضور پر شور و انبوه مردم در مراسم سالگرد ارتحال امام بزرگوار و راهپیمایی ۲۲ بهمن -با وجود تبلیغات بیشمار علیه امام و انقلاب- را نشانههایی آشکار از اقتدار و عزم جزم ملی برشمردند و افزودند: این اقتدار باید در مواضع نمایندگان و رد و قبول قوانین و اشخاص دیده شود که البته این خصوصیات تا حد زیادی در مجلس وجود دارد.
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه حفظ انسجام ملی امروز لازمتر از همیشه و طرح اختلافات «سلیقهای و سیاسی و کاری» به شکل دعوا و یقهگیری زیانبارتر از هر زمانی است، افزودند: همچنانکه مکرر گفتهایم از کشور در مسائل اساسی باید صدای واحد بیرون بیاید و ملت و مجموعه سیاسی و مدیریتی کشور همچون ید واحده باشند.
ایشان هماهنگی و جلسات مشترک رؤسای قوا را زمینهای مناسب برای حل مسائل کشور دانستند و افزودند: بر خلاف برخی دورهها که از توصیهها برای حل مسائل در جلسات و نکشاندن اختلافات به فضای عمومی استقبال خوبی نمیشد، امروز همگرایی نسبی بین قوا وجود دارد که باید با حفظ آن از جبههبندی و تبدیل شدن بلندگوی مجلس به ابزار انعکاس اختلاف جلوگیری کرد.
حضرت آیتالله خامنهای در بیان برخی توصیههای مصداقی، همزمانی آغاز به کار مجلس دوازدهم با آغاز برنامه هفتم را فرصتی برای پیگیری مجدانه آن دانستند و با ابراز ناخرسندی از تحقق نیافتن مطلوب برنامههای سابق گفتند: میزان تحقق برنامه هفتم حداقل باید ۹۰ درصد باشد. البته اجرای بند بند برنامه احتیاج به قانون و مقررات دارد که باید این نیاز در مجلس تأمین شود.
ایشان با تأکید بر پیگیری مسئله مهم تنقیح قوانین، نمایندگان را به حضور فعال و همراه با آمادگی و مطالعه در جلسات صحن علنی و کمیسیونهای مجلس توصیه کردند و گفتند: توصیه دیگر، همکاری با دولت است که یکی از انواع همکاری، پرهیز از مشغول کردن مسئولان دولتی با کثرت سؤال و احضار به مجلس است که این مسئله جزو شکایتهای دولتهای قبل و کنونی است.
رهبر انقلاب با تأکید بر حق مجلس در سؤال و احضار وزیران و یا تحقیق و تفحص از دستگاههای دولتی در موارد متکی به گزارشهای رسمی و معتبر افزودند: در اقدامات نظارتی فقط به موارد ضروری و لازم اکتفا کنید.
ایشان دستکاری زیاد لوایح اقتصادی در مجلس را باعث از بین رفتن شاکله آنها دانستند و گفتند: شاکله لایحه بودجه نیز باید محفوظ بماند که این به معنی نادیده گرفتن حق مجلس در اصلاح ایرادهای لایحه دولت نیست اما شاکله آن حفظ شود و از وارد کردن منابع و درآمدهای غیرواقعی و غیرقابل تحقق در بودجه پرهیز شود.
حضرت آیتالله خامنهای در بیان الزامی دیگر برای حفظ شأن برجسته مجلس شورای اسلامی با تأکید بر توصیه همیشگی مبنی بر ضرورت مشی انقلابی، خاطرنشان کردند: مجلس، مجلس انقلاب است اما انقلابیگری فقط سر و صدا کردن نیست و در فهم انقلابیگری مراقب باشید خطا صورت نگیرد.
ایشان انقلابیگری را حرکت در مسیر آرمانهای انقلاب و جلوگیری از تخطی از آنها، شجاعت و صراحت در ابراز «درست، غیر اهانتآمیز و محترمانه» عقیده و دخالت ندادن مطلق اغراض شخصی و سلایق سیاسی در مسائل کاری خواندند و گفتند: همچنانکه امام بزرگوار فرمودند، عالم محضر خدا است و با این نگاه باید در پی جلب رضای الهی باشیم و مواضع انقلاب را قاطعانه و با شجاعت بیان و در تصمیمگیریها دنبال کنیم.
رهبر انقلاب، واکنش یکپارچه، قوی و محکم به اظهارات نابخردانه یا اتهامآمیز علیه جمهوری اسلامی را از دیگر وظایف نمایندگان و مصداقی از انقلابیگری برشمردند.
در ابتدای این دیدار آقای قالیباف رئیس مجلس دوازدهم به بیان مهمترین اقدامات منتخبان ملت در سال گذشته و برنامههای آتی قوه مقننه پرداخت و گفت: مبنای ما در همکاری مسئولانه با دولت، سیاستهای کلی نظام و تلاش برای تحقق برنامه هفتم توسعه است.
آقای قالیباف نظارت مجلس بر حوزه «تنظیم بازار» را ابزار بهبود اداره کشور برشمرد و گفت: «تداوم اجرای طرح کالابرگ به منظور حفظ قدرت خرید»، «کنترل نرخ ارز و تأمین ارز تولید»، «حل مسئله ناترازی انرژی» و «چارهجویی برای کاهش فشار هزینههای مسکن»، ۴ کارویژه و اولویت مشترک دولت و مجلس برای حل مشکلات مردم است.
رئیس مجلس همچنین با اشاره اهمیت قانون اقدام راهبردی در صیانت از منافع ملی و حمایت مجلس از مواضع عزتمندانه دستگاه دیپلماسی کشور در جریان مذاکرات مسقط، گفت: «تصویب قانون مالیات بر سوداگری»، «تصویب کلیات طرح ملی هوش مصنوعی»، «تنقیح قوانین با بهرهگیری از سامانه قانون یار و ابزارهای هوشمند»، «اصلاح قانون نظارت بر رفتار نمایندگان» و «ساماندهی هوشمند در حوزه بودجهریزی و نظارت مالی کشور» از جمله اقدامات مجلس دوازدهم بوده است.
حسابرسی کامل دیوان محاسبات از شرکتهای دولتی، حضور فعال نمایندگان در عرصه دیپلماسی پارلمانی و ارتباط مستمر و مستقیم با اقشار مختلف مردم در سراسر کشور از دیگر محورهای گزارش آقای قالیباف بود.
بیانات:
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، نمایندگان ملّت بزرگ و عزیز ایران در مجلس شورای اسلامی. اوّلاً عید غدیر را تبریک عرض میکنم؛ حقیقتاً عید بزرگی است برای همهی عالم اسلام. مضامینی که در واقعهی غدیر باید مورد توجّه قرار بگیرد، مضامین خیلی وسیعی است که به معرفت اسلام منتهی میشود. صرفاً این نیست که امیرالمؤمنین را به ولایت منصوب کردند؛ مفاهیم مهمّ دیگری هم در ذیلش هست. همچنین، ولادت حضرت هادی (سلام الله علیه) را تبریک عرض میکنم.
در مورد مجلس محترم و معظّم شورای اسلامی مطالب زیادی گفته شده؛ ما گفتهایم، دیگران گفتهاند و حالا هم که بحمدالله با این گزارش مبسوط جناب آقای قالیباف ــ که ریاست ایشان را هم تبریک میگوییم ــ در واقع، همه یا بسیاری از حرفهای لازم گفته شده و در این بیان و در بیانات دیگر وجود داشته. بنده هم چند جملهای را عرض میکنم.
شأن مجلس، جایگاه مجلس، به خاطر شأن قانون است. آن چیزی که مجلس قانونگذاری را ارزش میبخشد و جایگاه معزّزی و معظّمی برای او قرار میدهد، مسئلهی قانونگذاری است؛ چون قانون مایهی اصلیِ زندگیِ اجتماعی است. شرطِ الزامیِ زندگیِ اجتماعی و حیاتِ اجتماعی قانون است؛ این کار را مجلس میکند و اهمّیّت مجلس عمدتاً از این جهت است.
البتّه قانون خیلی اهمّیّت دارد، منتها از نظر اعتبار عقلائی آن قانونی بیشتر معتبر است که متّکی به خرد جمعی باشد. قانونهایی در طول تاریخ بوده و هست که قانون بوده، بعضیهایش خوب هم بوده، بد هم نبوده، امّا از مغز یک نفر صادر شده؛ «یاسای چنگیزی» معروف است. قانونهای خیلی معتبر قویای وضع شده و مردم بر طبق آن عمل کردند، منتها از نظر عقلا این قانونی که از مغز یک انسان ناشی میشود ارزش آن قانونی را که با خرد جمعی به وجود میآید، ندارد. حالا اگر آن خرد جمعی یک امتیاز دیگر هم داشته باشد و آن اینکه آن مجموعهای که نشستهاند این قانون را تنظیم کردهاند ــ صاحبان خرد ــ نمایندهی یک ملّت باشند، یعنی در واقع یک ملّت است که دارد قانون میگذارد؛ طبعاً اعتبار این خیلی بالا میرود. اعتبار حقوقی مجلس قانونگذاری متّکی به این است؛ اوّلاً قانونگذار است، ثانیاً قانونگذاریاش ناشی از خرد جمعی است، ثالثاً این مجموعه منتخب یک ملّت است؛ ملّت نشستهاند فکر کردهاند، این جمع را انتخاب کردهاند، با اکثریّت [آراء] فرستادهاند مجلس.
خب، این شأن حقوقی مجلس قانونگذاری است؛ لکن در کنار این شأن حقوقی، یک آزمونگاه دیگر هم وجود دارد که آن را هم باید محاسبه کرد و آن عبارت است از شأن حقیقی و وزن حقیقی مجلس. خیلی خب، حالا فهمیدیم که مجالس قانونگذاری دموکراسیهای دنیا این اعتبار را از نظر عقلا دارند، منتها آیا وزن حقیقی این مجالس یکسان است؟ از لحاظ حقوقی مثل هم هستند، امّا از لحاظ حقیقی یکسانند؟ نه، آن مجلسی که متّکی باشد به وحی، به دین، متّکی باشد به انسانهای پاکدست، انسانهای مؤمن، پرهیزکار، آن مجلس یکسان نیست با مجلسی که متشکّل از انسانهای لااُبالی است؛ حالا به هر دلیلی در کشور خودشان انتخاب شدهاند، منتها یک انسان والا نیستند، یک انسان برجسته نیستند، یک انسانی که آدم بتواند در مسئلهی شخصی به آنها اطمینان بکند نیستند، چه برسد به مسئلهی اجتماعی و عمومی. مجلسی که متشکّل از اینجور انسانها است، وزن حقیقیاش با آن مجلسی که متشکّل از انسانهای پرهیزکار و والا است از زمین تا آسمان فرق دارد. یا فرض بفرمایید مجلسی که همّش و همّتش متوجّه به این است که به عدالت خدمت بشود، از تضعیف ضعفا و از فشار بر مستضعفین بشدّت اجتناب داشته باشد و جلوی آن بِایستد، این مجلس یکسان نیست با آن مجلسی که کارش کمک به ظلم است، کمک به تبعیض است، کمک به فاصلهی طبقاتی است، کمک به آزاردهندگان به افراد بشر است، مثلاً کمک به قاتلین غزّه است؛ اینها یکسان نیستند.
بنابراین، غیر از وزن و ملاک حقوقی که در همهی مجالس وجود دارد و همهی مجالس را در سطح عالی مینشاند، ما یک معیار دیگری و یک ملاک دیگری داریم که آن عبارت است از وزن حقیقی که این در یک جاهایی هست، در یک جاهایی نیست. با این دید که نگاه کنیم، آنوقت معلوم میشود که جایگاه مجلس شورای اسلامی در نظام جمهوری اسلامی کجا است؛ من این را میخواهم بگویم. شأن و جایگاه شما به عنوان نمایندهی مجلس شورای اسلامی در ایران اسلامی، در این دنیایی که ما داریم مشاهده میکنیم بینظیر است. شما «مجلس شورای اسلامی» هستید. امام (رضوان الله علیه) روی کلمهی «اسلامی» تأکید کردند. در دورهی اوّل که ما نماینده بودیم، بعضیها همان وقت چیز دیگری میگفتند، امام گفتند نخیر، «مجلس شورای اسلامی». پس شأن مجلس شورای اسلامی خیلی بالا است؛ یعنی در مقام مقایسه میان این مجلس و مجالس دیگری که امروز در دنیا مشاهده میکنید، ما نمیتوانیم بیتفاوت بمانیم از امتیازاتی که این مجلسِ موجود در کشور ما دارد. از اوّل انقلاب تا حالا، این مجلس شکلهای گوناگونی و گرایشهای سیاسی گوناگونی داشته ــ در این تردیدی نیست؛ همهی دورهها یکسان نبودند ــ امّا مجموعاً وقتی نگاه میکنیم، این مجلس با مجالس دیگر فرق میدارد؛ این مجلس، مجلس برجستهای است، مجلس ممتازی است. احترامی که ما برای مجلس شورای اسلامی قائلیم ناشی از این است که علاوه بر آن وزن حقوقی، وزن حقیقی [دارد]. احترامی که برای نماینده قائل میشویم به خاطر این است که جزو این مجموعهی باارزش و ارجمند محسوب میشود. خب، لذاست که از قول امام (رضوان الله علیه) نقل شد که مجلس عصارهی فضایل ملّت است؛(۲) یعنی به معنای واقعی کلمه مجلسی که اینجور رشد پیدا میکند، اینجور دارای منشأ است، این مجلس طبعاً عصارهی فضایل یک ملّت محسوب میشود و ارزشش ارزش بسیار والا و بالایی است.
من به نظرم اینجور میرسد که اگر ما به لوازم مندرج و محتوای واقعی این مجلس نگاه کنیم، مجلسْ عبادتگاه است؛ این مجلس شما مسجد است و به معنای واقعی کلمه محلّ عبادت است. شما که مینشینید فکر میکنید، زحمت میکشید، کار میکنید، همین کارهایی را که حالا آقای دکتر قالیباف بیان کردند انجام میدهید، دنبال میکنید، قانون را خوب میگذارید و غیره، هر کدامِ اینها یک عبادت است. پس مجلس شد مسجد و مصداق «لَمَسجِدٌ اُسِّسَ عَلَى التَّقوىٰ مِن اَوَّلِ یَومٍ اَحَقُّ اَن تَقومَ فیهِ فیهِ رِجالٌ یُحِبّونَ اَن یَتَطَهَّروا»؛(۳) مصداق این آیه است. اهمّیّت مجلس شورای اسلامی این است. بنده با این نگاه به مجلس نگاه میکنم و مجلس را با این تعریف میشناسم.
طبیعت مجلس در جمهوری اسلامی طبیعت شریفی است، طبیعت پاکیزهای است و در بین مجالس قانونگذاری دنیا بینظیر است؛ این نگاه ما است. منتها یک نکتهای اینجا وجود دارد؛ آن نکته این است که ما این طبیعت را در مصداقهای متعدّدِ این مجلس حفظ کنیم و نگه داریم؛ یعنی چون بنا شد «اُسِّسَ عَلَى التَّقوىٰ» باشد، تقوا را در مجلس محفوظ نگه داریم؛ [چون] بنا شد عبادتگاه باشد و در عبادت اخلاص لازم است، اخلاص را نگه داریم که من [دراینباره] چند نکته را یادداشت کردهام که عرض میکنم. این باید باشد، اینها باید نگه داشته بشود؛ یعنی شرافت مجلس شورای اسلامی، با این بیانی که عرض کردیم، یک امرِ به هر صورت دارای بقا و دوام نیست؛ این را باید نگه داشت، باید به این صورت حفظش کرد، باید به این صورت ادارهاش کرد؛ وَالّا برصیصای عابد هم یک وقت از آن مقام عبادت نزول میکند: کَمَثَلِ الکَلبِ اِن تَحمِل عَلَیهِ یَلهَث اَو تَترُکهُ یَلهَث؛(۴) اینجوری میشود. باید نگهش دارید، باید حفظش کنید.
چه کسی باید حفظ بکند؟ شما؛ شما باید حفظ کنید، خود نمایندگان مجلس بایستی این شأن را نگه دارند. ما از بیرون باید به مجلس احترام کنیم و البتّه میکنیم انشاءالله ــ یعنی همه باید به مجلس احترام کنند ــ امّا در درون مجلس چه کسی باید آن حقیقت، آن طبیعت، آن شرافت، آن نزاهت را که در مجلس شورای اسلامی وجود دارد، حفظ کند؟ نمایندهی حاضر در مجلس؛ آنها هستند [که باید حفظ کنند]. لذا رفتار شما خیلی مهم است، برخوردتان خیلی مهم است. لذا برای مجلس یک بایدونبایدهایی هست. حالا در این سالهای متمادی هر مجلسی که تشکیل شده، بنده یک چند کلمهای، چند سطری، چند صفحهای به عنوان پیشنهاد و به عنوان عرض عقیده بیان کردهام که در خدمت آقایان هست. بایدونبایدهایی هست که باید اینها را رعایت کرد؛ چیزهایی را هم خود شماها گفتهاید، دیگران گفتهاند، من هم حالا چند مطلب را یادداشت کردهام که عرض میکنم.
اوّلین مطلب از این بایدونبایدها این است که نماینده باید خودش را پاسخگو بداند؛ در مقابل چه کسی؟ در مقابل خدا و در مقابل قانون؛ یعنی هر اقدامی که میخواهید بکنید، احساس کنید که یک داوری وجود دارد که راجع به این از شما سؤال خواهد کرد؛ [خودتان را] پاسخگو باید بدانید. لازمهی پاسخگو دانستن چیست؟ این است که در کارهایی که در مجلس میکنید، رأیی که به فلان قانون میدهید، رأیی که به فلان قانون نمیدهید، در این رأی دادن و ندادن، اغراض شخصی دخالت پیدا نکند. واقعاً نگاه کنید، با تشخیص، با دقّت، ببینید مصلحت چیست، آنچه خدای متعال را راضی میکند چیست، طبق آن رأی بدهید؛ اغراض شخصی دخالت [پیدا نکند]. لازمهی اوّلِ پاسخگو بودن این است که انسان اغراض و مقاصد شخصی را دخالت ندهد؛ به تعبیر رایج این روزها که ظاهراً برگرفتهی از تعبیر فرنگی است، «تعارض منافع»؛ تسلیم «تعارض منافع» نشوید.
یک نکتهی دیگر این است که نماینده به تأثیر سخن خود و اقدام خود و تصمیم خود در فضای عمومی کشور واقف باشد. شما قبل از اینکه نماینده بشوید مثلاً معلّم بودید، پزشک بودید، کاسب بودید، طلبه بودید، فرض کنید که مشغول کارهای گوناگون بودید، ممکن بود نظری داشته باشید، حرفی بزنید که اینقدر انعکاسی نداشت، اینقدر تأثیری نداشت؛ امّا همین شما وقتی در این منبر قرار گرفتید ــ منبر مجلس ــ حرف شما آنوقت دیگر دارای تأثیر است. یک عدّهای از حرف شما یک برداشتی میکنند ــ همه که پرهیزکار و باتقوا نیستند؛ بعضی هم هستند که بیتقوایند ــ و بر طبق خواست خودشان از آن حرف یک استفادهی سوئی میکنند به ضرر کشور، به ضرر نظام، به ضرر دولت، به ضرر منافع ملّی؛ باید مراقب حرف زدن بود.
این حرف و سخنی که شما در منبر مجلس بیان میکنید باید در محیط جامعه امید بیافریند، آرامش بیافریند. البتّه خوشبختانه حالا چندی است که مجلس این حالت را دارد؛ سابقها، در یک برههای از زمان، بلندگوی مجلس را که انسان باز میکرد، از درونش دعوا و اختلاف و مانند اینها بیرون میآمد؛ حالا بحمدالله اینجور نیست، مجلس اختلافبرانگیز نیست و تا حدود زیادی واقعاً آرامشبخش است؛ این مهم است. آنچه در مجلس گفته میشود و از زبان نماینده صادر میشود، نشانهی عقلانیّت مجلس باشد، نشاندهندهی این باشد که از روی فکر دارد کار میشود و صحبت میشود؛ مستمع این تلقّی را پیدا کند؛ این خیلی تأثیر میگذارد. نشاندهندهی پایبندی به اصول انقلاب باشد. خیال نکنیم که خوشایند زید و عمروی که در خانههای خودشان در فلان گوشهی دنیا نشستهاند، باید روی حرف ما تأثیر داشته باشد؛ نه، ما اصولی داریم، آرمانهایی داریم، تکالیف مسجّلی داریم که پایبندی به اینها در بیانات نمایندگان محترم باید نشان داده بشود.
نشانهی عزم و اقتدار باشد، بخصوص در فضای خارجی؛ یعنی شما باید جوری حرف بزنید که نشانهی عزم باشد، نشانهی اقتدار باشد، نشانهی این باشد که ملّت ــ که شما نمایندهاش هستید ــ دارای عزم است، دارای اراده است، ارادهی ملّی ارادهی محکمی است، دارای اقتدار است. این خلاف واقع هم نیست، واقع قضیّه هم همین است؛ ملّت ما واقعاً ملّتی است عازم، جازم. شما کدام ملّت را سراغ دارید که در مقابل قدرتهایی مثل اینهایی که حالا در دنیا مشغول یاوهگویی و تحمیل و به این و آن دستور دادن هستند، بِایستد و سینه سپر کند و حرف خودش را محکم و صریح و روشن بزند؟ غیر از ملّت ما، کمتر ملّتی اینجوری هستند. اروپاییها در مقابل بعضی از چیزها به خودشان لرزیدند، ملّت ما نه؛ ملّت ما محکم بر سر مواضع خودش میایستد. اینهمه علیه امام تبلیغات کردند و به طور دائم میکنند، در روز رحلت امام، شما میبینید مردم بعد از چهل و چند سال چه کار میکنند! اینهمه علیه انقلاب حرف زدند، شما روز بیستودوّم بهمن در سرما و در آن شرایط میبینید مردم چه جوری و با چه وضعی میآیند در خیابان! این نشاندهندهی اقتدار است، نشاندهندهی ارادهی قوی است؛ این باید منعکس بشود؛ این باید در بیان شما، در اقدام شما، در تصمیمگیری شما، در رد و قبول شما نسبت به قانون و یا نسبت به اشخاص نشان داده بشود. من البتّه تا حدود زیادی میبینم و آثار این خصوصیّات را در مجلس مشاهده میکنم؛ تا آن حدّی که حالا میتوانم اطّلاع پیدا کنم، بحمدالله خوب است؛ روی اینها تکیه کنید، اینها مسائل مهمّی هستند.
یک بایدِ دیگر مسئلهی انسجام ملّی است. انسجام ملّی امروز از همیشه لازمتر است؛ همیشه لازم بوده، امّا امروز بیشتر از همیشه. اختلاف، اختلافِ یقهگیری، همیشه به ضرر است؛ ولو این یقهگیری مثلاً فرض کنید که به خاطر مسئلهی شخصی هم نباشد، امّا اینکه ما اختلافات سلیقهای و سیاسی و کاری و مانند اینهای خودمان را به شکل دعوا و به شکل اختلاف مطرح کنیم، این همیشه مضر است، امروز از همیشه مضرتر است. من مکرّر عرض کردهام که از کشور باید در مسائل اساسی صدای واحد بیرون بیاید، باید ید واحده باشند؛ ملّت ما و مجموعهی ما، مجموعهی سیاسی ما، مجموعهی مدیریّتی کشور باید ید واحده باشند. زمینه هم فراهم است. خوشبختانه رؤسای قوا دیدارهای خوبی دارند. بنده در بعضی از دولتها اصرار میکردم، تأکید میکردم که جلسه کنید با هم، بنشینید مسائلتان را با هم حل کنید، به جای پشت بلندگو ــ که علیه هم حرف میزنید ــ داخلِ مجلسِ خصوصی با هم حرف بزنید، سختشان بود؛ حالا بحمدالله مینشینند با هم صحبت میکنند، مسائلشان را مطرح میکنند، مشکلات را میخواهند با هم حل کنند. الان از این جهت زمینه آماده است و یک همگرایی نسبیای بحمدالله در بین قوا وجود دارد؛ این حفظ بشود؛ این حفظ بشود، جبههبندی نشود و اینجور نباشد که بلندگوی مجلس، اختلاف را نشان بدهد که خب الحمدلله اینجور هم نیست. حالا اینها در واقع، کلّیّات نصایح ما و عرایض ما است؛ یک چیزهای جزئیِ مصداقی هم وجود دارد که من سه چهار مورد را یادداشت کردهام که عرض بکنم.
یک مسئله، مسئلهی برنامهی هفتم(۵) است. شروع برنامهی هفتم تقریباً با شروع این مجلس هماهنگ و همزمان بود؛ این یک فرصت است. برنامههای قبلی ــ خب این برنامهی هفتم است؛ یعنی چه؟ یعنی قبلش شش برنامه داشتیم ــ حدّاکثر حدوداً ۳۵ درصد تحقّق پیدا کرده؛ خب این یعنی چه؟ یعنی برنامهریزان از دولت، از مجلس ــ چون برنامهها را مجلس تصویب میکند دیگر ــ بنشینند ساعتها وقت مصرف کنند، اینهمه منبع انسانی و منبع مالی صرف بشود، یک برنامه بیاید بیرون، بعد به این برنامه عمل نشود! شما بروید تاکسی بگیرید، پول زیادی بدهید، خودتان را برسانید به مطب دکتر، آنجا یک ساعت یا دو ساعت منتظر بنشینید تا نوبتتان بشود، بعد بروید پیش دکتر، دکتر یک نسخهای بنویسد، شما هم بیایید بیرون نسخه را پاره کنید بریزید دور! این چقدر عاقلانه است؟ نباید کاری کنیم که برنامه ۳۵ درصد عمل بشود، [بلکه] برنامه باید ۱۰۰ درصد عمل بشود. حالا اگر مثلاً یک خُرده کوتاهیای وجود داشته باشد ــ که معمولاً کوتاهی داریم ــ ۹۵ درصد یا ۹۰ درصد [باشد]، امّا برنامه باید عمل بشود. این را شما دنبال کنید. حالا در صحبتهای آقای قالیباف هم بود، منتها باید جدّاً اقدام کنید. برنامه، برنامه است، احتیاج دارد به قانون؛ اجرای بندبندِ برنامه قانون لازم دارد. ببینید هر جا برای اجرای برنامه قانون کم دارید و لازم دارید، به شکل صحیحی انشاءالله قانونگذاری بشود.
مسئلهی دوّم مسئلهی تنقیح(۶) قوانین است. بنده مکرّر روی مسئلهی تنقیح قوانین بحث کردهام، صحبت کردهام؛ حالا هم بیرون، آقایان ــ آقای قالیباف و دوستانشان ــ یک صفحهای را به ما نشان دادند، [در مورد] کارهایی که برای تنقیح قوانین دارد انجام میگیرد. از جمله، مثلاً فرض کنید قوانین نامعتبر در زمینهی محیطزیست را استخراج کردهاند، اینجا نوشتهاند؛ قوانین نامعتبر در چند زمینه را استخراج کردهاند. اخیراً هم از برنامهی هوش مصنوعی و وسایل الکترونیکی و مانند این چیزها میخواهند استفاده کنند برای اینکه این کار انجام بگیرد؛ برای من شرح دادند. من به آن برادرانی که آنجا توضیح میدادند گفتم که اینها همه مقدّمه است، اینها همه مقدّمات تنقیح قوانین است، اینها تنقیح قوانین نیست؛ اگر چنانچه این مقدّمات را درست به کار بگیرید و بروید در دل قضیّه، تنقیح قوانین میشود. یک گزارشی به من دادهاند ــ که البتّه آقای قالیباف مناقشه میکنند در این گزارش ما، میگویند لابد اطّلاع ندارند ــ که میگوید از پنجاه عنوانی که برای تنقیح قوانین در نظر گرفته شده، یک عنوان تصویب شده، ۴۹ عنوانِ دیگر باقی مانده! آنچه حالا گزارش ما [میگوید این است]؛ انشاءالله که این گزارش خلاف است؛ ایشان معتقدند که این گزارش، گزارش دقیقی نیست؛ انشاءالله که دقیق نباشد؛ ولی اگر باشد، این درست نیست. تنقیح قوانین خیلی مهم است و فوایدی که ایشان(۷) برای تنقیح قوانین ذکر کردند، همین فواید در ذهن ما هم بوده که اینقدر تأکید کردیم.
موضوع سوّم مسئلهی حضور نمایندگان است. من یک بار در یک مجلسی که نمایندگان یکی از مجالس دورههای گذشته اینجا جمع شده بودند، یک جملهای گفتم که البتّه مایل نیستم نسبت به این مجلس بگویم آن مطلب را، لکن به آنها اینجور گفتم؛ گفتم من وقتی تصویر جلسهی عمومی مجلس را در تلویزیون میبینم، از مردم خجالت میکشم، چون خیلی از صندلیها خالی است.(۸) این مهم است؛ حضور در صحن مجلس و حضور در کمیسیونها لازم است؛ این یک لزوم. لزوم دوّم، آمادگی است؛ یعنی شما پیشمطالعه کنید. خدا رحمت کند مرحوم آقای اختری(۹) را! ایشان [وقتی] که نمایندهی مجلس بود، به من گفت ــ به نظرم گفت چند ساعت ــ من قبل از مجلس مطالعه میکنم؛ میگفت [در مورد] این قانونی که امروز بنا است مطرح بشود، من چند ساعت مینشینم مطالعه میکنم، اطرافش را میسنجم یا احیاناً مثلاً با کارشناس مطرح میکنم. اینجوری باید باشد؛ یعنی مجلس یک کار اساسی است. اینجور نیست که یک کار فرعی در کنار کارهای دیگر باشد؛ نه، کار اصلی برای نماینده در این چهار سال است. کار اصلی این است؛ باید در کمیسیونها و در صحن مجلس با آمادگی کامل و با مطالعه وارد شد. این هم یک توصیه.
یک توصیهی دیگر مسئلهی همکاری با دولت است. خب همکاری یک عرض عریضی و یک دامنهی وسیعی دارد. یکی از انواع همکاریها با دولت این است که مسئولین دولتی را با تکثیر سؤال، تکثیر احضار به مجلس، مشغول نباید کرد. دولتیها ــ نهفقط این دولت؛ البتّه این دولت هم به من شکایت کردند، امّا دولتهای قبلی خیلی بیشتر ــ آمدند آمار دادند به ما که در این فاصله این تعداد سؤال انجام گرفته! یک تعداد خیلی زیاد؛ در حالی که همهی این سؤالها لازم نیست، همهی احضارها لازم نیست؛ وزیر را احضار کنیم به کمیسیون، مدّتی ــ دو ساعت، سه ساعت، بیشتر ــ وقتش گرفته بشود. یک مقدار اینها را کاهش بدهید؛ یعنی یک مصداق همکاری با دولت این است؛ به حدّاقل اکتفا بشود. یا این تحقیقوتفحّصهایی که گاهی انجام میگیرد، که حالا به عنوان نظارت مجلس است؛ یعنی حقّاً و انصافاً مجلس حقّ تحقیق و تفحّص دارد، منتها در کجا، با چه رویکردی، از چه انگیزهای؟ آخر یک وقت هست که یک منبع رسمی معتبری یک گزارشی از یک دستگاهی به ما میدهد که مجبوریم برویم تحقیق و تفحّص کنیم؛ یک وقت هست که نه، یک منبع موثّق آنچنانی نیست، یک گزارشی رسیده از یک جایی؛ اینجا، هم مجلس گرفتار میشود، هم آن دستگاه گرفتار میشود. پس بنابراین، یک توصیهی دیگر ما هم این است که این تحقیقوتفحّصها را و سؤالها و این احضارها و مانند اینها را هر چه ممکن است به حدّ لازم [کاهش دهید]. البتّه بنده برای مجلس این حق را به طور جدّی قائلم، منتها در حدّ لازم؛ بیشتر از حدّ لازم انجام نگیرد.
یک مسئلهی دیگر مسئلهی لوایح اقتصادی است که من چند بار این را به مجلس سفارش کردهام. دستکاری لوایح اقتصادی محدود باید باشد؛ زیاد دستکاری نباید کرد. یک لایحهی اقتصادی است، یک اوّلی دارد، یک آخری دارد، یک مجموعهای دارد، یک پیکرهای دارد، یک شاکلهای دارد که این را وقتی زیاد شما دستکاری کردید و از این شاکله افتاد، از اثر میافتد؛ آنوقت، وقتی که عمل کردند، به نتیجه نمیرسد و مسئولیّتها لُوث(۱۰) میشود. دولت میگوید که اگر آن طرحی را که من داده بودم، مجلس به من برمیگرداند و تصویب میکرد، نتیجه میداد؛ میافتد گردن مجلس، مجلس هم جور دیگری جواب میدهد! این[جوری] نمیشود. به نظر من هر چه ممکن است، در لوایح اقتصادی دستکاری کمتری در لایحه صورت بگیرد.
در [خصوص] بودجه هم، حالا مسئولین محترم دولتی میگویند بودجهی سال آینده را میخواهند عملیّاتی تنظیم کنند. قبلاً هم مکرّر گفته میشد «بودجهی عملیّاتی»؛ حتّی میگفتند بودجهای که تنظیم کردیم بودجهی عملیّاتی است، بعد معلوم میشد نه، عملیّاتی نیست، هزینهمحور است. «بودجهی عملیّاتی» یعنی هزینه ـ فایده؛ آن مقداری که هزینه میشود، در قبالش عمل و فایده وجود داشته باشد؛ این بودجهی عملیّاتی است. حالا بودجه را که دولت تنظیم میکند و به مجلس میدهد، شاکلهی بودجه محفوظ بماند؛ نه اینکه دست نخورد؛ چرا، بالاخره یک جاهایی هست که مجلس ایراد دارد، حق هم دارد، باید اصلاح کند؛ امّا آن شاکله و آن پیکرهی کلّی بودجه دست نخورد. ثانیاً منابع غیر واقعی در بودجه داخل نشود؛ یکی از مشکلات ما این بوده. هزینهها غالباً واقعی است، هزینهها غالباً تخلّف پیدا نمیکند، امّا منابع و درآمدها خیلی اوقات غیر واقعی است. در بودجههای سالهای مختلف میبینیم دیگر: دولت از فروش فلان چیز اینقدر درآمد داشته باشد! [در حالی که] چنین فروشی اصلاً نه امکان دارد، نه وجود دارد. در بودجه، منابع را واقعی کنند؛ این هم یک توصیهی دیگر که عرض کردیم.
نکتهی آخر که بنده هم گفتهام، قبلاً هم بارها گفته شده، این است که مجلس مشی انقلابی باید داشته باشد. مجلس، مجلس انقلاب است، مشی انقلابی باید داشته باشد. منتها در فهم «انقلابیگری» مراقب باشید خطا صورت نگیرد. انقلابیگری فقط سروصدا کردن نیست؛ «انقلابیگری» یعنی حرکت در سمت آرمانها؛ پایهی اوّل انقلابیگری این است؛ یعنی ما فراموش نکنیم برای چه انقلاب شده. خیلی از شما جوانها ــ که بحمدالله مجلس هم مجلس نسبتاً جوانی است ــ در دورهی انقلاب نبودید، در دورهی مبارزات نبودید، نهضت را ندیدهاید. اهداف نهضت چه بوده؟ خب در بیانات امام نگاه کنید، معلوم میشود؛ در شعارهای انقلاب ملاحظه کنید، معلوم میشود؛ در آرمانهایی که برای انقلاب ذکر شده ملاحظه کنید، معلوم میشود. از آرمانهای انقلاب تخطّی صورت نگیرد؛ اوّلپایهی انقلابیگری این است. بعد هم شجاعت در ابراز عقیده؛ این انقلابیگری است؛ یعنی آن عقیده را صریح بیان کنند، با صراحت، با بیان درست، محترمانه عقیده گفته بشود.
یکی از ارکان انقلابیگری این است که در محاسبات کاری، اغراض شخصی مطلقاً کنار برود. مثلاً فرض کنید از لحاظ برخوردها یا از لحاظ سلیقهی سیاسی، از یکی آدم خوشش میآید، از یکی آدم خوشش نمیآید؛ اینها را بگذاریم کنار. در محاسباتی که برای کار انجام میگیرد، مسائل شخصی و خودی و سلایق شخصی و مانند اینها کنار گذاشته بشود؛ این انقلابیگری است. بعد هم خدا را در نظر داشتن، خود را در محضر خدا دیدن. امام (رضوان الله علیه) با همان بیان مختصر گفتند «عالم محضر خدا است»؛(۱۱) «محضر» یعنی محلّ حضور. همهی این عالم وجود، محلّ حضور خدای متعال است. الان که من و شما داریم حرف میزنیم، در محضر الهی داریم حرف میزنیم؛ بدانیم چه داریم میگوییم، رضای خدا را در نظر بگیریم، آنچه خدای متعال از ما خواسته و موجب رضای الهی است، آن را در نظر بگیریم؛ انقلابیگری اینها است.
بعد هم در مواضع انقلاب، قاطعانه و با شجاعت و با صراحت حرف زدن، بیان کردن، تصمیمگیری کردن. در فلان نقطهی عالم، یک نابخردی یک حرفی میزند، به جمهوری اسلامی تهمتی میزند که در دنیا منتشر میشود؛ مجلس اینجا یکپارچه، قوی، محکم پاسخ بدهد. گاهی اوقات لازم است جمع نمایندگان پاسخ بدهند؛ گاهی یک نماینده، دو نماینده یا مثلاً فرض کنید که نمایندهی مربوط به کمیسیون سیاسی لازم است که موضع بگیرد و پاسخ بدهد؛ موضع بگیرد پاسخ بدهد؛ ملاحظه نکنند. انقلابیگری اینها است. دیگر حالا اینکه از منبرِ باعظمتِ مجلس یک جوری استفاده بشود که حالا مثلاً فرض کنید از آن اهانت و مانند این دربیاید، خیلی مطلوب نیست.
به هر حال، از خدای متعال برای همهی شماها توفیق و هدایت الهی را مسئلت میکنیم و امیدواریم که به خاطر زحماتی که میکشید مأجور باشید و خدای متعال به شما کمک کند تا بتوانید این دوره را به بهترین وجهی انشاءالله به پایان برسانید و در آنجایی که باید حضور داشته باشید، حضور داشته باشید و خدای متعال عمر طولانی، موفّق و همراه با خدمت انشاءالله به همهی شماها عنایت کند.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱ در ابتدای این دیدار، آقای محمّدباقر قالیباف (رئیس مجلس شورای اسلامی) گزارشی ارائه کرد.
(۲ صحیفهی امام، ج ۱۲، ص ۳۴۵؛ سخنرانی در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی (۱۳۵۹/۳/۴)
(۳ سورهی توبه، بخشی از آیهی ۱۰۸؛ «... چرا که مسجدی که از روز نخستین بر پایهی تقوا بنا شده، سزاوارتر است که در آن [به نماز] ایستی [و] در آن مردانیاند که دوست دارند خود را پاک سازند ...»
(۴ سورهی اعراف، بخشی از آیهی ۱۷۶؛ «... از این رو داستانش چون داستان سگ است [که] اگر بر آن حملهور شوى، زبان از کام برآورَد، و اگر آن را رها کنى، [باز هم] زبان از کام برآورَد ...»
(۵ برنامهی پنجسالهی هفتم پیشرفت جمهوری اسلامی ایران؛ ر.ک: ابلاغ سیاستهای کلّی برنامهی هفتم با اولویّت پیشرفت اقتصادی توآم با عدالت (۱۴۰۱/۶/۲۱)
(۶ مجموعهی اقدامات و فرایند مشتمل بر جمعآوری، طبقهبندی و پالایش قوانین
(۷ رئیس مجلس شورای اسلامی
(۸ بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی (۱۳۸۳/۳/۲۷)
(۹ حجّتالاسلام والمسلمین عبّاسعلی اختری (نمایندهی دورههای اوّل و هفتم مجلس شورای اسلامی)
(۱۰ بیاهمّیّت
(۱۱ از جمله، صحیفهی امام، ج ۱۳، ص ۴۶۱؛ سخنرانى در جمع خانوادههای شهدا و اقشار مختلف مردم (۱۳۵۹/۱۰/۷)
ساواک چندین و چند بار او را به عناوین و بهانه های مختلف دستگیر کرد و به زندان انداخت اما نه فرزندان کوچکش و نه ترس از جانش هیچ کدام عاملی نبود که دست از مبارزه و هدفش که پیشبرد نهضت و قیام امام بود، بردارد. با همه خطراتی که داشت به دیدن امام می رفت و با ایشان مراوده و مکاتبه داشت. او سید محمدرضا سعیدی جوان پر تلاشی بود که ساواک وجودش را تاب نیاورد و به شهادت رساند.
حجت الاسلام و المسلمین سید محمدرضا سعیدی، از پیشگامان نهضت امام خمینی(س) سال ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در زندان های ساواک به شهادت رسید. او با وجود داشتن فرزندان کوچک و خطری که خانواده اش را تهدید می کرد، با امام ارتباط عمیقی داشت و نامه های مختلفی میان ایشان و امام رد و بدل شد. امسال در آستانه چهل و چهارمین سالروز پیروزی نهضتی که خون چنین مردانی آبیاری اش کرده اند، مروری کوتاه خواهیم داشت بر فعالیت هایشان و اما حاج محمدرضا سعیدی:
فعالیت های سیاسی و سید محمد رضا سعیدی
«سیدمحمدرضا سعیدی» با هجرتش به قم، شاگرد درس امام و از نام آورترین ها شد. فعالیت های سیاسی اش را که آغاز کرد به جرم سخنرانی علیه رژیم شاه در آبادان دستگیر شد که با وساطت آیت الله العظمی بروجردی آزاد شد. در حادثه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ که منجر به دستگیری امام خمینی شد (برای مطالعه بیشتر به قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و نهضت امام خمینی (س) مراجعه کنید)، در کویت رژیم شاه را به باد انتقاد گرفت و با ارسال نامه برای مراجع مقیم نجف آنان را از خطری که جان امام را در ایران تهدید میکرد مطلع کرد. پس از چند ماه به قصد زیارت امام با لباس مبدل وارد ایران شد و به دنبال تبعید امام از ترکیه به نجف، خود را به آنجا رساند و برای بهتر شناساندن امام خمینی به علما و مدرسین حوزه علمیه تلاش فراوانی کرد.
وی در مسیر مبارزه علیه رژیم شاه بارها به وسیله ساواک تحت تعقیب قرار گرفت و دستگیر و ممنوع المنبر شد، و در ماجرای کاپیتولاسیون به شدت علیه مستشاران آمریکایی به انتقاد پرداخت. پس از بازگشت به قم، به دعوت عدهای از مؤمنین جنوب شرق تهران، به مسجد موسی ابن جعفر آمد و ضمن اقامه نماز جماعت در آنجا، مسجد را به صورت پایگاهی قوی علیه رژیم شاه درآورد.
امام در نامه ای که در بیست و هشتم اسفندماه ۴۴ خطاب به وی نوشت، او را به صبر در برابر مشکلات دعوت کرد. متن نامه امام به شرح زیر است:
"بسمه تعالی
به عرض می رساند، مرقوم شریف که حاکی از سلامت مزاج محترم بود، موجب تشکر گردید. شرحی راجع به اوضاع [داده و] اظهار نگرانی نموده بودید. با آنکه حق با شماست، لکن اگر انسان در این اوضاع و احوال قیام به وظیفه کند و موفق به خدمت شود، نگرانی ندارد. نگرانی آنجاست که به خدمت قیام نکند واز وظیفه ـ خدای نخواسته ـ شانه خالی کند.امید است ان شاءالله خداوند تعالی به امثال جنابعالی توفیق عنایت فرماید که در مقابل همه ناراحتی ها و ناگواری ها محکم بایستید و از پیشامدها ـ هر چه باشد ـ مأیوس نشوید.خداوند تعالی با شماست، و باعمل به وظیفه تأیید خواهد فرمود. و بر فرض شکست صوری، فتح نهایی با اهل تقوا و عامل به وظیفه است. این ارعاد و ابراق[۱] و فتح باب ظلم حاکی از ضعف است: و إِنَّمَا یَحتَاجُ إِلَی الظُّلمِ الضعیفُ. جنابعالی در امور جاریه نگران نباشید و ضعف به خودتان راه ندهید.ان شاء الله این امور موقتی است و اَمَد آن سر خواهد آمد. (صحیفه امام؛ ج ۲، ص ۷۰)
در سال ۱۳۴۵ به اتهام اقدام علیه امنیت کشور دستگیر و ۶۶ روز بازداشت بود. ساواک در تاریخ دوم اردیبهشت ۴۵ این موضوع را چنین گزارش کرده است:
"از ساعت ۱۸:۰۰ روز ۱۳۴۵/۰۵/۰۲ سید محمدرضا سعیدی امام جماعت مسجد موسی بن جعفر واقع در خیابان غیاثی به منبر رفته و ضمن سخنان خود اظهار داشت آقایان امام حسن را برای چه زهر دادند و از بین بردند برای اینکه جهت دین اسلام مبارزه می کرد و می خواست پایه ظلم و ستم را از بین ببرد. عبدالصباح کتابی منتشر کرده که مفاد آن برای اسلام زیان آور است و کسی درباره چاپ و نشر آن چیزی نمی گوید ولی آقای خمینی را زندانی و تبعید کرده اند. البته زندانی و تبعید شدن خمینی و سایرین برای ما خیر و برکت دارد. آقای شیخ عباسعلی اسلامی سبزواری و سید جبرئیل را دستگیر و در میان دو هزار لات و چاقو کش زندانی نمودند و در ماه محرم این آقایان با همه عذاب و شکنجه و ناراحتی که دیدند به هدایت و ارشاد زندانیان پرداختند. ان شاءالله آقای خمینی بر می گردد. سپس ضمن دعا اظهار داشت: خدایا خمینی را هر چه زودتر صحیح و سالم در پناه خود به وطن خویش بازگردان و مقلدین او را در پناه خودت حفظ بفرما. ساعت ۲۱:۰۰ جلسه سخنرانی ختم و مشارالیه را با اتومبیل فولکس واگن شماره ۸۶۲۷-ط ۲۵ به منزلش بردند." (یاران امام در آینه اسناد؛ ج ۳، ص ۴۵۶-۴۵۷)
ساواک در گزارش دیگری که در بیست و نهم اردیبهشت ۴۵ درباره وی صادر کرد، او را از طرفداران سرسخت امام معرفی کرد و اینگونه نگاشت:
"سید محمدرضا سعیدی، امام جماعت مسجد موسی بن جعفر واقع در انتهای خیابان غیاثی که قبلا مقیم شهرستان قم بوده و چند ماه قبل به تهران آمده است از روحانیون ناراحت و از طرفداران جدی سرسخت خمینی می باشد و چنانچه فرصتی به دست آورد در مسجد مزبور به منبر رفته و ضمن اظهارات خلاف رویه از خمینی تجلیل می کند...) (یاران امام در آینه اسناد؛ ج ۳، ص ۴۷۷)
مرحوم مرضیه دباغ که از شاگردان شهید سعیدی بود در خاطره ای روایت کرده است:
"روزی شهید سعیدی از شانزده خانمی که شاگردش بودند، خواست به مناسبت ولادت حضرت زهرا (س) مقالهای بنویسند. من نیز چهار صفحه راجع به «گریه حضرت زهرا (س)» نوشتم که در آن به فلسفة گریهی حضرت پرداختم، و در آن تأکید کردم که گریهی خانم؛ با آن شخصیتشان که قطب عالم امکان هستند بیشک تنها به خاطر از دست دادن پدر بزرگوارشان نبوده است؛ بلکه حضرت زهرا (س) از گریه به عنوان حربهای برای نشان دادن چهرهی واقعی حکومت و خیانتها و ظلمهای آن استفاده و تبلیغ میکردند. این خطاست که فکر کنیم گریه حضرت به خاطر «فدک» و مال دنیا بوده است، چرا که وجود مقدس و مبارک ایشان معصوم بوده ترک اولی نمیکردهاند. اشتباه است که بیندیشیم نالههای حضرت برای رحلت پیغمبر اکرم (ص) بوده است، چرا که فاطمه (س) در برابر مشیت و حکم الهی خاضع و تسلیم بودهاند. در فضای سیاسی و جامعهای که حضرت ایشان نمیتوانستند سخنرانی و اعتراض کنند، قیام کنند و فریاد برکشند؛ افرادی را گرد خود جمع میکردند و با گریه زبان حال میگفتهاند.
در قسمتی از مقاله از «حسنین و زینبین» یاد کرده بودم. شهید سعیدی روی این دو عنوان انگشت گذاشت و گفت: «فکر نویی در پس این عنوان میبینم.» و علت آن را پرسید، توضیح دادم که وقتی امام حسن (ع) و امام حسین (ع) میشوند «حسنین» پس حضرت زینب (س) و حضرت امکلثوم (س) هم میشوند «زینبین». بیان کردم به همان میزان که حضرت زینب (س) ایثار و فداکاری کردند، حضرت امکلثوم (س) نیز در فداکاری و از خود گذشتگی سهم داشتند، ما بیشتر از زینب (س) یاد میکنیم و خدمات امکلثوم (س) را نادیده میگیریم.
شهید سعیدی تمام مقاله ها را جمع کرد و خواند سپس مرا صدا زد و گفت:
«خانم دباغ! باید زیر این مقاله را امضا کنید!»
پرسیدم: «چرا حاج آقا؟»
گفت: «اگر ما این مقاله را بدون امضا چاپ کنیم ساواک نسبت به آن حساس میشود. ما باید مقالهای با امضا و نام ارائه دهیم!»
گفتم: «باشد، عیبی ندارد.»
زیر مقاله را امضا کردم. او نگاهی به من کرد و لبخندی زد. دریافتم که او با این کار میخواست مرا امتحان کند و بداند تا چه حد پای کار می ایستم."
سال بعد به طور مخفیانه به عراق رفت. در سال ۱۳۴۷ به فرمان امام، مأمور جمعآوری کمک برای مردم فلسطین شد. در اردیبهشت ۱۳۴۹ در اعتراض به مشارکت سرمایهداران آمریکایی در اقتصاد ایران سخنرانی کرد. او ورود سرمایهگذاران آمریکایی به ایران را خیانتی بزرگتر از کاپیتولاسیون و قرادادی استعماریتر از تنباکو می دانست و با سخنان تند، نامه ها و بیانیه های افشاگرانه، رژیم شاه را سخت به وحشت میانداخت.
فرزندشان سید محمد سعیدی در خاطره ای نقل کرده است:
"زمانی که ایشان به نجف مشرف شدند در کنار قبر مطهر امام علی (ع) آرزوی شهادت می کنند و ۱۰ روز قبل از شهادت علامه طباطبایی را در عالم خواب می بیند که میگوید امام حسین (ع) را در خواب دیده ام که فرمودند به سعیدی بگو، بیا، چیزی نیست ما نگهدارت هستیم و این را به دستخط خودشان در پشت یکی از کتب یادداشت کرده اند." (قم نیوز)
حمید حاجی عبدالوهاب در خاطرات خود از اثرگذاری شهید سعیدی و شهید غفاری چنین گفته است:
آیت الله سید محمدرضا سعیدی و آیت الله حسین غفاری، با سخنرانی و برگزاری جلسات متعدد نقش قابل توجهی در شناساندن حضرت امام داشتند. خیلی با شجاعت برخورد می کردند. در آن ایام مساجدی مانند مسجد سید عزیزالله پاتوق مبارزات بود و عموماً مبارزان به آنجا رفت و آمد داشتند و جلساتی در مسجد برگزار می شد. (خاطرات مبارزه و زندان، ص ۲۴-۲۵)
سرانجام در اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۹ پس از اعلام خبر مربوط به کنسرسیوم سرمایه گذاری آمریکا در ایران به مخالفت با آن برخواست و آن را مصیبتی بزرگتر از نهضت تنباکو و کاپیتولاسیون خواند، در همین رابطه به علما نامه هایی نوشت، تا آن که در روز ۱۱ خرداد سال ۱۳۴۹ بعد از اقامه نماز به منزل رفت، که ساعت یک بعد از ظهر ساواک به منزل ایشان یورش برد و بعد از به هم ریختن اثاثیه منزل ایشان را به زندان قزل قلعه بردند، و در زندان انفرادی تا ۱۰ روز به شدیدترین وجه ممکن شکنجه دادند. اسناد به دست آمده بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نشان می دهد ایشان با تمام شکنجه ها از امام به عنوان آیت الله خمینی یاد کرده و زمانی که مجبور بوده از محمدرضا پهلوی نام ببرد به کلمه شاه بسنده کرده است و
هیچ عنوانی مثل شاهنشاه و آریامهر و ... به کار نبرده است، و در نهایت ساواک در شرایطی قرار گرفته است که از بین بردن ایشان را برای آینده رژیم امری ضروری تشخیص داده است.
برهمین اساس طرح قتل ایشان در شامگاه روز ۲۰ خرداد ماه ۱۳۴۹ اجرا شد. شب پنجشنبه ۲۰ خرداد ماه ۱۳۴۹ (۶ ربیع الثانی ۱۳۹۰) برق زندان قزل قلعه یکباره قطع شد و زندان در تاریکی فرو رفته، پس از لحظه ای چند تن شتابان وارد سلول شدند و فریادی از داخل سلول به گوش رسید و سپس سکوتی مرموز در زندان سایه افکند. زندانیانی که در کنار سلول مرحوم سعیدی بودند نتوانستند بفهمند چه جریانی روی داده است و آن چند تن چه کسانی بودند و در سلول چه کار داشتند و چه کردند و فریادی که در سلول طنین افکند از چه کسی بود. دیری نپایید که برق زندان روشن شد زندانیانی که حس کنجکاوی شان تحریک شده بود. به سلول مرحوم سعیدی سر کشیدند و با منظره وحشتناک و فاجعه باری روبه رو شدند. سعیدی با وضعی غیر عادی در گوشه سلول افتاده و عمامه به دور گردن او حلقه شده بود، با سروصدا و داد و فریاد زندانی ها ماموران نگهبانی سر رسیدند و در سلول را باز کردند و او را از سلول بیرون آوردند و عمامه را از گردنش باز کردند اما دیگر دیر شده بود.
در بخشی از اعلامیه ای که ساواک از روحانیون مبارز به دست آورده و در تاریخ ۱۴ دی ماه ۱۳۵۱ گزارش کرده، چنین آمده است:
"طبق اطلاعات دقیق اخیرا طریقه شهادت مجاهد شهید آیت الله سعیدی که بسیار وحشیانه بوده است روشن شده. جریان امر از این قرار بوده است که ابتدا برق سلول های زندان قزل قلعه را به مدت بیست دقیقه خاموش می کنند. در همین مدت چندین نفر از جلادان سازمان امنیت درب سلول را با عجله هر چه تمامتر باز کرده و حمله شروع می شود. شادروان سعیدی در آن تاریکی فقط فریاد می کشد و بلافاصله صدای آن شهید خاموش می گردد و جلادان از سلول خارج شده و می روند. آنگاه بعضی از زندانیان و حاضرین از منافذ سلول آن منظره رقت بار را مشاهده می کنند که عمامه آن شهید، محکم به گلویش بسته شده و پیکر بی جانش درازکش روی زمین افتاده است. آری جرم سعیدی شهید، اعتراض به سرمایه گذاری سرمایه داران امریکایی در ایران بوده است. منطق شاه مزدور هم این است که صدای مخالف منافع اربابانش را اینگونه خفه سازد ولی ملت ایران با این خشونت های وحشیانه تسلیم امپریالیسم و صهیونیسم نخواهد شد." (یاران امام در آینه اسناد؛ ج ۶، ص ۳۳۷-۳۳۸)
حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا ناصری که از شاگردان امام در نجف بود، به شهادت آیت الله سعیدی اشاره و روایت کرده است:
"آقای سعیدی قبلا چند ماهی در نجف بود و با بعضی از نجفیها آشنایی داشت. دامادش نیز، شیخی کرمانی، در نجف بود. افراد متحجر قصد داشتند که شهادت آقای سعیدی را نادیده بگیرند یا آن را خیلی کوچک و طبیعی قلمداد میکردند.
دوستان تلاش می کردند که مراسم فاتحه بگیرند و اعلامیه دادند و این افراد متحجر آمدند برق جلسه فاتحه ـ که امام نیز در آن حضور داشتند ـ را قطع کردند. وقتی در قرائت قرآن مجید این آیه تلاوت می شد که الذین یبلغون رسالاتالله و یخشونه و لایخشون احدا الا الله افراد مخالف می گفتند کشته شدن آقای سعیدی چه ربطی به این مسائل دارد. مشهدیهای مقیم نجف با تشویق ما اعلامیه خوبی منتشر کردند و جلسه خوبی هم برگزار کردند. (خاطرات سال های نجف، ج ۲، ص ۲۰۴)
در وصیت نامه شهید «سید محمدرضا سعیدی» آمده است:
"بسم الله الرحمن الرحیم
پسران من همگی اهل علم و تبلیغ برای خدا شوید، دختران من به شوهران اهل علم و تبلیغ همسر شوید در زندگی با هم متحد باشید. جنازه مرا در قم دفن کنید و مرا دعا کنید و سلام مرا به همگی برسانید. دو روز روزه برایم بگیرید.
از آیه ۱۵۲ تا ۱۵۷ از سوره روم غفلت نکنید. کتابهایی که رفقا بردهاند در کتاب محجهالبیضا. صورتهایش هست. کتابها و نوشتهجات مرا به وسیله آقای خزعلی پس بگیرید و به ایشان و آقای مشکینی بگویید از طلب خود مرا حلال کنید. بدهی به آقا جواد بپردازید؛ ظاهراً ۲۵۰ و اندی تومان است. بقیه کتابهای آقای مشکینی را بدهید.
به هر کس که میخواهد زحمت برایم بکشد بگویید در عوض یک مسئله یاد بگیرد و عمل کند. هر کس به من بدهکار است من که صورت ندارم، اگر تا آخر عمرش نتوانست بپردازد برئ الذمه است.
مقداری پول در بانک دارم در ته چک نوشته است. میتوانید به وسیله آقای جعفری خوانساری دریافت دارید و نیز بوسیله ایشان و آقای کشمیری آقای بهاری را ملاقات کنید که هر طور هست خانهام را از گرو بانک بیرون آورند. آقای نیکنام و آقای نظری از جریان اطلاع دارند.
جلسه قرآنخوانی با حضور پیشکسوتان و رزمندگان گرامی(نوزدهم خرداد ۱۴۰۴)
دریافت تصاویر جلسه قرآنخوانی(تعداد تصاویر :2)
ما را در پیام رسان ها و فضای مجازی دنبال کنید.
آدرس کانال سروش:splus.ir/hyatnojavanan
آدرس کانال ایتا:eitaa.com/hyatnojavanan
مراسم شب خاطره با روایتگری برادر رزمنده و آزاده سرافراز حاج جواد عسکری(هجدهم خرداد۱۴۰۴)
دریافت تصاویر مراسم شب خاطره۱۸خرداد۱۴۰۴(تعداد تصاویر :3)
ما را در پیام رسان ها و فضای مجازی دنبال کنید.
آدرس کانال سروش:splus.ir/hyatnojavanan
آدرس کانال ایتا:eitaa.com/hyatnojavanan
































































