مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت با سخنرانی رهبر انقلاب
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(سه شنبه-۱۴۰۴/۰۲/۳۰)در دیدار «خانوادههای شهید رئیسی و دیگر شهیدان خدمت» و خانوادههای شهدای مسئول در دهههای اخیر، هدف اصلی از تجلیل و ستایش شهیدان را تدبر و درسآموزی خواندند و با تشریح خصوصیات قلبی، زبانی و عملی رئیس جمهور شهید گفتند: رئیسی عزیز مصداق کامل خصوصیات یک مسئول حکومت الهی بود و با تلاش خستگیناپذیر به «مردم و به آبرو و عزت و اعتبار ملت» خدمت کرد و این راه و روش برای همه ما مسئولان، جوانان و آیندگان درس بزرگی است.
 نمایش تصاویر مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت با سخنرانی رهبر انقلاب(تعداد تصاویر :130)
نمایش تصاویر مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت با سخنرانی رهبر انقلاب(تعداد تصاویر :130)
 دریافت تصاویر مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت با سخنرانی رهبر انقلاب(تعداد تصاویر :130)
دریافت تصاویر مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت با سخنرانی رهبر انقلاب(تعداد تصاویر :130)
 دریافت پوستر های بیانات رهبرانقلاب در مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت(تعداد پوسترها:4)
دریافت پوستر های بیانات رهبرانقلاب در مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت(تعداد پوسترها:4)
دریافت فایل پی دی اف(بیانات رهبرانقلاب در مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت)
 دریافت پنجره(مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت با سخنرانی رهبر انقلاب)
دریافت پنجره(مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت با سخنرانی رهبر انقلاب)
 دریافت پنجره(صحبتهای یکی از کارگران هپکو)
دریافت پنجره(صحبتهای یکی از کارگران هپکو)
 دریافت صوت کامل(بیانات رهبرانقلاب در مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت)
دریافت صوت کامل(بیانات رهبرانقلاب در مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت)
 دریافت صوت(پادپخش «خط دیدار» مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت)
دریافت صوت(پادپخش «خط دیدار» مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت)
 دریافت کلیپ صوتی(سه درس شهید رئیسی | ۱. دل خاشع و ذاکر)
دریافت کلیپ صوتی(سه درس شهید رئیسی | ۱. دل خاشع و ذاکر)
 دریافت کلیپ صوتی(سه درس شهید رئیسی | ۲. زبان صریح و صادق)
دریافت کلیپ صوتی(سه درس شهید رئیسی | ۲. زبان صریح و صادق)
 دریافت کلیپ صوتی(سه درس شهید رئیسی | ۳. عمل خستگیناپذیر و دائم)
دریافت کلیپ صوتی(سه درس شهید رئیسی | ۳. عمل خستگیناپذیر و دائم)
 دریافت صوت(تلاوت قرآن کریم | آقای محمدرضا پورزرگری)
دریافت صوت(تلاوت قرآن کریم | آقای محمدرضا پورزرگری)
 دریافت صوت(شعرخوانی | حاج محمدرضا بذری)
دریافت صوت(شعرخوانی | حاج محمدرضا بذری)
 دریافت صوت(شعرخوانی | خادم ملت یعنی...)
دریافت صوت(شعرخوانی | خادم ملت یعنی...)
 دریافت صوت(خاطره رهبر انقلاب از توصیه به شهید رئیسی درخصوص مراعات در انجام فعالیت و کار مداوم)
دریافت صوت(خاطره رهبر انقلاب از توصیه به شهید رئیسی درخصوص مراعات در انجام فعالیت و کار مداوم)
 دریافت صوت(گزیده بیانات | انقلاب توانست صدها هزار جوان را نظیر این شهدا تربیت کند)
دریافت صوت(گزیده بیانات | انقلاب توانست صدها هزار جوان را نظیر این شهدا تربیت کند)
 دریافت صوت(گزیده بیانات | در رفتار شهید رئیسی و همکاران جوان او، همان روحیه، شهید رجایی بود)
دریافت صوت(گزیده بیانات | در رفتار شهید رئیسی و همکاران جوان او، همان روحیه، شهید رجایی بود)
 دریافت صوت(تذکر رهبر انقلاب به طرف آمریکایی در مذاکرات اخیر: سعی کنند یاوهگویی نکنند)
دریافت صوت(تذکر رهبر انقلاب به طرف آمریکایی در مذاکرات اخیر: سعی کنند یاوهگویی نکنند)
 دریافت فیلم کامل(بیانات رهبرانقلاب در مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت)
دریافت فیلم کامل(بیانات رهبرانقلاب در مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت)
 دریافت نماهنگ(این همان قدرت انقلاب است)
دریافت نماهنگ(این همان قدرت انقلاب است)
 دریافت نماهنگ(خصوصیاتی که باید فرهنگ عمومی شود)
دریافت نماهنگ(خصوصیاتی که باید فرهنگ عمومی شود)
 دریافت فیلم(مثبت ۱۰۰ ثانیه | شد و توانستیم)
دریافت فیلم(مثبت ۱۰۰ ثانیه | شد و توانستیم)
 دریافت فیلم(روایت یک خبرنگار | خاطره مشترک...)
دریافت فیلم(روایت یک خبرنگار | خاطره مشترک...)
 دریافت فیلم(«خط دیدار» مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت)
دریافت فیلم(«خط دیدار» مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت)
 دریافت فیلم(تلاوت قرآن کریم | آقای محمدرضا پورزرگری)
دریافت فیلم(تلاوت قرآن کریم | آقای محمدرضا پورزرگری)
 دریافت فیلم(شعرخوانی | آقای محمدرضا بذری)
دریافت فیلم(شعرخوانی | آقای محمدرضا بذری)
 دریافت فیلم(شعرخوانی | خادم ملت یعنی...)
دریافت فیلم(شعرخوانی | خادم ملت یعنی...)
 دریافت فیلم(شعرخوانی | آقای مهدی رسولی)
دریافت فیلم(شعرخوانی | آقای مهدی رسولی)
 دریافت فیلم(خاطره رهبر انقلاب از توصیه به شهید رئیسی درخصوص مراعات در انجام فعالیت و کار مداوم)
دریافت فیلم(خاطره رهبر انقلاب از توصیه به شهید رئیسی درخصوص مراعات در انجام فعالیت و کار مداوم)
 دریافت فیلم(گزیده بیانات | انقلاب توانست صدها هزار جوان را نظیر این شهدا تربیت کند)
دریافت فیلم(گزیده بیانات | انقلاب توانست صدها هزار جوان را نظیر این شهدا تربیت کند)
 دریافت فیلم(گزیده بیانات | در رفتار شهید رئیسی و همکاران جوان او، همان روحیه، شهید رجایی بود)
دریافت فیلم(گزیده بیانات | در رفتار شهید رئیسی و همکاران جوان او، همان روحیه، شهید رجایی بود)
 دریافت فیلم(تذکر رهبر انقلاب به طرف آمریکایی در مذاکرات اخیر: سعی کنند یاوهگویی نکنند)
دریافت فیلم(تذکر رهبر انقلاب به طرف آمریکایی در مذاکرات اخیر: سعی کنند یاوهگویی نکنند)
پوسترهای تصویری
جهت دریافت پوستر ها در اندازه اصلی روی آنها کلیک کنید
مشروح خبر:
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار «خانوادههای شهید رئیسی و دیگر شهیدان خدمت» و خانوادههای شهدای مسئول در دهههای اخیر، هدف اصلی از تجلیل و ستایش شهیدان را تدبر و درسآموزی خواندند و با تشریح خصوصیات قلبی، زبانی و عملی رئیس جمهور شهید گفتند: رئیسی عزیز مصداق کامل خصوصیات یک مسئول حکومت الهی بود و با تلاش خستگیناپذیر به «مردم و به آبرو و عزت و اعتبار ملت» خدمت کرد و این راه و روش برای همه ما مسئولان، جوانان و آیندگان درس بزرگی است.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با تذکر به طرف آمریکاییِ مذاکراتِ غیرمستقیم برای پرهیز از یاوهگویی تاکید کردند: حرفهای آمریکاییها درباره اینکه اجازه غنیسازی به ایران نمیدهیم غلط زیادی است و جمهوری اسلامی سیاست و روش خود را در این زمینه دنبال خواهد کرد.
ایشان در این دیدار که جمعی از مسئولان نیز حضور داشتند شهیدان آل هاشم، امیرعبداللهیان، شهدای گروه پرواز، استاندار آذربایجان شرقی و فرمانده حفاظت را که در حادثه تلخ ۳۰ اردیبهشت سال گذشته همراه شهید رئیسی به لقاءالله پیوستند مورد تجلیل قرار دادند و افزودند: دوری از حاکمیت فرعونی و حرکت در مسیر حاکمیت الهی، معیاری مهم برای مدیریت کشور است که شهید رئیسی مصداق تام آن بود.
رهبر انقلاب با استناد به آیات قرآن، گفتند: خود برتربینی، تحقیر مردم و بار مسئولیت خود را به دوش مردم انداختن از جمله خصوصیات حکومت فرعونی است که رئیسی در نقطه مقابل این خصوصیات قرار داشت و خود را در ردیف مردم و در مواردی کوچکتر از مردم میدانست و با این نگاه کشور را اداره میکرد.
ایشان بهکارگیری همه توان برای خدمت به بندگان خدا و پرهیز از هرگونه استفاده از موقعیت سیاسی اجتماعیِ ناشی از مسئولیت را، درس بزرگ شهید رئیسی خواندند و افزودند: در نظام اسلامی کسانی که دارای چنین خصوصیاتی هستند، کم نیستند اما این ویژگیها و درسها باید به صورت فرهنگ عمومی دربیاید.
حضرت آیتالله خامنهای دل، زبان و عمل هر شخصی را ۳ عنصر اصلی برای شناخت شخصیت او خواندند و افزودند: رئیسی دلی خاشع و ذاکر، زبانی صریح و صادق و عملی خستگی ناپذیر و دائم داشت.
ایشان خشوع و دعا و توسل و انس با پروردگار را در همه دورههای مسئولیتی و غیرمسئولیتی از ویژگیهای رئیسی عزیز خواندند و افزودند: دل او همچنین لبریز از مهربانی به مردم بود و بدون گلهمندی از توقعات و یا بدبینی به مردم، مدام نگران ادای وظایف سنگین خود بود یعنی دلش با خدا و با مردم و دغدغهمند وظایف اسلامی بود.
رهبر انقلاب عمل به تکلیف الهی را تنها هدف آقای رئیسی از پذیرش مسئولیت قوهقضائیه و ورود به رقابتهای انتخاباتی رئیس جمهور خواندند و تأکید کردند: خیلیها میگویند در پی ادای تکلیف هستند اما ما این خصوصیت را در او میدیدیم.
ایشان زبان شهید رئیسی را در داخل و حتی در عرصه دیپلماسی صریح و صادقانه دانستند و افزودند: رئیسی صریح موضع میگرفت و اجازه نمیداد دشمن این امکان را بیابد که ادعا کند ایران را با تهدید و تطمیع و حیله به پای میز مذاکره آورده است.
حضرت آیتالله خامنهای هدف طرف مقابل از اصرار بر مذاکره مستقیم را القای نوعی تسلیم ایران دانستند و گفتند: شهید رئیسی این اجازه را به آنها نداد، البته در زمان ایشان مذاکره غیرمستقیم مثل زمان کنونی انجام میشد که به نتیجه نرسید که الان هم گمان نمیکنیم به نتیجه برسد و نمیدانیم چه خواهد شد.
رهبر انقلاب همچنین با تذکر به طرف آمریکاییِ مذاکرات غیرمستقیم درباره پرهیز از یاوهگویی تأکید کردند: این حرف آمریکاییها که به ایران اجازه غنیسازی نمیدهیم، غلط زیادی است و در کشور کسی منتظر اجازه این و آن نیست و جمهوری اسلامی همان سیاست و روش خود را پیگیری خواهد شد.
ایشان با اشاره به اصرار آمریکاییها و برخی غربیها درباره انجام نشدن غنیسازی در ایران گفتند: در مناسبتی دیگر به ملت خواهم گفت که نیت و هدف واقعی آنها از این اصرار چیست.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به صراحت و صداقت شهید رئیسی گفتند: برای درک اهمیت این رفتار باید آن را با زبان کذاب مسئولانِ برخی کشورهای غربی مقایسه کرد که فریاد آنها در دفاع از صلح و حقوق بشر گوش دنیا را کر کرده اما چشمان خود را به کشته شدن بیش از ۲۰ هزار کودک مظلوم در غزه بستهاند و به جنایتکاران کمک هم میکنند.
رهبر انقلاب برجستگی کاری و عملی شهید رئیسی را جنبه دیگری از امتیازات او خواندند و گفتند: شهید رئیسی یکسره کار و تلاش بود و برای خدمت و کار با کیفیت و مداوم، خستگی و شب و روز نمیشناخت. حتی وقتی مکرر به او سفارش میکردیم که مراقب فشار کار بر سلامتی خود باشد میگفت من از کار خسته نمیشوم.
ایشان خدمات مختلف شهید رئیسی همچون آبرسانی، احداث راه، ایجاد اشتغال، راهاندازی کارگاههای راکد یا تعطیلشده و تکمیل پروژههای ناتمام و معطلمانده را خدمات مستقیم و ملموس برای مردم خواندند و افزودند: شهید رئیسی همچنین به آبرو و عزت ملی و اعتبار ملت ایران نیز خدمت کرد و آن را ارتقاء داد.
حضرت آیتالله خامنهای گزارش مراکز مالی بینالمللی از افزایش رشد اقتصادی ایران از نزدیک صفر در ابتدای دولت سیزدهم به نزدیک ۵ درصد در پایان آن را مایه افتخار و عزت ملی و نشاندهنده پیشرفت کشور دانستند و گفتند: سردست گرفتن قرآن یا عکس شهید سلیمانی در مجمع عمومی سازمان ملل از دیگر اقداماتی بود که شهید رئیسی با آنها ملت ایران را عزیز کرد.
ایشان در نوعی جمعبندی از سخنان خود، بازتولید وجلوه گر شدن نورانیت، روحیه، انگیزه و احساس مسئولیت مسئولان شهید سالهای اول انقلاب از جمله همکاران جوان شهید رجایی در منش و رفتار شهید رئیسی و بسیاری از همکاران جوان او را بسیار با ارزش و نشاندهنده قدرت انقلاب خواندند و افزودند: تداوم تربیت مردان از خود گذشته و کارآمد به وسیله انقلاب همان فتحالفتوح امام بزرگوار است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به این واقعیت که شهدای پرواز اردیبهشت در زمان پیروزی انقلاب یا جوان و نوجوان بوده و یا هنوز متولد نشده بودند، تربیت این جوانان و صدها هزار جوان دیگر در گوشه و کنار کشور را امتیاز انقلاب اسلامی برشمردند و گفتند: این، قدرت انقلاب اسلامی است که میتواند جوان ۱۹ سالهای همچون آرمان علیوردی را در امتداد همان خطی بسیج کند که ۴۰ سال قبل شهید آیتالله اشرفیاصفهانیِ ۹۰ ساله در آن راه شهید شد.
ایشان با تأکید بر اینکه انقلابی برخوردار از چنین قدرت و توان بسیجکنندگی مستمر شکستخوردنی نیست، افزودند: باید قدر این انقلاب، قدرت انسان سازی انقلاب، پیشرفتهای ناشی از آن و حرکت عظیم ملت ایران را دانست و از پروردگار برای ادامه آن کمک خواست تا این درسِ ماندگار ملت ایران ، برای بشریت و ملتهای دیگر نیز جاری و تثبیت شود.
بیانات:
در اوّلین سالروز شهادت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
این جلسه برای بزرگداشت یاد و نام شهید عزیزمان، رئیسجمهور شهیدمان، مرحوم آقای رئیسی و دیگر شهدای خدمتی است که با ایشان در این حادثهی تلخ به شهادت رسیدند؛ شهید آلهاشم،(۱) شهید امیرعبداللهیان،(۲) شهدای گروه پرواز،(۳) استاندار محترم آذربایجان،(۴) فرمانده حفاظت.(۵) این مجموعه، در مثل امروزی، در واقع ملّت ایران را داغدار کردند.
حوادث تلخ و شیرین، در زندگی انسان، پیدرپی در گذر و در عبور است. مهم آن است که ما این حوادث را مورد تدبّر قرار بدهیم و به مناسبت این حوادث درسهایی را از تاریخ، از گذشتهی خودمان، از خود این حوادث فرابگیریم. من دربارهی شهید رئیسی مطالبی عرض خواهم کرد، لکن غرض فقط ستایش نیست؛ بله، آنچه عرض میکنیم ستایش آن شهید عزیز است، لکن غرض از این بیانات فقط این نیست؛ غرض، درس گرفتن است. همهی ما، آیندگان ما، جوانان ما، مسئولانی که بر این کشور حکمرانی خواهند کرد، برای این ملّت کار خواهند کرد، بشنوند، بدانند و ببینند که اینجور زندگی، در روحیهی مردم، در آیندهی کشور، در وضع کشور چقدر تأثیر دارد؛ اینها درس است.
اوّلین مطلبی که در مورد شهید رئیسی من عرض میکنم، این است که ایشان مصداق این آیهی شریفه بود که «تِلکَ الدّارُ الآخِرَةُ نَجعَلُها لِلَّذینَ لا یُریدونَ عُلُوًّا فِی الاَرضِ وَ لا فَسادًا».(۶) این یک معیار مهمّی برای مدیریّت کشور است: لا یُریدونَ عُلُوًّا فِی الاَرض. در سورهی قصص، در همین سورهای که این آیه در آن هست ــ این آیه در اواخر سوره است ــ در اوّل سوره میفرماید: اِنَّ فِرعَونَ عَلا فِی الاَرض؛(۷) نقطهی مقابلش این است؛ او اهل علو است: اَ لَیسَ لی مُلکُ مِصرَ وَ هٰذِهِ الاَنهارُ تَجری مِن تَحتی.(۸) خود را برتر دیدن، بار خود را بر دوش مردم انداختن، مردم را با چشم حقارت نگاه کردن، خاصیّت حکومت فرعونی است.
نقطهی مقابلش خاصیّت حکومت الهی است: لا یُریدونَ عُلُوًّا فِی الاَرض، که مصداق کاملش شهید رئیسی بود؛ جایگاه سیاسی و اجتماعی او خیلی بالا بود ــ خب میدیدید در این سفرها، در این دیدارهایی که او با مردم داشت، مردم نسبت به او چه اظهار ارادتی میکردند، چه علاقهای نشان میدادند ــ امّا او خودش را از دیگران برتر نمیدانست؛ خودش را در ردیف مردم، مثل مردم، در مواردی کوچکتر از مردم به حساب میآورد؛ با این نگاه، با این دید حکمرانی میکرد بر کشور و دولت را اداره میکرد و کارها را پیش میبرد. برای خودش چیزی از این امکان سیاسی و اجتماعی نمیخواست، برداشت نمیکرد؛ همهی توانش، همهی نیرویش، همه در خدمت مردم بود، برای مردم بود، برای خدمت به بندگان خدا بود، برای اعتلا و ارتقاء آبروی ملّی و عزّت ملّی بود؛ برای خدمت بود و در راه خدمت هم به لقاءالله پیوست؛ این خصوصیّت بسیار مهمّی در این شهید عزیز است که باید یاد بگیریم. خب بحمدالله در نظام جمهوری اسلامی کم نیستند کسانی که یک چنین خصوصیّاتی را در خودشان دارند لکن باید اینها را درس کنیم، اینها را به صورت فرهنگ عمومی دربیاوریم.
شهید رئیسی دل خاشع و ذاکر داشت، زبان صریح و صادق داشت، عمل خستگیناپذیر و دائم داشت؛ این سه خصوصیّت است: دل، زبان، و عمل. برای تشخیص شخصیّت یک انسان و هویّت یک انسان، این سه چیز عنصر اصلی هستند: دل او، زبان او، عمل او.
دل شهید رئیسی؛ از طرفی اهل ذکر و خشوع و دعا و توسّل بود؛ این را ما کاملاً دیده بودیم. از قبل از دورهی ریاست جمهوری، حتّی از قبل از دوران ریاست بر قوّهی قضائیّه میدیدیم، میدانستیم؛ اهل خشوع بود، اهل توسّل بود، دل او با خدا مأنوس بود؛ از طرفی این معنا در دل او بود. از طرفی دل او لبریز از مهربانی به مردم بود؛ از مردم گلهمند نبود، به مردم بدبین نبود، از توقّعات مردم شکایت نمیکرد. یک موارد زیادی اتّفاق میافتاد با مردم مواجه میشد، مردم میآمدند شکایت میکردند، حرف میزدند، گاهی هم ممکن بود تند صحبت بکنند [امّا] با مردم مهربان بود و از این برخوردها، از این نگاهها، از این حرکتها ناراحت نمیشد.
از طرفی نگران انجام وظیفهی اسلامی بود. هم با خدا، هم با مردم [بود]، هم نگران وظیفهی اسلامی که آیا وظیفه را انجام داد، نداد، اینجور که انجام شد کافی بود [یا نه]؛ این دغدغهی همیشگی او بود. در دیدارهایی که ما با ایشان دائماً داشتیم، انسان میدید که دغدغهی کار دارد، دغدغهی انجام وظیفه دارد و احساس میکند سنگینی بار مسئولیّت را. ایشان رئیس قوّهی قضائیّه شد، فقط برای تکلیف شرعی؛ این را بنده از نزدیک کاملاً میدانم. در رقابتهای ریاست جمهوری وارد شد، فقط برای تکلیف شرعی. خیلیها میگویند این [احساس تکلیف] را، لکن ما میدانیم که ایشان برای تکلیف شرعی وارد شد؛ احساس تکلیف کرد، وارد شد؛ هم آنجا، هم اینجا. دل او اینجور گرایشی داشت، اینجور حرکتی داشت. این مربوط به دل او.
زبان او؛ با مردم صریح و صادقانه حرف میزد؛ با مردم با ابهام، با نشانههای نادرست صحبت نمیکرد؛ صریح، روشن، صادقانه. به ایشان سفارش شده بود که به مردم بگویید که ما این کار را ، اگر توانستیم میکنیم؛ هر جا نتوانستید، به مردم بگویید نمیتوانیم. ایشان هم همینجور عمل میکرد؛ صریح و صادقانه.
این صراحت و این صداقت حتّی در مذاکرات دیپلماسی هم مشهود بود و طرفها را تحت تأثیر قرار میداد. در مذاکرات دیپلماسی که جای پیچیدن حرفها و پوشیدن نیّتها است، ایشان با صراحت، با صداقت صحبت میکرد و طرف را تحت تأثیر قرار میداد. به او اطمینان میکردند، میدانستند که آنچه میگوید درست میگوید. در [زمان] ریاست جمهوری، در اوّلین مصاحبهای که کرد، خبرنگار از ایشان پرسید که آیا شما با آمریکا مذاکره میکنید؟ صریح و بدون هیچ ابهامی گفت: خیر؛ و نکرد. اجازه نداد که دشمن بتواند بگوید که من با تهدید، با تطمیع، با حیله توانستم ایران را پای میز مذاکره بکشانم؛ نگذاشت. اینکه طرفها اصرار بر مذاکرهی مستقیم میکنند، به خاطر این است؛ یک بخش عمدهاش این است؛ ایشان اجازه نداد. البتّه مذاکرات غیر مستقیم زمان ایشان هم بود، مثل حالا که هست؛ البتّه بدون نتیجه؛ حالا هم گمان نمیکنیم به نتیجه برسد؛ نمیدانیم چه خواهد شد.
صحبت مذاکرات شد؛ من ــ بینالهلالین ــ یک تذکّری به طرف مقابل بدهم. طرف آمریکایی که در این مذاکراتِ غیر مستقیم وارد صحبت میشوند و گفتگو میکنند، سعی کنند یاوهگویی نکنند. اینکه بگویند ما به ایران اجازهی غنیسازی نمیدهیم، این غلط زیادی است. کسی منتظر اجازهی این و آن نیست؛ جمهوری اسلامی سیاستی دارد، روشی دارد، سیاست خودش را تعقیب میکند. من البتّه در یک مناسبت دیگری به ملّت ایران توضیح خواهم داد که علّت اینکه اینها روی غنیسازی تکیه میکنند چیست و چرا اینقدر طرفهای غربی و آمریکایی و دیگران اصرار دارند که باید در ایران غنیسازی نباشد؛ این [مطلب] را انشاءالله در یک مناسبت دیگری باز میکنم برای ملّت ایران که بدانند نیّت طرف چیست.
زبان او اینجور بود: زبان صادق، سالم، خودمانی، صریح؛ این خیلی ارزش دارد. اگر ما بخواهیم ارزش اینجور حرف زدن را بدانیم ــ که مبنا و ممشای شهید رئیسی این بود که با صراحت و صداقت حرف بزند ــ باید این را مقایسه کنیم با حرفها و گفتههای سران برخی از کشورهای غربی که ادّعای صلح و حقوق بشرشان سالهای متمادی است گوش دنیا را کر کرده، که دائم دم از صلح میزنند، دائم دم از حقوق بشر میزنند، آن وقت در قبال کشتار هزاران کودک مظلوم ــ غیر کودک را کار نداشته باشید ــ [ساکتند!] هزاران کودک در غزّه در ظرف مدّت کوتاهی شهید شدند ــ شاید بیش از بیست هزار کودک ــ اینهایی که اینقدر دم از حقوق بشر میزنند نهفقط جلوگیری نکردند، به ظالم کمک هم کردند! زبان ادّعای صلح آنها را، ادّعای حقوق بشر آنها را، زبان کذّاب آنها را مقایسه کنید با صداقت و صراحتی که در یک رئیسجمهور مثل شهید رئیسی وجود دارد؛ اینجا اهمّیّتش معلوم میشود. خب، آن زبان، و آن دل.
سوّم، عمل. شهید، یکسره [در حال] کار بود؛ یکسره! شب و روز نداشت، خستگی نمیشناخت. بنده مکرّر به ایشان میگفتم که یک مقداری ملاحظه کنید، ممکن است مزاج طاقت نیاورد، یک وقت آدم میافتد نمیتواند کار کند، ایشان میگفت من از کار خسته نمیشوم. دائم کار، دائم کار؛ کار باکیفیّت، کار خدمترسانی. دو جور خدمترسانی هست. یکی خدمترسانی مستقیم به مردم است. فرض کنید یک شهری احتیاج دارد به اینکه لولهی آب وصل کنند و آب برسانند، یک جا راه میخواهد، یک جا اشتغال لازم دارد، از این کارها؛ ایجاد اشتغال، راهاندازی چند هزار کارگاه راکدمانده و ازکارافتاده، کارهایی که باید در ظرف سه سال، چهار سال تمام میشده [امّا] ده سال، پانزده سال مانده بود، [شهید رئیسی] رفت سراغ اینها و بسیاری از این کارها را در شهرهای مختلف انجام داد؛ مردم آن شهرها از نزدیک دیدند این خدمات را و حس کردند. این یک جور خدمت به مردم بود.
یک جور خدمت هم خدمت به آبروی ملّی، عزّت ملّی و اعتبار ملّت ایران است؛ اعتبار ملّت ایران! اینکه طبق قضاوت مراکز بینالمللی مالی، رشد اقتصادی ایران از نزدیک به صفر برسد به پنج درصد، این یک افتخار ملّی است، این یک عزّت ملّی است،این نشاندهندهی پیشرفت کشور است؛ این اتّفاق افتاد، و امثال اینها مکرّر اتّفاق افتاد. اینکه در مجامع گوناگون اقتصادیِ جهانی انسان بتواند عضویّت خودش را تثبیت بکند و آنجا وارد بشود، یک افتخار بینالمللی برای ملّت ایران است. اینکه رئیسجمهور در مجمع عمومی سازمان ملل قرآن را سرِ دست بگیرد و بلند بکند، یا عکس شهید سلیمانی را سرِ دست بگیرد، این برای یک ملّت مایهی عزّت است و ملّت را عزیز میکند؛ این هم نوع دوّم خدمات. هر دو نوع خدمت را این شهید عزیز در طول این سالها انجام داد.
آن چیزی که من میخواهم از این بیانات استنتاج کنم این است: مهم این است که انسان در نوع رفتار شهید رئیسی و بسیاری از همکاران جوان او، همان روحیه و نورانیّتی را مشاهده میکرد که در همکاران شهید رجائی، مثل کلانتری،(۹) مثل عبّاسپور،(۱۰) مثل قندی،(۱۱) مثل نیلی(۱۲) و امثال اینها میدید؛ همان نورانیّت، همان روحیه، همان انگیزه، همان احساس مسئولیّت؛ [آن هم] بعد از چهل سال! این خیلی باارزش است؛ این همان قدرت انقلاب است. این نشاندهندهی آن است که این انقلاب، انقلابِ قدرتمندی است؛ این همان «فتحالفتوح» امام بزرگوار است. امام فتحالفتوح را تربیت و تولید مردان ازخودگذشته و کارآمد، به وسیلهی انقلاب معرّفی کردند؛ این، اتّفاق افتاد.
آن سالی که انقلاب پیروز شد، سال ۵۷، شهید رئیسی یک جوان هجدهساله بود؛ شهید آلهاشم یک نوجوان شانزدهساله بود. شهید امیرعبداللهیان یک پسربچّهی چهاردهساله بود؛ شهید مالک رحمتی به دنیا نیامده بود؛ اینها پرورشیافتههای انقلابند. شهید رئیسی از مشهد، آلهاشم از تبریز، رحمتی از مراغه، امیرعبداللهیان از دامغان، موسوی از فریدونشهر اصفهان، مصطفوی از گنبد قابوس، دریانوش از نجفآباد، قدیمی از ابهر؛ این جوانها از گوشه و کنار این کشور سر بلند کردند، رشد کردند. انقلاب توانست صدها هزار مثل این جوانها را تربیت کند و تربیت کرده، و در میان اینها شخصیّتهای ممتاز بینالمللی و شخصیّتهای ممتاز ملّی را به ملّت ایران تقدیم کرده؛ این کار انقلاب است، این قدرتِ انقلاب است. امتیازِ انقلاب این است که میتواند شهید آیتالله اشرفی،(۱۳) آن پیرمرد هشتاد نودساله را و شهید آرمان علیوردی، این جوان هجده نوزدهساله را، با فاصلهی چهل سال، در یک خط قرار بدهد و بسیج کند و به راه بیندازد. امثال این جوان در همان راهی شهید شدند که شهید اشرفیها شهید شدند، شهید صدوقیها شهید شدند، پیرمردهای اوّل انقلاب به شهادت رسیدند. این انقلابی که چنین قدرتی دارد که در طول سالهای متمادی میتواند اینجور نیروها را بسیج کند، شکستخوردنی نیست.
قدر انقلاب را بدانیم، قدر این سازندگی را بدانیم، قدر این حرکت عظیم ملّت ایران را بدانیم، قدر این پیشرفت را بدانیم، از خدای متعال کمک بخواهیم، این راه را ادامه بدهیم؛ انشاءالله ملّت ایران یک درس ماندگاری برای بشریّت تثبیت خواهد کرد و به فضل الهی این خدمت را برای همهی دنیا، همهی بشریّت اهدا خواهد کرد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱ حجّتالاسلام سیّدمحمّدعلی آلهاشم (امامجمعهی تبریز و نمایندهی ولیّفقیه در استان آذربایجان شرقی)
(۲ آقای حسین امیرعبداللهیان (وزیر امور خارجه)
(۳ سرتیپدوّم خلبان سیّدطاهر مصطفوی، سرتیپدوّم خلبان محسن دریانوش، سرهنگدوّم بهروز قدیمی
(۴ آقای مالک رحمتی
(۵ سرتیپدوّم سیّدمهدی موسوی
(۶ سورهی قصص، بخشی از آیهی ۸۳؛ «آن سراى آخرت را براى کسانى قرار مىدهیم که در زمین خواستار برترى و فساد نیستند ...»
(۷ سورهی قصص، بخشی از آیهی ۴؛ «فرعون در سرزمین [مصر] سر برافراشت ...»
(۸ سورهی زخرف، بخشی از آیهی ۵۱؛ «... آیا پادشاهى مصر و این نهرها که از زیر [کاخهاى] من روان است از آنِ من نیست؟ ...»
(۹ شهید موسیٰ کلانتری (وزیر راه و ترابری در کابینهی شهید رجائی) که در حادثهی بمبگذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ به شهادت رسید.
(۱۰ شهید حسن عبّاسپور (وزیر نیرو در کابینهی شهید رجائی) که در حادثهی بمبگذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ به شهادت رسید.
(۱۱ شهید محمود قندی (وزیر پست و تلگراف و تلفن در کابینهی شهید رجائی) که در حادثهی بمبگذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ به شهادت رسید.
(۱۲ شهید حسین نیلی احمدآبادی (وزیر معادن و فلزات از ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴) که در حین خدمت و انجام مأموریّت در هشتم تیرماه ۱۳۶۸ به شهادت رسید.
(۱۳ آیتالله عطاءالله اشرفیاصفهانی (امامجمعهی کرمانشاه)
۳۰ اردیبهشت؛سالروز شهادت رئیس جمهور مردمی آیت الله سید ابراهیم رئیسی و همراهانش گرامی باد.
عصر آن روز، جنگل روشن
داشت پیراهن سیاه به تن!
ابرها پشت هم، قطار شدند
باعث گریه بهار شدند
شاخهها سر به آسمان، همگی
نگران پرندگان، همگی
ریشهها منتظر، ولی محکم...
ساقه ها، برگ ها، همه با هم
صورت غنچه ها، پکر شده بود.
روز از شب، سیاهتر شده بود!
آتشی داشت رود، بر جگرش
حرف خوبی نبود در خبرش
حالش آن روز، رو به راه نبود
«ورزقان» با دو چشم سرخ و کبودای درختان غصه دار،ای کوه!
صخرههای نشسته در اندوه!
ما فقط یک جواب میخواهیم.
زیر باران، چه گفت ابراهیم؟
یک جان زلال و روشن از ایمان داشت
آرام نداشت لحظهای تا جان داشت
از راحت خویش بود محروم ولی
دل در گرو راحت محرومان داشت
چون ابراهیم با تبر میرفتی
 تا محو شود فتنه و شر میرفتی
مصداق شهید زنده بودی ای مرد
با عشق شهادت به سفر میرفتی
شد عاشق و پشت پا به دنیا زد و رفت
با رفتنش آتش به دل ما زد و رفت
مثل من و تو سوار امواج نشد
وقتش که رسید دل به دریا زد و رفت
صد داغ به دل داشت از آن هيچ نگفت
یکبار از این درد نهان هیچ نگفت
با آنکه زبان زخم این مردم بود
از زخم زبان ناکسان هیچ نگفت
در تقویم ایرانی روز بزرگداشت حکیم عمر خیام نیشابوری، فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس، شاعر و طراح تقویم جلالی برابر با ۲۸ اردیبهشت ماه است.
به گزارش ایمنا حکیم عمر خیام فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و رباعی سرای ایرانی در دوره سلجوقی است. گرچه جایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی او است و لقبش حجه الحق بوده است؛ ولی آوازه وی بیشتر بهواسطه نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد.
روز بزرگداشت خیام
۲۸ اردیبهشتماه هرسال که به روایتی روز تولد خیام است، روز بزرگداشت خیام نامیده میشود.
زندگینامه خیام
غیاثالدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری در قرن پنجم هجری در شهر نیشابور به دنیا آمد. او همچنین خیامی و خیام نیشابوری و خیامی النّیسابوری هم نامیده شده است. او درزمانی به دنیا آمد که ترکان سلجوقی بر خراسان بزرگ تسلط داشتند. در کتابهای کهنی که به بیان زندگی خیام پرداختهاند، اختلافهای بسیاری در تاریخ تولد و مرگ او وجود دارد. نخستین منبعی که بهطور مفصل خیام را معرفی کرده است، چهارمقاله نظامی عروضی، نوشتهشده در حدود ۵۵۰ قمری است. دومین زندگینامه خیام توسط ابوالحسن علی بیهقی، در ۵۵۶ قمری، در کتاب تتمه صوان الحکمه یا تاریخ الحکما نوشته شده است. نظامی عروضی و ابوالحسن بیهقی، هر دو معاصر خیام بوده و او را از نزدیک دیدهاند.
پدر او ابراهیم نام داشت که گروهی با توجه به شهرت عمر» به «خیام یا خیامی، گفتهاند که پدر، یا یکی از نیاکان خیام پیشه خیمهدوزی یا چادر دوزی داشته است و عدهای میگویند پدر خیام به امور دیوانی مشغول بوده است.
عمر خیام در زادگاه خود و نزد عالمان و استادان برجسته آن شهر شروع به تحصیل کرد، گفتهاند خیام در دوران جوانی در فلسفه، نجوم و ریاضی به مقامات بلندی رسید و در علم طب نیز مهارت داشت. او به دو زبان فارسی و عربی نیز شعر میسرود و در علوم مختلف کتابهای باارزشی نوشته است.
وی فقه را در میانسالی در محضر امام موفق نیشابوری آموخت؛ حدیث، تفسیر، فلسفه، حکمت و ستارهشناسی را فراگرفت. برخی نوشتهاند او فلسفه را مستقیماً از زبان یونانی فراگرفته بود. شماری از افراد، خیام را شاگرد ابنسینا و شماری نیز وی را شاگرد امام موفق نیشابوری خواندهاند؛ ازلحاظ زمانی به نظر میرسد فرضیه شاگردی خیام نزد ابنسینا واقعیت ندارد و ظاهراً این خطای تاریخ نویسان به این دلیل است که خیام درجایی ابنسینا را استاد معنوی خود خوانده است.
خیام در حدود سال ۴۴۹ هجری نیشابور را بهقصد سمرقند ترک کرد و در آنجا تحت حمایت و سرپرستی ابوطاهر قاضیالقضات سمرقند، کتابی درباره معادلههای درجه سوم تحت نام رساله فیالبراهین علی مسائلالجبر والمقابله به زبان عربی نوشت و ازآنجاکه با خواجه نظامالملک طوسی رابطهای نیکو داشت، این کتاب را پس از نگارش به خواجه تقدیم کرد.
او سپس به دعوت سلطان جلالالدین ملکشاه سلجوقی و وزیرش نظامالملک به اصفهان رفت تا سرپرستی رصدخانه اصفهان را بر عهده گیرد. عمر خیام در مدت ۱۸ سال اقامت خود در اصفهان مهمترین و تأثیرگذارترین اثر ریاضی خود را بانام رساله فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس نوشت که در آن خطوط موازی و نظریه نسبتها را شرح میدهد، به مدیریت او زیج (رصدخانه) ملکشاهی تهیه میشود و در همین ایام (حدود سال هجری ۴۵۸) طرح اصلاح تقویم تنظیم میشود. در این دوران خیام بهعنوان اختر بین در دربار خدمت میکرد، هرچند به اختر بینی اعتقادی نداشت.
خیام پس از درگذشت ملکشاه و کشته شدن نظامالملک مورد بیمهری قرار گرفت و کمک مالی به رصدخانه قطع شد، بیاعتنایی به امور علمی دانشمندان و رصدخانه باعث شد خیام در حدود سال ۴۷۹ هجری اصفهان را بهقصد خراسان ترک کند.
وی بقیه عمر را در شهرهای مهم خراسان بهویژه نیشابور و مرو گذراند.
دستاوردهای خیام
خیام و اصلاح تقویم و ستاره شناسی
یکی از برجستهترین کارهای حکیم عمر خیام را میتوان اصلاح گاهشماری ایران با نام گاهشمار جلالی در دوره سلطنت ملکشاه سلجوقی دانست. وی برای این کار مدار گردش کره زمین به دور خورشید را تا ۱۶ رقم اعشار محاسبه کرد.
خیام و ریاضیات
میتوان رد پای خیام را بهواسطه طوسی در پیشرفت ریاضیات در اروپا دنبال کرد. قدیمیترین کتابی که از خیام اسمی به میان آورده و نویسنده آن همدوره خیام بوده، نظامی عروضی، مؤلف چهارمقاله، است؛ ولی او خیام را در ردیف منجمین ذکر میکند و اسمی از رباعیات او نمیآورد. جورج سارتن از خیام بهعنوان یکی از بزرگترین ریاضیدانان قرونوسطی نام میبرد.
خیام و موسیقی
خیام به تحلیل ریاضی موسیقی نیز پرداخته است و در القول علی اجناس التی بالاربعاء مسأله تقسیم یکچهارم را به سه فاصله مربوط به مایههای بینیمپرده، با نیمپرده بالارونده و یکچهارم پرده را شرح میدهد.
خیام و ادبیات
خیام زندگیاش را بهعنوان ریاضیدان و فیلسوفی شهیر سپری کرد، درحالیکه معاصرانش از رباعیاتی که امروز مایه شهرت و افتخار او هستند، بیخبر بودند. معاصران خیام نظیر نظامی عروضی یا ابوالحسن بیهقی از شاعری خیام یادی نکردهاند. قدیمیترین کتابی که در آن از خیام شاعر یادی شده است، کتاب خریدةالقصر از عمادالدین اصفهانی است. این کتاب به زبان عربی و در سال ۵۷۲ یعنی نزدیک به ۵۰ سال پس از مرگ خیام نوشتهشده است.
درگذشت خیام
مرگ حکیم عمرخیام را میان سالهای ۵۱۷–۵۲۰ هجری قمری میدانند که در نیشابور رخ داد. گروهی از تذکرهنویسان نیز مرگ او را سال ۵۱۶ نوشتهاند، ولی پس از بررسیهای لازم مشخص شد که تاریخ مرگ او سال ۵۱۷ هجری قمری بوده است.
آرامگاه وی هماکنون در شهر نیشابور، در باغی که آرامگاه امامزاده محروق در آن واقع است، قرار دارد.
آثار خیام
خیام آثار علمی و ادبی بسیاری تألیف کرده است که برخی از آنان عبارتاند از:
- رسالة فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله به زبان عربی، در باره معادلات درجه سوم
- رسالة فی شرح مااشکل من مصادرات کتاب اقلیدس در مورد خطوط موازی و نظریه نسبتها.
- رساله میزانالحکمه
- قسطاس المستقیم
- رساله مسائل الحساب، این اثر باقی نمانده است
- القول علی اجناس الذی بالاربعه، اثری درباره موسیقی
- رساله کون و تکلیف به عربی درباره حکمت خالق در خلق عالم و حکمت تکلیف که خیام آن را در پاسخ پرسش امام ابونصر محمدبن ابراهیم نسوی، یکی از شاگردان پورسینا، در سال ۴۷۳ (هجری قمری) نوشته است
- رساله روضةالقلوب در کلیات وجود
- رساله الضیاء العقلی فی موضوع العلم الکلی
- رساله الجواب عن ثلاث مسائل؛ ضروره التضاد فی العالم و الجبر و البقا
- ترجمه خطبه توحیدیه ابن سینا
- رسالهای در صحت طرق هندسی برای استخراج جذر و کعب
- رساله مشکلات ایجاب
- رسالهای در طبیعیات
- رسالهای در بیان زیگ ملکشاهی
- رساله نظام الملک در بیان حکومت
- رساله لوازمالاکمنه
- اشعار عربی خیام که در حدود ۱۹ رباعی آن بدست آمدهاست
- نوروزنامه، از این کتاب دو نسخه خطی باقی ماندهاست. یکی نسخه لندن و دیگری نسخه برلن
- رباعیات خیام به زبان فارسی
- عیون الحکمه
- رساله معراجیه
- رساله در علم کلیات
- رساله در تحقیق معنی وجود
نامگذاریهای بینالمللی به نام خیام
- یکی از حفرههای ماه بهافتخار خیام عمر خیام نامیده شده است
- سیارکی در سال ۱۹۸۰ به نام وی نامگذاری شد (سیارک ۳۰۹۵)
- در تونس هتلی به نام خیام ساختهشده است
- در فرانسه و مصر نوشیدنیهایی به نام خیام تولید میشود
- رستوران خیام واقع در اتیوپی شهر آدیس آبابا، در مرکز کتابخانه دانشگاه اتیوپی رباعیات خیام به زبان امهری وجود دارد
- در سال ۱۸۹۲ میلادی انجمن عمر خیام در لندن توسط گروهی از دانشمندان و ادیبان و روزنامه داران بنیانگذاری شد. این انجمن تا سال ۱۸۹۳ سه مراسم بزرگداشت برای خیام برگزار کرد. همچنین دو عدد بوته گل سرخ بر مزار ادوارد فیتزجرالد مترجم رباعیات عمرخیام قرار داده شد که بر سرلوحه آن اینطور نوشتهشده بود: این بوته گل سرخ در باغ کیو پرورده شده و تخم آن را سیمپسن از مزار عمر خیام در نیشابور آورده است.
خیام در فیلم و داستان
- فیلم عمر خیام، فیلمی آمریکایی ساخته ۱۹۵۶
- میراث دار: افسانه عمر خیام، فیلمی آمریکایی ساخته سال ۲۰۰۵
- دریکی از رمانهای ایرانی به نام خیام و آن دروغ دلاویز نوشته هوشنگ معین زاده، روح خیام نقشی محوری دارد.
- وی شخصیت اصلی رمان سمرقند نوشته امین معلوف است.
- خیام یکی از شخصیتهای داستان معصومه شیرازی اثر محمدعلی جمالزاده است.
- وی یکی از موضوعات بحث میان دو تن از شخصیتهای رمان گرگ دریا نوشته جک لندن است
نمونه رباعیات خیام
نخستین تصحیح معتبر رباعیات خیام به دست صادق هدایت انجام گرفت. وی از نوجوانی دلبسته خیام بود و تدوینی از رباعیات خیام صورت داده بود.
در حدود ۲۰۰ رباعی از حکیم عمر خیام به دست آمده و بقیه آنها مربوط به خیام نیست.
از آمدنم نبود گردون را سود / وز رفتن من جلال و جاهش نفزود
وز هیچ کسی نیز دو گوشم نشنود / کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود
از آمدن و رفتن ما سودی کو / وز تار امید عمر ما پودی کو
چندین سروپای نازنینان جهان / میسوزد و خاک میشود دودی کو
تا خاکِ مرا به قالب آمیختهاند / بس فتنه که از خاک برانگیختهاند
من بهتر ازین نمیتوانم بودن / کز بوته مرا چنین برون ریختهاند 
منبع:ایمنا
دیدار معلمان با رهبر انقلاب
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(شنبه-۱۴۰۴/۰۲/۲۷)در دیدار هزاران تن از معلمان و فرهنگیان، چهرهنگاری شایسته از معلم و ایجاد تصویری جذاب، با نشاط و دوستداشتنی از معلم در افکار عمومی را ضروری و نیازمند کار هنری و رسانهای دستگاههای مسئول دانستند و با نادرست خواندن دیدگاههایی در خصوص برونسپاری برخی وظایف آموزش و پرورش، تأکید کردند: ساختار جدید آموزش و پرورش باید بهگونهای طراحی و متحول شود که نتیجه آن، تربیت نسلی عالِم، با ایمان، ایراندوست، اهل کار و تلاش و امیدوار به آینده باشد.
 نمایش تصاویر دیدار معلمان با رهبر انقلاب(تعداد تصاویر :132)
نمایش تصاویر دیدار معلمان با رهبر انقلاب(تعداد تصاویر :132)
 دریافت تصاویر دیدار معلمان با رهبر انقلاب(تعداد تصاویر :132)
دریافت تصاویر دیدار معلمان با رهبر انقلاب(تعداد تصاویر :132)
 دریافت پوستر های بیانات رهبرانقلاب در دیدار معلمان(تعداد پوسترها:6)
دریافت پوستر های بیانات رهبرانقلاب در دیدار معلمان(تعداد پوسترها:6)
دریافت فایل پی دی اف(بیانات رهبرانقلاب در دیدار معلمان)
 دریافت پنجره(دیدار معلمان با رهبر انقلاب)
دریافت پنجره(دیدار معلمان با رهبر انقلاب)
 دریافت صوت کامل(بیانات رهبرانقلاب در دیدار معلمان)
دریافت صوت کامل(بیانات رهبرانقلاب در دیدار معلمان)
 دریافت صوت(پادپخش «خط دیدار» دیدار معلمان با رهبر انقلاب)
دریافت صوت(پادپخش «خط دیدار» دیدار معلمان با رهبر انقلاب)
 دریافت صوت(تلاوت قرآن کریم | آقای رضا گلشاهی)
دریافت صوت(تلاوت قرآن کریم | آقای رضا گلشاهی)
 دریافت صوت(ارائه گزارش | آقای دکتر علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش)
دریافت صوت(ارائه گزارش | آقای دکتر علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش)
 دریافت صوت(همخوانی سرود | معلم کیست؟ همان سرچشمه بیداری جان ها...)
دریافت صوت(همخوانی سرود | معلم کیست؟ همان سرچشمه بیداری جان ها...)
 دریافت فیلم کامل(بیانات رهبرانقلاب در دیدار معلمان)
دریافت فیلم کامل(بیانات رهبرانقلاب در دیدار معلمان)
 دریافت نماهنگ(الگوی شکست خورده)
دریافت نماهنگ(الگوی شکست خورده)
 دریافت نماهنگ(هدف باید چهرهنگاری شایسته معلم باشد)
دریافت نماهنگ(هدف باید چهرهنگاری شایسته معلم باشد)
 دریافت فیلم(روایت یک خبرنگار | انسانسازان...)
دریافت فیلم(روایت یک خبرنگار | انسانسازان...)
 دریافت فیلم(مثبت ۱۰۰ ثانیه | فقط دو هفته!)
دریافت فیلم(مثبت ۱۰۰ ثانیه | فقط دو هفته!)
 دریافت فیلم(«خط دیدار» معلمان)
دریافت فیلم(«خط دیدار» معلمان)
 دریافت فیلم(ورود رهبر انقلاب به حسینیه امام خمینی و آغاز دیدار معلمان)
دریافت فیلم(ورود رهبر انقلاب به حسینیه امام خمینی و آغاز دیدار معلمان)
 دریافت فیلم(تلاوت قرآن کریم | آقای رضا گلشاهی)
دریافت فیلم(تلاوت قرآن کریم | آقای رضا گلشاهی)
 دریافت فیلم(ارائه گزارش | آقای دکتر علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش)
دریافت فیلم(ارائه گزارش | آقای دکتر علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش)
 دریافت فیلم(همخوانی سرود | معلم کیست؟ همان سرچشمه بیداری جان ها...)
دریافت فیلم(همخوانی سرود | معلم کیست؟ همان سرچشمه بیداری جان ها...)
 دریافت فیلم(گزیده بیانات | کتابهای درسی بایستی بتواند دانشآموز را پرورش بدهد و بار بیاورد)
دریافت فیلم(گزیده بیانات | کتابهای درسی بایستی بتواند دانشآموز را پرورش بدهد و بار بیاورد)
 دریافت فیلم(گزیده بیانات | الگوی ترامپ برای کشورهای عربی یقیناً شکستخورده است)
دریافت فیلم(گزیده بیانات | الگوی ترامپ برای کشورهای عربی یقیناً شکستخورده است)
 دریافت فیلم(گزیده بیانات | به کوری چشم دشمنان ایران عزیز بیش از این پیشرفت خواهد کرد)
دریافت فیلم(گزیده بیانات | به کوری چشم دشمنان ایران عزیز بیش از این پیشرفت خواهد کرد)
 دریافت فیلم کامل(سخنان رهبر معظم انقلاب درباره اظهارات اخیر رئیس جمهور آمریکا)
دریافت فیلم کامل(سخنان رهبر معظم انقلاب درباره اظهارات اخیر رئیس جمهور آمریکا)
پوسترهای تصویری
جهت دریافت پوستر ها در اندازه اصلی روی آنها کلیک کنید
مشروح خبر:
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار هزاران تن از معلمان و فرهنگیان، چهرهنگاری شایسته از معلم و ایجاد تصویری جذاب، با نشاط و دوستداشتنی از معلم در افکار عمومی را ضروری و نیازمند کار هنری و رسانهای دستگاههای مسئول دانستند و با نادرست خواندن دیدگاههایی در خصوص برونسپاری برخی وظایف آموزش و پرورش، تأکید کردند: ساختار جدید آموزش و پرورش باید بهگونهای طراحی و متحول شود که نتیجه آن، تربیت نسلی عالِم، با ایمان، ایراندوست، اهل کار و تلاش و امیدوار به آینده باشد.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با اشاره به اظهارات اخیر رئیسجمهور آمریکا، ادعای او در خصوص برقراری صلح از طریق قدرت را دروغ خواندند و با اشاره به تلاش دولت آمریکا برای تحمیل الگویی به کشورهای عربی که لازمه آن وابستگی مستمر به آمریکا است، افزودند: مطمئناً این الگو شکست خورده است و به همت ملتهای منطقه هم آمریکا از این منطقه خواهد رفت و هم غده سرطانی رژیم صهیونی که مایه فساد و جنگ و اختلاف است، ریشهکن خواهد شد. ایشان تأکید کردند: جمهوری اسلامی به قدرت خود اضافه خواهد کرد و به کوری چشم دشمنان، به پیشرفتهای چندین برابری دست خواهد یافت.
حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای سخنان خود، هدف از این دیدار را قدردانی از معلمان و تکریم جایگاه معلم دانستند و با تأکید بر اینکه هر مقدار هزینه در بخش آموزش در واقع سرمایه گذاری برای آینده کشور است، افزودند: خوشبختانه رئیسجمهور محترم به مسائل آموزش و پرورش اهتمام ویژهای ابراز میکنند و وزیر محترم نیز از مدیران برجسته و آشنا با مسائل این دستگاه است.
ایشان تحقق اهداف و افکار خوب را در گرو پیگیری مجدانه آنها دانستند و در ادامه به بیان چند نکته درباره معلمان پرداختند.
رهبر انقلاب، گرامیداشت معلم اعم از مساعدتهای معیشتی تا ساخت تصویری مبتکرانه و زیبا، با نشاط و دوستداشتنی از معلم در افکار عمومی را وظیفهای مهم برشمردند و افزودند: نتیجه گرامیداشت معلم و چهرهنگاری از آن باید بهگونهای باشد که جامعه، معلم را شخصیتی جذاب، فعال، پر تلاش، با افتخار و سرافراز ببیند و شغل معلمی در صدر فهرست مشاغل مورد علاقه جوانان قرار گیرد.
ایشان چنین تصویرسازی از معلم را نیازمند کار رسانهای و هنری همچون تولید کتابهای داستانی، فیلم و پویانمایی دانستند و گفتند: انجام این کارها بر عهده دستگاههای تبلیغاتی همچون صداوسیما و وزارت ارشاد است که البته آموزش و پرورش باید این کار را دنبال کند.
رهبر انقلاب در بیان نکتهای دیگر، وجود درک درست از اهمیت فعالیت و کار آموزشی معلمان را ضروری دانستند و افزودند: معلم فقط آموزش دهنده کتاب درسی نیست بلکه اخلاق، رفتار، نحوه حضور در کلاس و کیفیت تدریس و ویژگیهای شخصیتی او همچون تواضع یا تکبر و نشاط یا سرخوردگی، برای دانشآموز شخصیتساز و در او حتی بیش از پدر و مادر اثرگذار است و اگر معلم با این درک و فهم سر کلاس حاضر شود، از گفتار و رفتار خود مراقبت ویژهای خواهد کرد.
حضرت آیتالله خامنهای در بیان نکتهای دیگر با تأکید بر اهمیت دانشگاه فرهنگیان و مراکز تربیت معلم گفتند: این دانشگاه متعلق به آموزش و پرورش است و برخی نظرات درباره الحاق آن به دستگاههای دیگر به مصلحت نیست.
ایسان با اشاره به ضوابط تعیین شده در دوره شهید رئیسی برای ورودیهای این دانشگاه تأکید کردند: نگذارید آن ضوابط تضعیف شود چرا که کیفیت این دانشگاه باید بهگونهای باشد که ساخت معلم تراز و مورد نیاز از آن قابل تحقق باشد.
رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان به بیان چند نکته درباره آموزش و پرورش پرداختند.
حضرت آیتالله خامنهای در بیان نکته اول با تأکید بر اینکه آموزش و پرورش نهادی حکومتی و وابسته به دولت است، وظیفه دولت اسلامی را ارتقاء علمی، فنی، حرفهای و ایمانی دانشآموزان خواندند و افزودند: اینکه گاهی در گوشه و کنار و حتی در خود وزارتخانه، زمزمههایی مبنی بر سپردن بخشهایی از آموزش و پرورش به خارج از آن مطرح میشود به معنی ایجاد نوعی ملوکالطوایفی و کاری غیرقابل قبول است.
ایشان با اشاره به مخالفت قاطع خود با درخواستهای برخی مسئولان ارشد سابق برای انجام این کار به بهانه هزینههای زیاد آموزش و پرورش گفتند: تربیت فکری و فرهنگی نسل نو وظیفه و حق دولت، و آموزش و پرورش نیز متعلق به دولت است که دولت در عین پاسخگویی در قبال انجام این وظیفه باید به هزینه کردن برای آموزش و پرورش و رشد آن افتخار کند.
حضرت آیتالله خامنهای ارتباط میلیونها دختر و پسر از سنین ۶ تا ۱۸ سال با آموزش و پرورش را فرصتی بیبدیل برشمردند و با طرح این پرسش که اگر این جمعیت عظیم میلیونی خوب تربیت نشود چه پاسخی در پیشگاه خداوند و آیندگان خواهیم داشت، از این منظر به نکته دوم یعنی بهبود ساختار آموزش و پرورش پرداختند.
ایشان با تأکید بر اینکه ساختار آموزش و پروش باید در جهت تربیت علمی، فرهنگی و ایمانی دانشآموزان باشد، ساختار کنونی را در این زمینه کارآمد ندانستند و افزودند: یکی از وظایف دولت در برنامه هفتم پیشرفت، طراحی ساختار جدید سازمانیِ آموزش و پرورش است که ضروری است این کار را با رویکرد تحولی و متناسب با نیازها به بهترین وجهه دنبال شود.
رهبر انقلاب، ترمیم سند تحول آموزش و پرورش و جلوگیری از توقف نقشه راه این سند را که از زمان شهید رئیسی آغاز شده است، ضروری خواندند و گفتند: کسانی باید ساختار جدید آموزش و پرورش را تنظیم کنند که هم ماهر و برخاسته از این دستگاه و دارای شناخت از آن باشند و هم متعهد به دین و استقلال کشور باشند تا بر اساس ساختار جدید، جوانان و نوجوانانی عالِم، با ایمان، ایراندوست، اهل کار و تلاش و امیدوار به آینده تربیت شوند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به اهمیت کتابهای درسی و توصیههای سابق، گنجاندن مواردی همچون اسامی دانشمندان اسلامی و یا برگهایی از اسناد لانه جاسوسی در کتابهای درسی را لازم اما ناکافی دانستند و افزودند: کتاب درسی باید از لحاظ محتوا شیرین و جذاب باشد بهگونهای که مباحث سنگین علمی با زبان ساده و شیرین به دانشآموز منتقل شود و از لحاظ قالب و شکل ظاهری نیز منطبق با اصول زیباشناسی باشد در حالی که اکنون اینگونه نیست.
ایشان تأکید کردند: مؤسسه و دستاندرکاران تدوین کتابهای درسی باید صد در صد از ایمان دینی و سیاسی و تعهد لازم به اصول و مبانی و ارزشهای اسلام و انقلاب برخوردار باشند.
رهبر انقلاب، گسترش مراکز فنی و حرفهای را که باعث وارد شدن زودتر جوانان ماهر به بازار کار و موجب جلوگیری از بیکاری جوانان است، ضروری دانستند و در بیان نکتهای دیگر از مسائل نیازمند توجه در آموزش و پرورش گفتند: مسئله عدالت آموزشی که در سخنان مسئولان کشور به آن توجه زیادی میشود، همواره مورد تأکید بوده است البته عدالت آموزشی به معنی غفلت از استعدادهای برتر نیست و توجه به پدیدهای همچون سمپاد و کمک به جوانان با استعداد برای جهشهای بزرگتر نه تنها مخالف عدالت نیست بلکه عین عدالت آموزشی است.
حضرت آیتالله خامنهای در بیان نکته پایانی از مسائل مربوط به آموزش و پرورش، به غفلت از معاونت پرورشی و حذف آن در گذشته با استدلالهای غلط اشاره کردند و افزودند: خوشبختانه اکنون به مسائل پرورشی توجه خوبی وجود دارد که باید کارها در این زمینه به بهترین وجه دنبال و انجام شود.
ایشان در بخش پایانی سخنانشان با اشاره به اظهارات رئیسجمهور آمریکا در سفر اخیر به منطقه، خاطرنشان کردند: بعضی از حرفهای رئیسجمهور آمریکا در این سفر آن قدر سطح پایین و مایه سرافکندگی گوینده آن و ملت آمریکا است که اساساً لایق جواب دادن نیست.
رهبر انقلاب بخشی از اظهارات ترامپ را مبنی بر اینکه میخواهد از قدرت برای صلح استفاده کند، دروغ خواندند و افزودند: او و دولتهای آمریکا کِی از قدرت برای صلح استفاده کردهاند؟ آنها از قدرت برای قتل عام غزه و جنگافروزی در هر جای ممکن و حمایت از مزدوران خود استفاده کردهاند.
حضرت آیتالله خامنهای استفاده از قدرت برای صلح و امنیت را ممکن دانستند و گفتند: بر همین اساس است که جمهوری اسلامی به کوری چشم دشمنان، هر روز بر قدرت خود و کشور اضافه خواهد کرد اما آنها با استفاده از قدرت، بمبهای ۱۰ تُنی به رژیم صهیونی دادند که روی سر کودکان غزه و بیمارستانها و خانههای مردم در آنجا و لبنان و هر جای دیگر که بتوانند بریزند.
ایشان با اشاره به سخنان قبلی رئیس جمهور آمریکا مبنی بر اینکه کشورهای منطقه، بدون آمریکا حتی ۱۰ روز هم نمیتوانند به زندگی خود ادامه دهند، خاطرنشان کردند: او در معاملات و پیشنهادهای کنونی خود در پی تحمیل این الگو به آنها است در حالی که این الگو، یقیناً شکستخورده است و به همت ملتهای منطقه، آمریکا از این منطقه باید برود و خواهد رفت.
رهبر انقلاب، رژیم صهیونیستی را مایه فساد، جنگ و اختلاف در منطقه خواندند و تأکید کردند: رژیم صهیونی که غدهای سرطانی، خطرناک و مهلک حتماً باید از این منطقه برکَنده شود و برکَنده خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای اصول و منظومه ارزشی جمهوری اسلامی را که مبنای حرکت آن در این منطقه پر فراز و نشیب است، اصولی مشخص و روشن خواندند و افزودند: ایران امروز قابل مقایسه با گذشته نیست و به توفیق و فضل الهی و به کوری چشم دشمنان و بر خلاف خواست آنان، ایران عزیز پیشرفت کرده و پس از این نیز جوانان ما خواهند دید که با همکاری خود آنان، کشورچندین برابر بیش از این، پیشرفت خواهد کرد.
در ابتدای این دیدار وزیر آموزش و پرورش با بیان گزارشی به توضیح برنامهریزیها و اولویتها در اجرای سند تحول بنیادین این دستگاه پرداخت.
«برخورداری وزارت آموزش و پرورش از حمایت ویژه رئیسجمهور در اجرای برنامههای تحولی و کاهش تبعیض آموزشی»، «بازتدوین برنامههای درسی با افزایش سهم مهارتآموزی و توجه به نیازهای روز جامعه»، «تمرکز بر ارتقاء کیفی مدارس دولتی»، «بهبود استانداردهای علمی و زیرساختی مراکز تربیت معلم»، «اخذ مجوز ۸۵ هزار استخدام جدید»، «افزایش ضریب نفوذ مدارس سمپاد در مناطق کمتربرخوردار» و «توجه به نقش ویژه مدارس به عنوان مهمترین کانون پیشگیری از آسیبهای اجتماعی» از محورهای گزارش آقای علیرضا کاظمی در این دیدار بود.
بیانات:
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
الحمد للّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة اللّه فی الارضین.
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز! این دیدار سالیانهی ما با معلّمان محترم و مسئولان آموزشوپرورش کشور به قصد عرض ارادت به معلّمان است؛ یعنی حقیر مایلم با تشکیل این جلسه و حرفهایی که زده میشود، قدردانی خودم و ارادت خودم به جامعهی معلّمان را به این وسیله ابراز کنم. البتّه این جلسه فرصتی است که برخی از مسائل آموزشوپرورش هم مطرح بشود که خب بحمداللّه آقای وزیر، به نظر من، مهمترین مسائل آموزشوپرورش را مطرح کردند. این را باید شکرگزار باشیم که در این دوره، بخصوص رئیسجمهور محترم،(۲) به مسائل آموزشوپرورش اهتمام ویژهای ابراز میکنند. بنده بارها تکرار کردهام که ما هر چه برای آموزشوپرورش سرمایهگذاری کنیم، این در واقع سرمایهگذاری است، هزینه نیست؛ مثل ایجاد یک زمینه برای سود چند برابر است. خوشبختانه رئیسجمهور محترم به این معنا معتقدند. وزیر محترم هم جزو مدیران برجستهی آموزشوپرورش هستند؛ ایشان هم کاملاً با مسائل آموزشوپرورش آشنایند. اینها فرصت است. امیدواریم از این فرصتها استفاده بشود.
[طبق] آنچه ایشان بیان کردند، بعضی از کارها شروع شده، بعضی از کارها بنا است شروع بشود. تأکید من، توصیهی من این است که «پیگیری» را اصل بدانید؛ من همیشه به مدیران و مسئولین کشور این توصیه را دارم. خیلی از مسئولین میآیند اینجا، حرفهای خوبی میزنند، صحبتهای خوبی میکنند لکن خروجی آن حرفها دیده نمیشود. پیگیری کنید که این فکرهای خوب، این نظرات درست و دقیق نسبت به آموزشوپرورش یکایک پیگیری بشود و تحقّق پیدا کند. البتّه ما در مورد آموزشوپرورش دنبال نتایج کوتاهمدّت نیستیم؛ طبیعت آموزشوپرورش این نیست، امّا حرکت و روال باید نشان بدهد که ما چه کار داریم میکنیم، به کجا داریم میرویم.
من دو سه نکته در مورد معلّمین عرض بکنم؛ چند نکته هم راجع به اصل آموزشوپرورش یادداشت کردهام که عرض کنم.
در مورد معلّم، یک نکته این است که همهی دستگاههای کشور وظیفه دارند معلّم را گرامی بدارند؛ این مسئلهی کوچکی نیست، این تعارف نیست؛ این در حرکت عمومی کشور تأثیر دارد. گرامیداشت معلّم لازم است. حالا گرامیداشت، از مساعدتهای معیشتی و مالی و مانند این چیزها ــ که اسم آوردند ــ شروع میشود، تا ساخت افکار عمومی؛ یعنی ما در افکار عمومی باید ابتکاراتی به خرج بدهیم که معلّم یک چهرهی زیبای بانشاطِ دوستداشتنیای در چشم آحاد مردم باشد، به طوری که اگر به کسی، به جوانی گفتند که در این فهرست شغلها کدام را انتخاب میکنی، نگذارد معلّم را ردهی آخر؛ گاهی اینجوری است. وقتی [معلّمی] جاذبه نداشت، آن که دنبال شغل است، اصلاً به فکر معلّمی نمیافتد، مگر مجبور بشود. ما باید بعکس کنیم؛ باید این گرامیداشت به نحوی باشد که در افکار عمومی علاقهی به معلّم و چهرهنگاری معلّم آنچنان باشد که جذّاب باشد؛ مردم معلّم را به صورت یک موجود فعّال، پُرتلاش، بانشاط، موفّق، باافتخار، سرافراز ببینند؛ البتّه اینها راه دارد؛ اینها کارهایی است که با گفتن و تذکّر دادن حل نمیشود، اهل فنّش باید بنشینند [فکر کنند]؛ کار رسانهای لازم دارد، کار هنری لازم دارد؛ فیلم بسازند، کتاب تولید کنند. همچنان که ما دربارهی مثلاً یک شهید یک کتاب تولید میکنیم [که وقتی] انسان میخواند عاشق آن شهید میشود، کتاب دربارهی رفتار یک معلّم ــ مثلاً به صورت رمان ــ تولید کنیم که وقتی انسان آن کتاب را خواند، عاشق معلّم بشود. پویانمایی، فیلم، سریال، کارهای گوناگونی از این قبیل ــ کارهای رسانهای ــ اینها به عهدهی دستگاههای دولتی، صداوسیما، دستگاههای هنری، وزارت ارشاد و امثال اینها است؛ این [کارها] باید بشود. چه کسی دنبال کند؟ آموزشوپرورش؛ یکی از کارهای آموزشوپرورش این است که این را دنبال کند. هدف هم چهرهنگاری شایستهی معلّم [باشد]. این مطلب اوّل.
اگر این کار را ما توانستیم بدرستی انجام بدهیم، اوّلاً خود آن معلّمی که داخل کلاس مشغول درس است، احساس سرافرازی میکند، دیگر احساس خستگی نمیکند؛ ثانیاً ــ همینطور که گفتیم ــ آن جوان بااستعدادی که دنبال کار میگردد، جزو اوّلین کارهایی که به ذهنش میآید، معلّمی است؛ افراد بااستعداد وارد میدان کار تعلیم میشوند، سطح کار معلّمی بالا میرود. این یک نکته در مورد معلّم.
نکتهی بعدی درک خود معلّم از فعّالیّت و کاری است که مشغول است؛ اینجا دیگر مخاطب، خود شما عزیزان و معلّمین سراسر کشور هستید. معلّم باید این توجّه را داشته باشد که فقط کتاب درسی نیست که او به شاگرد در کلاس درس میدهد؛ معلّم با شیوههای گوناگون، دانسته و ندانسته، روی دانشآموز خود اثر میگذارد. شما با اخلاقتان، با رفتارتان، با نحوهی حضورتان در کلاس، با نحوهی برخوردتان با دانشآموز، با کیفیّت درس دادنتان، با تواضعتان یا تکبّرتان، با نشاط و پشتکارتان یا بیحالی و بیرغبتیتان، روی دانشآموز اثر میگذارید و او تحت تأثیر قرار میگیرد. یکی از عوامل تأثیرگذار بر روی شخصیّت جوان و نوجوان عبارت است از «معلّم»؛ همچنان که مادر اثر میگذارد، پدر اثر میگذارد، در یک مواردی و در یک برههای از زمان، معلّم بیشتر از پدر و مادر روی دانشآموز اثر میگذارد. خب، با این درک، با این فهم سر کلاس بروید؛ بدانید چه تأثیری روی مخاطب خودتان دارید. این طبعاً شما را وادار میکند به مراقبتهایی در رفتار خود، در گفتار خود، در نوع عملکرد خود. این هم یک نکته.
نکتهی آخر در باب معلّم، مسئلهی دانشگاه فرهنگیان و مراکز تربیت معلّم است. البتّه [وزیر محترم] توضیح دادند، نکاتی را گفتند که خب بنده هم اطّلاعات متفرّقی از مسائل آن دانشگاه دارم. دانشگاه فرهنگیان مهم است: اوّلاً دانشگاه فرهنگیان متعلّق به آموزشوپرورش است؛ اینکه حالا گاهی بین بعضی از محافل صحبت شد که این را ملحق کنند به فلان دانشگاه دیگر، به مصلحت نیست؛ این مال آموزشوپرورش است و باید در اختیار آموزشوپرورش باشد. دانشگاه فرهنگیان محلّ تربیت همان عنصری است که آنهمه تأثیرات را دارد. زمان شهید رئیسی (رضوان اللّه تعالی علیه) برای گزینش، محدودیّتها و ضوابطی تعیین شد؛ نگذارید این ضوابط ضعیف بشود. کیفیّت کار در این دانشگاه باید جوری باشد که ساخت «معلّم تراز و مورد نیاز» در آن ممکن باشد و تحقّق پیدا کند؛ لذا خیلی اهمّیّت دارد. این دانشگاه باید محلّ رفت و آمد برترین اساتید علمی و ایمانی و اخلاقی و رفتاری باشد؛ [باید] شخصیّتهای برجستهی علمی، شخصیّتهای برجستهی اخلاقی و فکری و فرهنگی در این دانشگاه رفت و آمد داشته باشند؛ این دانشگاه جای بسیار مهمّی است. بنده مکرّر در سالهای متعدّد روی این دانشگاه تکیه کردهام، الان هم تکیه میکنم و اصرار دارم که نگذارید این دانشگاه ضعیف بشود. هر چه میتوانید در تصحیح رفتار دانشگاه فرهنگیان تلاش کنید. خب، این راجع به معلّم.
راجع به مسائل آموزشوپرورش، بنده چند نکته را یادداشت کردهام؛ البتّه حرفهای گفتنی و نکات تذکّردادنی بیشتر از اینها است، که من حالا یک چند نکته را اینجا یادداشت کردهام که عرض کنم به شما.
نکتهی اوّل این است که آموزشوپرورش یک نهاد حکومتی است. وظیفهی دولت اسلامی است که جوان و نوجوان را تا یک مقطعی لااقل ــ حالا مثلاً تا آخر مقطع دبیرستان ــ با علم، با فن، با حرفه، با معارف، با ایمان بالا بیاورد؛ این، وظیفه است. اینکه در گوشه و کنار، حتّی در خود آموزشوپرورش ــ آنطور که من از قبل در ذهنم هست ــ زمزمههایی به وجود میآید که بخشهایی از آموزشوپرورش را بسپریم به این و آن، یعنی یک ملوکالطّوایفی درست کنیم در آموزشوپرورش، این اصلاً معنی ندارد. حاصل، تربیتِ فکری و فرهنگی نسلِ نو، مربوط به دولت است، وظیفهی دولت است و حقّ دولت است. دولتها هستند که بایستی این کار را انجام بدهند؛ بنشینند بر اساس موازین، بر اساس ارزشها، بر اساس اصول، آموزشوپرورش را بسازند و جوانهای کشور را هدایت کنند. اینکه ما فلان سلیقه را، فلان انگیزه را حاکم کنیم [صحیح نیست]. سالهای پیش، مکرّر بعضی از افراد مسئول سطح بالا پیش من میآمدند، اصرار [میکردند]؛ دلیلشان هم این است که چون بودجهی آموزشوپرورش زیاد است، روی دوش دولت سنگینی میکند. آموزشوپرورش افتخار دولت است؛ دولت هر چه بتواند خرج آموزشوپرورش بکند، باید افتخار کند. چون هزینهی آموزشوپرورش زیاد است، ما بیاییم آموزشوپرورش را از دست دولت خارج کنیم؟ به من اصرار میکردند که من موافقت کنم، بنده قاطع رد کردم. اگر در مراکز تصمیمگیری در درون آموزشوپرورش کسانی هستند که یک چنین عقیدهای دارند، حتماً بایستی عقیدهشان را عوض کنند. آموزشوپرورش مال دولت است، متعلّق به دولت است، زیر کلید دولت است. هم دولت موظّف است و باید پاسخگو هم باشد، و هم افتخار دولت این است که بتواند یک آموزشوپرورش خوب را در کشور به وجود بیاورد و رشد بدهد. این نکتهی اوّل.
نکتهی دوّم در مورد ساختار آموزشوپرورش است. عزیزان من! میلیونها دختر و پسر از ششساله تا هجدهساله سروکارشان با آموزشوپرورش است، در اختیار آموزشوپرورشند؛ اگر این نسل نو، این جمعیّت عظیم میلیونی خوب تربیت نشوند، ما پیش خدا و پیش آیندگان چه جوابی داریم؟ ساختار آموزشوپرورش باید به نحوی باشد که به معنای واقعی کلمه اینها را از لحاظ علمی ــ علم نافع ــ و از لحاظ فرهنگی و ایمانی و پرورشی تربیت کند. البتّه اینجا یک نمایشگاهی بود، آقایان تنظیم کرده بودند، من قبل از آمدن به جلسه نگاه کردم، دیدم خوشبختانه به برخی از این مسائل مورد نیاز در این ساختار توجّه شده. با دقّت باید این قضیّه دنبال بشود؛ ساختار فعلی و قدیمی آموزشوپرورش جوابگو نیست. در برنامهی هفتم، یکی از وظایفی که به عهدهی دولت گذاشته شده، طرّاحی ساختار جدید سازمانی آموزشوپرورش است؛ این جزو وظایف است که خب کارهایی هم شده و دارد انجام میگیرد. این را مغتنم بشمرید. آموزشوپرورش ایران اسلامی ساختار مخصوص به خودش را لازم دارد، با توجّه به همهی جهات. این شکل مناسب، این قوارهی لازم، این ساختار لازم و مورد نیاز را، که حتماً باید تحوّلی باشد و متناسب با نیازها باشد، به بهترین وجهی دنبال کنید.
البتّه نسخهی ترمیمشدهی سند تحوّل ــ آنطور که شنیدم ــ الان در دستور کار است و مشغول مطالعه و کار هستند، خیلی خوب؛ هم این نسخه را به معنای واقعی کلمه ترمیم کنید، هم نقشهی راه انجام این نسخهی تحوّل را ــ که در زمان دولت شهید رئیسی شروع شد، نقشهی راه را تذکّر داده شد، دنبال کردند، کار کردند ــ نگذارید نیمهکاره بماند، نگذارید متوقّف بشود. باید با مهارت عمل کرد، باید با تعهّد عمل کرد؛ یعنی آن کسانی که ساختار متناسب آموزشوپرورش را دارند تنظیم میکنند، این نیاز را دارند که اوّلاً ماهر باشند، آموزشوپرورشی باشند، بشناسند؛ ثانیاً متعهّد باشند؛ متعهّد به دین، متعهّد به استقلال کشور. این ساختار جدید باید بتواند جوان و نوجوان ما را عالِم، باایمان، ایراندوست، اهل کار و تلاش، امیدوار به آینده تربیت کند؛ باید بتواند این را از آب دربیاورد.
یک نکته هم در مورد کتاب درسی است. خب، این دو عنصرِ «معلّم» و «کتاب درسی» در کنار هم، در واقع همهکارهی آموزشوپرورشند. کتاب درسی خیلی مهم است. بنده در باب کتاب درسی، چندین بار تا حالا ــ هم به طور عمومی در این جلسات معلّمان و آموزشوپرورشیها، هم در جلسات خصوصی با مسئولین آموزشوپرورشِ گذشته ــ توصیه کردهام، تأکید کردهام؛ یک کارهایی هم کردهاند؛ حالا فرض کنید مثلاً مِنبابمثال اسم یک دانشمند اسلامی را داخل کتاب اضافه کنند، یا مثلاً یک چند برگ اسناد لانهی جاسوسی را ــ که ما تذکّر دادیم ــ  بیاورند؛ اینها کافی نیست؛ اینها لازم است امّا کافی نیست؛ کتاب بایستی بتواند دانشآموز را پرورش بدهد، بار بیاورد. اوّلاً کتاب باید جذّاب باشد؛ شما الان اگر مراجعه کنید به جوان و نوجوان دانشآموز ــ چه در دبستان، چه در دبیرستان ــ میبینید که کتاب درسی برایش یک چیز شیرین و جذّاب نیست؛ محتوا باید جذّاب باشد؛ یعنی سنگینترین مباحث علمی را میشود با شیرینترین بیان منعکس کرد؛ اینجوری است دیگر. خب عمر ما سالها در کار درس و گفتن و شنفتن و مانند اینها گذشته؛ سنگینترین مباحث علمی را میتوان با زبانهای ساده، شیرین و مطلوبِ مستمع بیان کرد. این یک [مسئله]، در مورد محتوا. بعد شکلِ ظاهر؛ قالب کتاب، شکل ظاهری کتاب را با سلیقه، با ابتکار، زیبا، مطابق با اصول زیباشناسی [طرّاحی کنید]. الان اینجور نیست؛ الان شکل و قالب کتابهای درسیِ ما شکل جذّابی ندارد. بنابراین یکی از موضوعات مهم، مسئلهی کتاب درسی است. پس یک موضوع هم شد مسئلهی کتاب. آن کسانی که کتاب را تهیّه میکنند، آن مؤسّسهای که موضوعات کتاب را تنظیم میکند و تهیّه میکند، باید صد درصد ایمان دینی و ایمان سیاسی و تعهّد لازم را به اصول و مبانی و ارزشهای اسلام و انقلاب داشته باشد. اینجور افرادی بیایند و کتاب را تنظیم بکنند. این هم یک نکته.
دو سه نکتهی دیگر هم هست که من دیگر نمیخواهم خیلی تفصیل بدهم. در مورد رشتههای فنّیوحرفهای که یکی از توصیههای همیشگی ما است، حالا اشاره کردند که میخواهند رقم را به پنجاه درصد برسانند؛ خوب است، لکن هر چه میتوانید این رشتههای فنّیوحرفهای را و کسانی که در زمینههای فنّی کار میکنند، درس میخوانند، زحمت میکشند و زودتر به بازار کار میرسند و بیشتر به درد بازار کار میخورند و [باعث] جلوگیری از بیکاری جوانها میشوند، بیشتر دنبال کنید.
یک نکته، مسئلهی عدالت آموزشی است که خب بحمداللّه در زبان مسئولین کشور زیاد تکرار میشود، بنده هم عقیدهی راسخ دارم به عدالت آموزشی، امّا توجّه داشته باشید معنای عدالت آموزشی این نیست که ما از استعداد برتر غفلت کنیم. بعضیها در فهم عدالت آموزشی اشتباه میکنند. یک پدیدهای مثل سمپاد(۳) نیاز کشور است؛ اینجور پدیدهها نیاز کشور است. شما باید بگردید جوان بااستعداد را پیدا کنید، مطابق با استعدادش به او کمک کنید که پرواز کند، رشد کند. بعضی هستند خب میتوانند حرکت بیشتری بکنند، میتوانند با وقتگذاری کمتر، سهم بیشتری از دانش را در ذهن خودشان و مغز خودشان جای بدهند؛ اینها را نمیشود رها کرد؛ نمیشود اینها را وادار کرد در همان جریان عمومی حرکت کنند؛ نه، این به هیچ وجه مخالف عدالت آموزشی نیست. عدالت یعنی هر چیزی را بر سر جای خودش گذاشتن؛ این معنای عدالت [است]. آن کسی که توانایی یادگیری بیشتری دارد، به او بیشتر یاد دادن، عدالت است. اگر شما به آن کسی که توانایی یادگیری بیشتر دارد، کمتر یاد دادید، خلاف عدالت رفتار کردهاید.
نکتهی آخر هم در مورد مسئلهی [معاونت] پرورشی است که جزو حرفهای همیشگی و اصرارهای همیشگی ما است و کسانی با غفلت، با بیتوجّهی، یک دورهای مسئلهی معاونت پرورشی را مغفولٌعنه قرار دادند، حذف کردند، بیاعتنائی کردند؛ استدلالهای غلطی هم مطرح کردند در این زمینه که رد شد. خب خوشبختانه امروز من دیدم وزیر محترم راجع به مسائل پرورشی و معاون پرورشی و مانند اینها توضیحاتی دادند؛ این را انشاءاللّه دنبال کنید، به بهترین وجهی این کار انجام بگیرد. اینها راجع به آموزشوپرورش.
یک کلمه هم در مورد حرفهایی سیاسیای که این چند روز در فضای منطقه و بینالمللی مطرح شده، عرض کنیم. بعضی از این حرفهایی که در این سفر رئیسجمهور آمریکا به منطقه مطرح شد، اصلاً لایق جواب دادن نیست؛ اینقدر سطح حرف پایین است که مایهی سرافکندگی گویندهی حرف و مایهی سرافکندگی ملّت آمریکا است؛ آنها را کار نداریم. لکن روی یکی دو جمله باید توجّه بکنیم.
ترامپ گفت که میخواهد از قدرت برای صلح استفاده کند؛ دروغ گفت. ایشان و مسئولان آمریکایی، دولتهای آمریکا از قدرت استفاده کردند برای قتلعام غزّه، برای جنگافروزی در هر جایی که بتوانند، برای حمایت کردن از مزدوران خودشان؛ از قدرت این استفاده را کردند. کِی از قدرت برای ایجاد صلح استفاده کردند؟ بله، از قدرت میشود برای صلح و امنیّت استفاده کرد؛ به همین دلیل هم هست که ما به کوری چشم دشمنان، هر روز بر قدرت خودمان و قدرت کشور انشاءاللّه اضافه خواهیم کرد. امّا آنها این کار را نکردند؛ آنها از قدرت استفاده کردند برای اینکه بمبهای دهتنی را بدهند به رژیم صهیونی، بریزد روی سر کودکان غزّه، بیمارستانها، خانههای مردم در لبنان و در هر جا که بتواند. این یک نکته.
رئیسجمهور آمریکا به این کشورهای عربی یک الگویی را پیشنهاد میکند که به قول خود او، با این الگو این کشورها بدون آمریکا ده روز هم نمیتوانند زندگی کنند؛ اینجوری گفت دیگر؛ گفت اگر آمریکا نباشد، اینها ده روز نمیتوانند خودشان را نگه دارند؛ آمریکا اینها را نگه میدارد. حالا هم در معاملات خود، در رفتار خود، در پیشنهادهای خود همین الگو را به اینها دارد مجدّداً ارائه میدهد و تحمیل میکند، جوری که اینها بدون آمریکا نتوانند زندگی کنند. مطمئنّاً این الگو شکستخورده است. به همّت ملّتهای منطقه، آمریکا از این منطقه باید برود و خواهد رفت. حتماً در این منطقه آن نقطهی مایهی فساد، مایهی جنگ، مایهی اختلاف، رژیم صهیونی است. رژیم صهیونی که غدّهی سرطانی خطرناکِ مهلکِ این منطقه است، حتماً باید برکنده شود و خواهد شد.
جمهوری اسلامی اصول مشخّصی دارد، منظومهی ارزشی معیّنی دارد، با همهی فرازونشیبهایی که در پیرامون ما اتّفاق افتاده، بر این اصول تکیه کرده و کشور را پیش برده. امروز ایران، ایرانِ سی سال قبل و چهل سال قبل و پنجاه سال قبل نیست. امروز به توفیق الهی، به فضل الهی، به کوری چشم دشمنان، به رغم اَنف(۴) دیگران، ایران پیشرفت کرده است و چندین برابر این باز هم انشاءاللّه پیشرفت خواهد کرد، و این را همه خواهند دید؛ جوانهای ما، به بهترین وجهی، این را خواهند دید و انشاءاللّه در ساخت ایران اسلامیِ مطلوب همه همکاری خواهند کرد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱ در ابتدای این دیدار، آقای علیرضا کاظمی (وزیر آموزشوپرورش) گزارشی ارائه کرد.
(۲ آقای دکتر مسعود پزشکیان
(۳ سازمان ملّی پرورش استعدادهای درخشان
(۴ برخلاف میل وخواسته
۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی، بزرگترین حماسهسرای ایران و سراینده شاهنامه است.
حکیم ابوالقاسم حسن پور علی توسی (طوسی) نامور به فردوسی (نزدیک به سال ۳۱۹ تا ۳۹۷ هجری خورشیدی) در دامنه توس خراسان دیده به جهان گشود و همانجا درگذشت و به خاک سپرده شد. او چکامه سرا و رزم نامه سرایی ایرانی بود که شاهنامه را از نوشتار به سروده در آورد.
تاریخ روز بزرگداشت فردوسی
در تقویم ایرانی روز ۲۵ اردیبهشت به نام روز بزرگداشت فردوسی نامگذاری شده است.
برنامههای روز بزرگداشت فردوسی
در روز فردوسی برنامههای مختلفی در سراسر کشور برگزار میشود تا وجود چنین شخصیت برجستهای در تاریخ ادبیات به همه یادآوری شود. از میان این برنامه میتوان به مراسمهای شاهنامهخوانی یا مراسمهای ویژهای که برگزار میشود اشاره کرد. در این میان، رفتن به آرامگاه این شاعر بزرگ در این روز برای تمامی علاقهمندان رایگان است. آنها میتوانند به آرامگاه این شاعر بزرگ بروند و در مراسم بزرگداشت وی سهیم شوند.
فردوسی کیست؟
حکیم ابوالقاسم فردوسی در سال ۳۲۹ هجری قمری برابر با ۳۱۹ خورشیدی در روستای پاژ در شهرستان توس در خراسان متولد شد. نام او همهجا ابوالقاسم فردوسی ذکر شده است. نام کوچک او را در نوشتههای کهنتر حسن نیز نوشتهاند. پدرش از دهقانان توس بود که ثروت و موقعیت قابلتوجهی داشت. وی از همان زمان که به کسب علم و دانش میپرداخت، به خواندن داستان هم علاقهمند شد.
دهقانان یک طبقه از مالکان بودند که در دوره ساسانیان در ایران زندگی میکردند و یکی از طبقات اجتماعی فاصل میان طبقه کشاورزان و اشراف درجه اول را تشکیل میدادند و صاحب نوعی “اشرافیت ارضی” بودند.
زندگی آنان در کاخهایی که در اراضی خود داشتند سپری میشد. آنها بهوسیله روستاییان از آن اراضی بهرهبرداری میکردند و در جمعآوری مالیات اراضی با دولت ساسانی و سپس در عهد اسلام با دولت اسلام همکاری میکردند.
آغاز زندگی او همزمان با گونهای جنبش نو در میان ایرانیان بود که از سدهٔ سوم هجری شروعشده و دنباله و اوج آن به سدهٔ چهارم رسید و در طی آن تعداد چشمگیری از سرایندگان و نویسندگان پدید آمدند و باعث پایداری زبان پارسی دری شدند.
فردوسی از کودکی در حال مشاهده کوششهای مردم پیرامونش برای پاسداری ارزشهای دیرینه بود.
کودکی و جوانی فردوسی در زمان سامانیان سپریشده است. شاهان سامانی از دوستداران ادب فارسی بودهاند.
شاهنامه فردوسی
فردوسی در طول زندگیاش اثری بیمانند را از خود بر جای گذاشت؛ شاهنامه اثری حماسی و منظوم مشتمل بر ۶۰۰۰۰ بیت است که امروز برای ما ارزش بسیاری دارد. این اثر، داستانهایی را از آغاز تا حمله اعراب به ایران در بردارد و روزگار را در زمان چهار دودمان پادشاهی شامل پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان به تصویر میکشد.
سه بخش در این اثر وجود دارد:
- اسطورهای: از روزگار کیومرث تا پادشاهی فریدون
- پهلوانی: از خیزش کاوه آهنگر تا مرگ رستم
- تاریخی: از پادشاهی بهمن و پیدایش اسکندر تا گشایش ایران به دست اعراب
برای اولین بار این کتاب توسط بنداری اصفهانی در سال ۶۰۱ خورشیدی به عربی ترجمه شد و پس از آن افراد دیگری آن را به زبانهای دیگر برگرداندند ازجمله ژول مل که ترجمه فرانسوی آن را ارائه کرد. امروز شاهنامه بزرگترین کتاب پارسی است که در همه جای جهان موردتوجه قرارگرفته و به اکثر زبانهای دنیا ترجمهشده است.
آغاز نظم شاهنامه
آغاز سرودن شاهنامه را بر پایهٔ شاهنامه ابومنصوری از زمان ۳۰ سالگی فردوسی میدانند اما بامطالعه زندگینامه فردوسی میتوان اینچنین برداشت کرد که او در جوانی نیز به سرایندگی میپرداخت و شاید سرودن داستانهای شاهنامه را در همان زمان و بر پایهٔ داستانهای کهنی که در داستانهای گفتاری مردم جای داشتهاند، آغاز کرده است. از میان داستانهای شاهنامه که گمان میرود در زمان جوانی وی گفتهشده باشد میتوان داستانهای بیژن و منیژه، رستم و اسفندیار، رستم و سهراب، داستان اکوان دیو و داستان سیاوش را نام برد.
فردوسی پس از آگاهی یافتن از مرگ دقیقی توسی و نیمهکاره ماندن گشتاسب نامه سرودهٔ او (که به زمانهٔ زرتشت میپردازد)، به نگاشته شدن شاهنامه ابومنصوری که به نثر بوده و بنمایهٔ دقیقی توسی در سرودن گشتاسب نامه بوده است پی برد و به دنبال آن به بخارا، پایتخت سامانیان “تختِ شاهِ جهان” رفت تا آن را پیدا کند و بازمانده آن را به شعر درآورد. فردوسی در این سفر “شاهنامهٔ ابومنصوری” را نیافت اما در بازگشت به توس، امیرک منصور، که از دوستان فردوسی بوده است و “شاهنامه ابومنصوری” به دستور پدرش ابومنصور محمد بن عبدالرزاق یکپارچه و نوشتهشده بود، نسخهای از آن را در اختیار فردوسی گذاشت.
تاریخ یعنی شروع به نظم شاهنامه، صریحاً معلوم نیست ولی با استفاده از شواهد متعددی که از شاهنامه استخراج میشود و با انطباق آنها بر وقایع تاریخی، میتوان آغاز نظم شاهنامه ابومنصوری را بهوسیله استاد طوس سال ۳۷۰ – ۳۷۱ هجری معلوم کرد.
تذکره نویسان در شرححال فردوسی نوشتهاند که او به تشویق سلطان محمود به نظم شاهنامه پرداخت. علت این اشتباه آن است که نام محمود در نسخه موجود شاهنامه، که دومین نسخه شاهنامه فردوسی است، توسط خود شاعر گنجانیده شد و نسخه اول شاهنامه (که منحصر بود به منظوم ساختن متن شاهنامه ابومنصوری)، هنگامی آغازشده بود که هنوز ۱۹ سال از عمر دولت سامانی باقی بود و اگر فردوسی تقدیم منظومه خود را به پادشاهی لازم میشمرد ناگزیر به درگاه آل سامان، که خریدار اینگونه آثار بودند، روی میآورد نه به درگاه سلطانی که هنوز روی کار نیامده بود. در کل این کار بزرگ، برخلاف آنچه تذکره نویسان و افسانهسازان جعل کردهاند، به دستور هیچیک از سلاطین، خواه سامانی و خواه غزنوی، انجام نشد بلکه استاد طوس در این راه مجاهدت کرد و تعدادی از دوستان و بزرگان محلی طوس از فردوسی حمایت کردند.
اتمام اولین نسخه شاهنامه
در ترجمهای که فتح بن علی بنداری اصفهانی به حدود سال ۶۲۰ – ۶۲۴ از شاهنامه به عربی ترتیب داد، تاریخ ختم شاهنامه سال ۳۸۴ است.
به ماه سفندار مذ روز اَرد
سرآمد کنون قصه یزدگرد
بنام جهان داور کرد گار
زهجرت سه صدسال وهشتاد و چار
درگذشت فردوسی
تاریخ وفات فردوسی را بعضی ۴۱۱ و برخی ۴۱۶ هجری قمری نوشتهاند. وی را در شهر طوس، در باغی که متعلق به خودش بود، به خاک سپردند.
منبع:ایمنا
دیدار کارگران با رهبر انقلاب
 رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(شنبه-۱۴۰۴/۰۲/۲۰) در دیدار هزاران تن از کارگران به مناسبت هفته کار و کارگر، تحقق شعار سرمایهگذاری برای تولید را در گرو توجه جدی به کارگران بهعنوان مهمترین سرمایه کار و یکی از ستونهای قوام و دوام جامعه دانستند و به الزاماتی همچون تأمین امنیت شغلی و ایمنی کارگران، مهارتافزایی و شریک کردن کارگران در سود تولید اشاره و خاطرنشان کردند: مصرف کالاها و جنس ایرانی باید به یک فرهنگ در کشور تبدیل شود البته در کنار فرهنگ سازی باید کیفیت کالاهای داخلی نیز ارتقاء یابد.
 رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(شنبه-۱۴۰۴/۰۲/۲۰) در دیدار هزاران تن از کارگران به مناسبت هفته کار و کارگر، تحقق شعار سرمایهگذاری برای تولید را در گرو توجه جدی به کارگران بهعنوان مهمترین سرمایه کار و یکی از ستونهای قوام و دوام جامعه دانستند و به الزاماتی همچون تأمین امنیت شغلی و ایمنی کارگران، مهارتافزایی و شریک کردن کارگران در سود تولید اشاره و خاطرنشان کردند: مصرف کالاها و جنس ایرانی باید به یک فرهنگ در کشور تبدیل شود البته در کنار فرهنگ سازی باید کیفیت کالاهای داخلی نیز ارتقاء یابد.
 نمایش تصاویر دیدار کارگران با رهبر انقلاب(تعداد تصاویر :125)
نمایش تصاویر دیدار کارگران با رهبر انقلاب(تعداد تصاویر :125)
 دریافت تصاویر دیدار کارگران با رهبر انقلاب(تعداد تصاویر :125)
دریافت تصاویر دیدار کارگران با رهبر انقلاب(تعداد تصاویر :125)
 دریافت پوستر های بیانات رهبرانقلاب در دیدار کارگران(تعداد پوسترها:9)
دریافت پوستر های بیانات رهبرانقلاب در دیدار کارگران(تعداد پوسترها:9)
دریافت فایل پی دی اف(بیانات رهبرانقلاب در دیدار کارگران)
 دریافت پنجره(دیدار کارگران با رهبر انقلاب)
دریافت پنجره(دیدار کارگران با رهبر انقلاب)
 دریافت صوت کامل(بیانات رهبرانقلاب دردیدار کارگران)
دریافت صوت کامل(بیانات رهبرانقلاب دردیدار کارگران)
 دریافت صوت(پادپخش «خط دیدار» دیدار کارگران با رهبر انقلاب)
دریافت صوت(پادپخش «خط دیدار» دیدار کارگران با رهبر انقلاب)
 دریافت صوت(تلاوت قرآن کریم | آقای حسین فردی)
دریافت صوت(تلاوت قرآن کریم | آقای حسین فردی)
 دریافت صوت(ارائه گزارش | دکتر احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی)
دریافت صوت(ارائه گزارش | دکتر احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی)
 دریافت صوت(گزیده بیانات |مطالبی که آقای وزیر گفتند درست بود؛ مخاطب این حرف ها خودشان هستند)
دریافت صوت(گزیده بیانات |مطالبی که آقای وزیر گفتند درست بود؛ مخاطب این حرف ها خودشان هستند)
 دریافت صوت(گزیده بیانات | کارگر سرمایه اصلی برای تحقق شعار امسال است)
دریافت صوت(گزیده بیانات | کارگر سرمایه اصلی برای تحقق شعار امسال است)
 دریافت صوت(گزیده بیانات | گرامیداشت یاد و خاطره شهید رئیسی توسط رهبر انقلاب در دیدار امروز کارگران)
دریافت صوت(گزیده بیانات | گرامیداشت یاد و خاطره شهید رئیسی توسط رهبر انقلاب در دیدار امروز کارگران)
 دریافت صوت(گزیده بیانات | مصرف تولیدات داخلی که به نفع کارگر است باید به یک فرهنگ تبدیل شود)
دریافت صوت(گزیده بیانات | مصرف تولیدات داخلی که به نفع کارگر است باید به یک فرهنگ تبدیل شود)
 دریافت فیلم کامل(بیانات رهبرانقلاب در دیدار کارگران)
دریافت فیلم کامل(بیانات رهبرانقلاب در دیدار کارگران)
 دریافت فیلم(ورود رهبر انقلاب به حسینیه امام خمینی و آغاز دیدار کارگران)
دریافت فیلم(ورود رهبر انقلاب به حسینیه امام خمینی و آغاز دیدار کارگران)
 دریافت فیلم(تلاوت قرآن کریم | آقای حسین فردی)
دریافت فیلم(تلاوت قرآن کریم | آقای حسین فردی)
 دریافت فیلم(ارائه گزارش | دکتر احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی)
دریافت فیلم(ارائه گزارش | دکتر احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی)
 دریافت فیلم(گزیده بیانات | مطالبی که آقای وزیر گفتند درست بود؛ مخاطب این حرف ها خودشان هستند)
دریافت فیلم(گزیده بیانات | مطالبی که آقای وزیر گفتند درست بود؛ مخاطب این حرف ها خودشان هستند)
 دریافت فیلم(گزیده بیانات | کارگر سرمایه اصلی برای تحقق شعار امسال است)
دریافت فیلم(گزیده بیانات | کارگر سرمایه اصلی برای تحقق شعار امسال است)
 دریافت فیلم(گزیده بیانات | مصرف تولیدات داخلی که به نفع کارگر است باید به یک فرهنگ تبدیل شود)
دریافت فیلم(گزیده بیانات | مصرف تولیدات داخلی که به نفع کارگر است باید به یک فرهنگ تبدیل شود)
 دریافت فیلم(گزیده بیانات | عقیدهام این است که به توفیق و عزت و جلال الهی فلسطین پیروز خواهد شد)
دریافت فیلم(گزیده بیانات | عقیدهام این است که به توفیق و عزت و جلال الهی فلسطین پیروز خواهد شد)
پوسترهای تصویری
جهت دریافت پوستر ها در اندازه اصلی روی آنها کلیک کنید
 مشروح خبر:
مشروح خبر:
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار هزاران تن از کارگران به مناسبت هفته کار و کارگر، تحقق شعار سرمایهگذاری برای تولید را در گرو توجه جدی به کارگران بهعنوان مهمترین سرمایه کار و یکی از ستونهای قوام و دوام جامعه دانستند و به الزاماتی همچون تأمین امنیت شغلی و ایمنی کارگران، مهارتافزایی و شریک کردن کارگران در سود تولید اشاره و خاطرنشان کردند: مصرف کالاها و جنس ایرانی باید به یک فرهنگ در کشور تبدیل شود البته در کنار فرهنگ سازی باید کیفیت کالاهای داخلی نیز ارتقاء یابد.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با اشاره به استمرار جنایات و کشتار بیرحمانه مردم غزه و فلسطین به دست رژیم صهیونیستی که با حمایت آمریکا و انگلیس در جریان است، تأکید کردند: ملتها باید در مقابل رژیم صهیونیستی و حامیانش بایستند و نگذارند مسائل مربوط به فلسطین به فراموشی سپرده شود.
رهبر انقلاب در ابتدای سخنان خود با تبریک سالروز میلاد با سعادت حضرت امام رضا علیهالسلام و با گرامیداشت یاد شهید رئیسی که اهتمام فراوانی به مسائل مردم بخصوص کارگران داشت، سخنان وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در این دیدار و بیان خلأها و نیازهای محیط کار و جامعه کارگری را صحیح و نیازمند توجه و پیگیری خواندند و افزودند: اگر مسئولان مربوطه همت کنند و تصمیم بگیرند، رفع این مشکلات و دغدغهها، ممکن و شدنی است.
رهبر انقلاب مسائل کار و کارگری را با سرنوشت کشور مرتبط خواندند و در بیان اهمیت ارزش کار و کارگر گفتند: کارگران عزیز باید قدر خود را بدانند چرا که کسب رزق زندگی و نان حلال با دوری از چپاولگری، مفتخواری و دستاندازی به مال دیگران و همچنین رفع نیازهای جامعه با تولید محصولات و خدمات، دو خصوصیت با ارزش و مهم کارگر از بُعد انسانی است که نزد خدای متعال، حسنه محسوب میشود.
حضرت آیتالله خامنهای در تبیین ارزش کار، گفتند: کار، ستون اصلی اداره و دوام زندگی بشر است که بدون آن زندگی فلج میشود بنابراین اگرچه علم و سرمایه در انجام کار مهم و تأثیرگذار است اما بدون کارگر، کاری پیش نمیرود و این کارگر است که به سرمایه، روح میبخشد.
ایشان با اشاره به نامگذاری سال جاری به «سرمایهگذاری برای تولید» مهمترین سرمایه تولید و یکی از ستونهای قوام و دوام جامعه را کارگر خواندند و با تأکید بر اینکه سرمایهگذاری مالی بدون اراده و توانایی کارگر راه به جایی نمیبرد، افزودند: به همین علت، دشمنان جوامع از جمله بدخواهان جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب تا امروز در پی آن بودند و هستند که جامعه کارگری را از کار در فضای جمهوری اسلامی منصرف و معترض کنند.
رهبر انقلاب با اشاره به تلاشهای جریانهای کمونیستی برای تعطیلی و فلج کردن تولید در ابتدای انقلاب، گفتند: امروز هم همان انگیزهها وجود دارد اما هم آن روز و هم امروز، کارگران ما در مقابل آنها ایستاده و با مشت محکم به دهان آنها کوبیدهاند.
ایشان با تأکید بر اینکه لازمه صیانت از سرمایه مهمی همچون کارگر این است که بخشهای مختلف به وظایف خود عمل کنند، درباره «امنیت شغلی» کارگران گفتند: کارگر باید بداند که در شغل خود خواهد بود و بتواند برای زندگی خود برنامه ریزی کند و مطمئن باشد که ادامه کار او وابسته به اراده دیگران نیست.
حضرت آیتالله خامنهای، تعطیلی برخی کارخانجات و واحدهای تولیدی به بهانههای مختلف را در چندین سال قبل، ضد امنیت شغلی خواندند و افزودند: برای تعطیلی این واحدها، بهانههایی همچون نبود مواد اولیه یا فرسودگی ماشینآلات مطرح میشد در حالیکه این مشکلات باید علاج میشد نه اینکه کارخانهها تعطیل شوند.
ایشان با اشاره به فروش زمینهای ارزشمند برخی کارخانجات به منظور سودجویی به بهای تعطیلی تولید و اخراج کارگران، تأکید کردند: دستگاههای نظارتی و قضایی و همچنین مجموعه دولت مراقبت کنند تا چنین اتفاقاتی تکرار نشود.
رهبر انقلاب به احیاء حدود هشت هزار کارخانه تعطیل یا نیمهتعطیل در دولت شهید رئیسی اشاره کردند و گفتند: این حرکت نشان داد که میتوان از تعطیلی کارخانجات و یا کاهش ظرفیت تولید آنها جلوگیری کرد که این یکی از افتخارات آن شهید عزیز بود.
حضرت آیتالله خامنهای به موضوع امنیت شغلی از زاویهای دیگر یعنی لزوم تأمین امنیت شغلی کارآفرین نیز پرداختند و گفتند: نباید بهگونهای برخورد کرد که کارآفرین احساس کند سرمایهگذاری و حفظ سرمایه، به ضرر او تمام میشود.
ایشان تأمین ایمنی کارگر را مسئولیتی مهم برشمردند و با اشاره به اخبار اسفبار حوادث معادن در چند سال اخیر گفتند: البته طبق گزارشهای رسیده، مشکل ایمنی محدود به معادن نیست و تأمین ایمنی کارگران در همه واحدهای تولیدی، چه به وسیله الزامات فنی و چه با پوششهای تأمین اجتماعی باید به صورت جدی پیگیری و اجرا شود.
حضرت آیتالله خامنهای وظیفه دیگر در قبال جامعه کارگری را مهارتافزایی خواندند و افزودند: برای مهارتآموزی کارگران، در سازمان فنی و حرفهای و آموزشگاههای آن زمینه بسیار خوبی وجود دارد. البته در کنار این آموزشگاهها، شرکتهای بزرگ هم میتوانند در حاشیه کار خود مجموعهها و دورههایی برای افزایش مهارتهای کارگران ایجاد کنند.
رهبر انقلاب با اشاره به تأکیدات مکرر بر مصرف تولیدات داخلی بهعنوان حمایتی مهم از کارگران، گفتند: البته برخی در این زمینه درست عمل نکردند اما تا جایی که به آن عمل شد برای کشور مفید بود چرا که خرید جنس تولید داخل کمک به کارگر و سرمایهگذار ایرانی است اما خرید نوع خارجی آن در واقع کمک به کارگر و سرمایهگذار خارجی و خلاف انصاف و انسانیت است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به کیفیت بسیار خوب برخی کالاهای داخلی افزودند: این را به فرهنگی رایج تبدیل کنیم که ایرانی کالای ایرانی مصرف کند مگر در کالایی که تولید داخل ندارد.
ایشان با انتقاد از مکاتبه یکی از دستگاهها مبنی بر رفع ممنوعیت واردات کالاهای دارای تولید داخل، باز کردن راه واردات را انتخابی آسان اما به ضرر کشور و جامعه کارگری خواندند و گفتند: حتی اگر کالایی در داخل کیفیت خوبی ندارد سعی کنید که کیفیت آن را بالا ببرید همچنانکه چند سال قبل در پاسخ به کسانی که به کیفیت خودروهای داخلی اعتراض داشتند گفتیم جوان ایرانی که با وجود محاصره علمی و اقتصادی، میتواند موشک و محصولی تولید کند که دشمن بگوید به احترام این کار تمامقد میایستم، بنابراین او میتواند خودرویی نیز با کیفیت بهتر و مصرف کمتر تولید کند.
رهبر انقلاب یکی از کارهای مهم به نفع کارگران و کارفرمایان را که نیازمند برنامهریزی جامع و کامل مسئولان است، شریک کردن کارگر در سود حاصل از تولید دانستند و افزودند: اینکه کارگر احساس کند در سود کالا شریک است، باعث افزایش انگیزه و ارتقاء کیفیت و اتقان کار و ماندگاری آن واحد تولیدی برای سالیان طولانی خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای، تأمین مسکن کارگران از طریق تعاونیهای مسکن و یا ایجاد خانههای سازمانی در اطراف واحدهای تولیدی را مورد تأکید قرار دادند و در بیان نکتهای دیگر با اشاره به مسئله «فرهنگ محیط کار» افزودند: در فلسفه مارکسیستی، محیط کار و زندگی، محیط تضاد و دشمنی است و کارگر باید با صاحب کارخانه دشمن باشد که با این فکر غلط سالهای طولانی خود و دنیا را معطل کردند اما اسلام، محیط کار و زندگی را محیط ائتلاف و همکاری و همافزایی میداند بنابراین در محیط کار هر دو طرف باید صمیمانه به پیشرفت کار کمک کنند.
ایشان صحبت درباره کارگر را منحصر به کارگران صنعتی ندانستند و افزودند: همه کارگران همچون کارگران ساختمانی، مزرعهای، میادین میوه و ترهبار و بانوانی که در قالب مشاغل خانگی با استفاده از وسایل ارتباطی جدید تولیدات خود را میفروشند، باید از لحاظ تأمین اجتماعی و سایر الزامات برشمرده شده مورد توجه قرار بگیرند.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش پایانی سخنانشان با اشاره به سیاستهای مغرضانهای که در پی به فراموشی سپردن مسئله فلسطین است، تأکید کردند: ملتهای مسلمان نباید اجازه دهند که با شایعات گوناگون و به میان آمدن حرفهای بیربط و بیمعنی، افکار عمومی از مسئله فلسطین و غزه و جنایات رژیم صهیونیستی جدا شود.
ایشان ایستادگی دنیا در مقابل رژیم صهیونیستی و حامیان آن را ضروری خواندند و گفتند: آمریکا به معنی واقعی از رژیم صهیونیستی حمایت میکند و اگرچه در عالم سیاست اظهاراتی میشود که ممکن است برداشتهای دیگری از آن انجام شود اما واقعیت این است که مردم مظلوم فلسطین و غزه نه تنها با رژیم صهیونیستی بلکه با آمریکا و انگلیس روبرو هستند و آنها بجای جلوگیری از جنایات و قتل و کشتار، جنایتکار را اینگونه با ارسال سلاح و امکانات تقویت و کمک میکنند.
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه بعضی شعارها و حرفها و حوادث گذرا نباید باعث فراموشی مسئله فلسطین شود، خاطرنشان کردند: به توفیق و به عزت و جلال الهی، فلسطین بر اشغالگران صهیونیست پیروز خواهد شد و جَوَلان چند روزه جریان باطل پایان خواهد یافت. همچنانکه کارهایی که در سوریه میکنند نشانه قوت آنها نیست بلکه نشانه ضعف است و موجب ضعف بیشتر نیز خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای ابراز امیدواری کردند ملت ایران و ملت های مومن روزی پیروزی فلسطین بر غاصبان آن سرزمین را به چشم خود مشاهده کنند.
در ابتدای این دیدار وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سخنانی، بهبود وضعیت کارگران را بهبود حال همه جامعه دانست و گفت: کارگران نیروی پیشبرنده سیاستهای اقتصادی کشورند و مشارکت آنها در تدوین و اجرای سیاستها، کلید راهگشای تولید و صنعت خواهد بود.
«پیگیری میدانی مصوبات کار و تولید»، «هدفگذاری برای کاهش ۸ درصدی حوادث کار در سال ۱۴۰۴»، «حفظ قدرت خرید کارگران»، «توزیع کالابرگ»، «تقویت فرهنگ کار با حذف واسطهها»، «کاهش هزینههای جامعه کارگری با اصلاح نظام آموزشی و نظام سلامت»، «پیگیری مسکن کارگری» و «مطالبه از جامعه هنری برای تجلیل از مقام کارگر» از جمله محورهای سخنان آقای میدری در این دیدار بود.
بیانات:
در دومین ماه از سال «سرمایهگذاری برای تولید»(۱)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا و حبیب قلوبنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز. جلسهی حضور هر سال کارگران عزیز در حسینیّه، برای بنده یک جلسهی مهمّی است. مسائل مربوط به کار و کارگری با سرنوشت کشور سروکار دارد.
من اوّلاً تبریک عرض کنم میلاد باسعادت حضرت ابیالحسنالرّضا (سلام الله علیه) را و به فال نیک بگیریم همزمانی این جلسه را با این ولادت شریف. همچنین یاد کنم از شهید عزیزمان، شهید رئیسی که به مسائل مردم، و از جمله بخصوص به مسائل کارگران اهمّیّت میداد و دنبال میکرد.
مطالبی که آقای وزیر اینجا گفتند، همه مطالب درستی بود؛ یعنی خلأهایی که وجود دارد، نیازهایی که هست، کارهایی که باید بشود ــ که ایشان اینجا یکییکی شمردند ــ اینها همه درست است. من تنها نکتهای که توجّه میدهم، این است که خود ایشان و وزارتخانه و بعضی بخشهای دیگر دولت بدانند که مخاطب این حرفها خودشان هستند. من از صمیم دل دعا میکنم که خدای متعال کمک کند به آنها، توفیق بدهد بتوانند این کارها را انجام بدهند. اگر همّت کنند و تصمیم بگیرند، میتوانند.
دربارهی مسائل کارگری، خیلی از حرفهای لازم زده شده؛ البتّه کارهای خوبی هم انجام گرفته، لکن روی بعضی از نقاط باید تأکید کرد؛ ولو تکراری هم هست، باید تکرار کرد. من چند نکته را یادداشت کردهام که عرض میکنم.
مطلب اوّل در مورد ارزشگذاری است. مخاطب این بخش ــ ارزشگذاری کارگر و ارزشگذاری کار ــ در درجهی اوّل، خود شما کارگرها هستید، برای اینکه قدر خودتان را بدانید و بدانید آنچه دارید انجام میدهید، در واقع کجای مجموعهی آفرینش، مجموعهی جامعه، مجموعهی خواستهای معنوی و ارزشهای دینی را پُر میکند.
یک موضوع، موضوع ارزش کارگر است؛ کارگر نه به حیث کارش، [بلکه] به حیث انسانیّتش. کارگر دو خصوصیّت مهم دارد که این دو خصوصیّت، هر کدام یک حسنه است پیش خدای متعال: اوّل اینکه سعی میکند نان حلال را و رزق زندگی را با نیروی خودش به دست بیاورد؛ کَلّ(۲) بر دیگران نمیشود، مفتخوری نمیکند، چپاولگری نمیکند، از مال دیگران به سمت خودش نمیکشد؛ با نیروی خودش [نان به دست میآورد] ــ نیروی کار، انواع کارگرها؛ هر کدام به نحوی ــ که این یک حسنه است، این یک کار مهم است؛ انسان باید اینجور زندگی کند؛ این الگو است برای زندگی هر انسانی، که متّکی به خود، متّکی به نیروی خود، زندگی را اینجور بگذراند. این یک خصوصیّت.
خصوصیّت دوّم که آن هم حسنهی مهمّی است، این است که کارگر نیازهای دیگران را برآورده میکند. شما برای مردم مصنوعات صنعتی، کشاورزی، خدماتی تولید میکنید، در اختیار آنها میگذارید؛ یعنی به زندگی دیگران دارید کمک میکنید. از لحاظ انسانی این دو نقطه بسیار باارزش است، حسنه است. اگر فرض بفرمایید ما بخواهیم ارزشگذاری کنیم، کسی هست که اهل عبادت و مانند اینها است منتها برای زندگی خودش و بقای خودش و اهلش هیچ گونه تلاشی انجام نمیدهد، کارگر که تلاش میکند، کار میکند، از او افضل است. این ارزشگذاری است. این مربوط به کارگر به حیث کارگری، به حیث انسانی.
و امّا ارزشگذاری کار؛ این خیلی مهم است؛ این خیلی برجسته است. کار یک ستون اصلیِ ادارهی زندگی بشر است. اگر کار نباشد، زندگی بشر فلج میشود. سرمایه مسلّماً تأثیر دارد، علم مسلّماً تأثیر دارد، امّا سرمایه و علم بدون نیروی کننده، بدون کارگر به هیچ کار نمیآید و هیچ فایدهای بر آن مترتّب نمیشود. کارگر روح میدهد به جسم سرمایه. ما گفتیم [شعار] امسال «سرمایهگذاری برای تولید»؛ خیلی خب، مهمترین سرمایه، کارگر است. سرمایهگذاری بکنند امّا توجّه داشته باشند که این سرمایهگذاری مالی، بدون ارادهی کارگر، بدون تواناییهای کارگر، بدون خواست کارگر به جایی نخواهد رسید. نقش کار این است: یکی از ستونهای اصلی قوام و دوام جامعه است. برای همین هم هست که شما میبینید دشمنان هر جامعهای از جمله دشمنان جمهوری اسلامی از اوّل انقلاب تا امروز تلاش داشتند که بلکه بتوانند جامعهی کارگری را از کار در فضای جمهوری اسلامی منصرف کنند، معترض کنند؛ از روز اوّل. بنده خاطره دارم در این زمینه که حالا جای گفتنش نیست. حالا آن روز کمونیستها بودند، مارکسیستها بودند که دنبال این بودند محیطهای کارگری را قبضه کنند، در اختیار خودشان بگیرند، بعد ناگهان یک بخش را بکلّی تعطیل کنند، فلج [بشود]. هر بخش را که تعطیل میکردند فلج بود؛ امروز هم همان انگیزه وجود دارد؛ آن روز کمونیستها این کار را میکردند، امروز عوامل سیا و موساد این کار را میکنند. البتّه هم آن روز، هم امروز کارگرهای ما محکم ایستادهاند و با مشت محکم به دهان طرفها کوبیدهاند.
خب، عرض کردیم که مهمترین سرمایه، کارگر است؛ یعنی تأثیر کارگر از پول و از تحقیقات علمی و مانند اینها بیشتر است. «ما با این سرمایه چه کنیم؟»؛ این شروعِ وظایفی است که در قبال کارگران وجود دارد. یک بخشی از این وظیفه ممکن است به عهدهی بندهی حقیر باشد، بخشی به عهدهی وزیر باشد، بخشی به عهدهی صاحب سرمایه و کارآفرین باشد، بخشی به عهدهی عموم مردم باشد، بخشی به عهدهی مطبوعات باشد. بالاخره در قبال کارگر وظایفی وجود دارد.
کارگر برای اینکه بتواند درست کار بکند، هم بتواند کار را خوب از آب دربیاورد و به دیگران کمک برساند، هم بتواند خودش سرپا بِایستد، نیازهایی دارد؛ یکی از این نیازها امنیّت شغلی است؛ یکی از این نیازها ایمنی بدنی است؛ این حوادثی که گاهی اتّفاق میافتد برای کارگرها، اینها عمیقاً انسان را ناراحت میکند؛ اینها ضربه است؛ [یک نیاز،] ایمنی است. یکی از این نیازها برطرف کردن دغدغههای معیشتی است؛ یعنی این کارها باید انجام بگیرد. خب حالا من به بعضی از اینها با اشاره عرض میکنم و عبور میکنم.
اوّلین موضوع، امنیّت شغلی است. کارگر باید بداند که سر این شغل خواهد بود، تا بتواند برنامهریزی کند؛ دغدغه نداشته باشد که حالا تا کِی، تا چند [وقت هست]؛ ادامهی شغل او منوط و وابستهی به ارادهی دیگری نباشد؛ امنیّت شغلی یعنی این. باید این امنیّت را تأمین کرد. در یک دورهای چند سال قبل از این، به بهانههای گوناگون کارخانههای متعدّدی تعطیل شد؛ این خب ضدّ امنیّت شغلی است. گاهی گزارش میآمد که فلان کارخانه تعطیل شد؛ میپرسیدیم چرا؟ میگفتیم چرا؟ بهانه میآوردند که موادّ اوّلیّه نیست، ماشینها فرسوده است و مانند اینها؛ البتّه اینها هست لکن اینها علاج دارد؛ باید علاج کنند. کارخانه را نباید تعطیل کنند.
یک مواردی، که من قبلاً هم اشاره کردهام،(۳) تعطیل کارخانهها یک حرکت خائنانه بود؛ برای این بود که این زمین ارزش بالایی پیدا کرده بود، ماشینها را یک جوری بفروشند، کارگرها را یک جوری بازخرید کنند، از زمین استفادهی بیشتری بکنند برای پول! برای پول، برای اطماع شخصی این کار را میکردند. اینجا، هم دستگاههای نظارتی، هم دستگاه قضائی باید مراقبت کنند؛ [این] یکی از کارهای اساسی و مهم است. دستگاههای دولتی هم که خب وظیفه دارند؛ چه وزارت کار، چه بعضی از دستگاههای دیگر؛ باید جلوی این گرفته بشود. لذا طبق آماری که به ما دادند، در دولت شهید رئیسی هشت هزار کارخانه را به کار برگرداندند؛ پس میشود. پس میشود کارخانهی تعطیلشده را یا کارخانهای را که با یکسوّم ظرفیّت، یکچهارم ظرفیّت کار میکند، به کار برگرداند. یکی از افتخارات آن شهید عزیز همین بود؛ با بنده هم شاید مکرّر این را در میان گذاشته بود. بنابراین یک [مسئله،] مسئلهی امنیّت شغلی است.
در کنار این امنیّت شغلی، این را هم به شما عرض بکنم: ببینید! امنیّت شغلیِ کارگر، ملازم و همراه است با امنیّت شغلیِ کارآفرین؛ یعنی او هم باید امنیّت شغلی داشته باشد. ما جوری رفتار نکنیم که او احساس کند سرمایهگذاریاش و حفظ سرمایهاش به ضرر او تمام میشود؛ یعنی او هم باید امنیّت شغلی داشته باشد. کار درست این است، سیاست درست این است که بتوانیم کاری کنیم، هم جنبهی امنیّت شغلی در کارگر محفوظ بماند، هم در آن طرف محفوظ بماند.
موضوع دوّمی که برای دستگاه کارگری لازم است و من یادداشت کردهام، مسئلهی «مهارتافزایی» است. یکی از کارهایی که ما باید انجام بدهیم، این است که تلاش کنیم کارگر ما، کارگری ماهر بشود. اگر چنانچه کارگر، در کار ماهر بشود، کار بهتر، مرغوبتر، برجستهتر تولید خواهد شد، به دست خواهد آمد که طبعاً، به نفع سازنده است، به نفع کارگر است، به نفع جامعه است؛ به نفع همه است. این یکی از [مسائل] مهم است.حالا ما برای مسئلهی مهارتآموزی، دستگاه هم داریم. حالا الان در [بین] راه وزیر محترم هم به من گفتند، بنده هم اطّلاع دارم؛ آموزشگاههای فنّی و حرفهای، یک زمینهی بسیار خوبی است. کسانی هستند از جوانهای ما، بلکه نوجوانهای ما که مسیر تحصیلات دانشگاهی را بر این مسیر حرفهآموزی و فنآموزی ترجیح نمیدهند و در اینجا کار میکنند. اینها بهترین کارگرانند؛ بهترین کسانی هستند که میتوانند به کشور خدمت کنند، به خودشان خدمت کنند، سطح زندگی خودشان را بالا ببرند، سطح زندگی مردم را هم بالا ببرند. ما این امکان را داریم. البتّه در کنار آموزشگاههای فنّی و حرفهای ــ که مهم است و بنده بارها تأکید کردهام ــ خود شرکتهای بزرگ هم میتوانند در حاشیهی کار خودشان، یک دستگاههایی برای افزایش مهارت ایجاد کنند؛ این هم میشود. [این] از کارهایی است که باید انجام بگیرد؛ شرکتهای بزرگ میتوانند این کار را انجام بدهند. دوره بگذارند؛ دورههای موقّت بگذارند، مهارتهای لازم را به کارگران بدهند تا بتوانند کار را بهتر و با مهارت بیشتری انجام بدهند.
یک مسئلهی دیگر ــ همینطور که اشاره کردیم ــ مسئلهی ایمنی کارگر است؛ ایمنی بدن کارگر. حالا البتّه خبرهای اسفبار معادن را در این دو سه ساله شنیدیم، امّا فقط آنجا نیست، در جاهای دیگر هم به من گزارش شده؛ در کارخانههای دیگر هم مسئلهی ایمنی، مسئلهی بسیار مهمی است. بایستی مراقبت بشود، و از لحاظ تأمین اجتماعی، از لحاظ رعایتهای فنّی جوری رفتار بشود که ایمنی کارگران تأمین بشود.
یک قلم مهم در مورد حمایت از کارگران، مسئلهی مصرف تولیدات داخلی است که بنده چند سال است روی این دارم تکیه میکنم، تأکید میکنم،(۴) در برنامهی ششم(۵) [هم] آمد. البتّه بعضیها درست عمل نکردند، امّا تا آن مقداری که عمل شد مفید بود. وقتی این جنسی که ما میخریم، جنسی است که در داخل تولید شده، در واقع داریم کمک میکنیم به کارگر داخلی و به سرمایهگذار داخلی. همین جنس وقتی در داخل وجود دارد و ما نوع خارجی آن را انتخاب میکنیم و میخریم، معنایش این است که داریم کمک میکنیم به کارگر آن کشور، به سرمایهگذار آن کشور، او را ترجیح میدهیم بر کارگر خودمان. این انصاف است؟ این انسانیّت است؟
البتّه بهانههایی وجود دارد؛ مثلاً کیفیّت تولید داخلی چنین است، چنان است؛ نه، در یک مواردی کیفیّت تولید داخلی هم خیلی خوب است. ما الان در برخی از اجناس و وسایل مربوط به زندگی داخل منزل و دیگر چیزها، کیفیّت محصولاتمان از خارج اگر بهتر نباشد، کمتر نیست. این را فرهنگ کنیم، به عنوان یک فرهنگ رایج؛ ایرانی وظیفهی خودش بداند که جنس ایرانی مصرف کند، مگر آن جایی که در داخل تولیدش نیست. [استفاده از] آن چیزی که در داخل تولید میشود، همه وظیفهی خودشان بدانند؛ این را فرهنگ کنیم.
من شنیدم اخیراً یکی از دستگاهها اعلام کرده که ممنوعیّت ورود محصولات دارای مشابه داخلی برداشته شد. چرا برداشته بشود؟ آن چیزی را که در داخل تولید میشود ترویج کنید؛ اگر کیفیّتش خوب نیست، سعی کنید روی کیفیّت کار بشود. بنده اینجا چند سال قبل از این راجع به خودرو ــ که میگفتند مصرف بنزین خودروهای داخلی زیاد است ــ گفتم(۶) اگر در حال محاصرهی اقتصادی و محاصرهی علمی که صاحبان دانش در دنیا درها را به روی دانشمند ایرانی و دانشجوی ایرانی میبندند، دانشمند ایرانی میآید کارهای بزرگی را انجام میدهد، اگر جوان ایرانی میتواند آنجور موشکی تولید کند، آنجور سلاحی تولید کند، آنجور محصولی تولید کند که دشمنش تعجّب میکند و میگوید من به احترام این کار بلند میشوم میایستم،(۷) خب میتواند خودرویی هم تولید کند که مصرفش کمتر باشد، تولیدش بهتر باشد. روی این کار کنیم، روی این تکیه کنیم. آنچه آسانتر است، این است که بگوییم «خیلی خب، راه را باز کنیم تا از خارج، داخل بشود»؛ این به ضرر کشور است، این به ضرر جامعهی کارگری است، این به ضرر کلّ کشور است. بنابراین، یک قلم مهمّ حمایت از کارگر همین است که ما تولید داخلی را مصرف کنیم و این را یک فرهنگ قرار بدهیم.
یکی از کارهای مهم که به نظر من احتیاج دارد به یک برنامهریزی جامع و کامل از سوی مسئولین و خیلی به نفع کارگر است ــ هم به نفع کارگر است، هم به نفع کارفرما است ــ این است که کارگر در سود حاصل از تولید شریک بشود. اگر کارگر احساس کند که هرچه سود این جنس بیشتر بشود، سود او هم بیشتر خواهد شد، انگیزه پیدا میکند برای اینکه کار را بهتر از آب دربیاورد؛ یعنی این به کارگر انگیزه میدهد، کار را بهتر، کاملتر، تمیزتر از آب درمیآورد؛ میشود مصداق همان روایتی که من بارها تکرار کردهام: رَحِمَ اللهُ اِمرَاً عَمِلَ عَمَلاً فَاَتقَنَه؛(۸) کار متقن، کار خوب. امروز در دنیا بعضی از کارخانهجاتی که یک محصولی را تولید میکنند، روی محصولشان تاریخ ایجاد این کارخانه را مینویسند؛ افتخار میکنند که صد سال پیش این کارخانه راه افتاده. اینکه یک دستگاه تولیدی بتواند ــ حالا ما تولید صنعتی را مثال زدیم، بقیّهی تولیدیها هم مثل تولید صنعتیاند؛ بعضی از خدمات [هم] همینطور ــ جوری عمل بکند که صد سال مشتری داشته باشد و افتخار بکند، این بهترین کار است. این با شرکت کارگران در سود کارخانه به دست میآید. یکی از کارهای مهم، این است.
یک نکتهی برجستهی دیگر هم ــ که ایشان(۹) اشاره کردند ــ مسئلهی مسکن کارگری است. اگر کارگاههای بزرگ با تعاونیهای مسکن کارگری ــ اگر چنین تعاونیای وجود دارد، در جاهایی که وجود دارد ــ همکاری کنند، این بیشترین کمک به کارگر است. اگر تعاونی وجود ندارد، میتوانند تعاونی را ایجاد کنند، به ایجاد تعاونی کمک کنند یا میتوانند خانههای سازمانی را در کنار کارخانههای بزرگ به وجود بیاورند که دغدغهی مسکن، که یکی از مهمترین دغدغهها است از بین برود، خیالشان راحت باشد از این جهت. یکی از مهمترین کمکهایی که به کارگران میشود کرد، این است.
یک موضوع دیگری که من اینجا یادداشت کردهام عرض کنم، مسئلهی فرهنگ محیط کار است. ببینید، در فلسفهی مارکسیستها و کمونیستها محیط کار محیط تضاد است، محیط دشمنی است؛ یعنی کارگر بایستی با آن صاحب کارخانه دشمن باشد؛ فلسفه این است. مجموعهی حرکت جامعه حرکت ضدّیّت با یکدیگر و تضاد است. به نظر آنها حکم تضاد در [طول] تاریخ ،در مسائل اجتماعی، در مسئلهی سیاست، در مسئلهی اقتصاد جاری است؛ سالهای متمادی مردم را معطّل این فکر غلط کردند؛ هم خودشان را بدبخت کردند، هم بسیاری از مردم دنیا را بدبخت کردند. اسلام درست نقطهی مقابل این را میگوید.
اسلام محیط زندگی را، محیط کار را، محیط تاریخ را، محیط ائتلاف و همراهی و همفکری میداند. آنهایی که اهل دنبالگیری و تحقیق در قرآن هستند، تعبیر «زوجیّت» را، کلمهی «زوج» را، «زوجیّت» را در قرآن دنبال کنند: سُبحانَ الَّذی خَلَقَ الاَزواجَ کُلَّها مِمّا تُنبِتُ الاَرضُ وَ مِن اَنفُسِهِم وَ مِمّا لا یَعلَمون؛(۱۰) یعنی در همهچیز عالم مسئلهی همراهی، همدلی، همکاری، همافزایی وجود دارد. راجع به محیط کار هم همینجور است؛ باید همافزایی بشود؛ بایستی از دو طرفْ صمیمانه، نه [فقط] با زبان، به یکدیگر کمک کنند.
یک نکتهی آخر هم این است که ما وقتی که راجع به کارگر صحبت میکنیم، فقط کارگر صنعتی مورد نظر نباشد؛ کارگر ساختمانی، کارگر مزرعه، کارگر میدان ترهبار، بانوان کارگر که داخل خانه مشغول کارگری هستند و کار میکنند، که امروز به برکت این وسایل ارتباطی و مانند اینها، خیلیها در خانه کار میکنند و بهره میبرند و سود میبرند؛ از لحاظ تأمین اجتماعی، از لحاظ چیزهای گوناگون اینها هم مورد توجّه باشند.
یک جمله عرض بکنم راجع به سیاستهای مغرضانهای که امروز در دنیا علیه ملّتها به کار میرود. سعی میشود مسائل مربوط به فلسطین به فراموشی سپرده بشود؛ ملّتهای مسلمان نباید اجازه بدهند؛ نباید اجازه بدهند. با شایعههای گوناگون، با حرفهای گوناگون، با پیش آوردن مسائل جدید، حرفهای جدیدِ بیربط و بیمعنی سعی میکنند ذهنها را از مسئلهی فلسطین منصرف کنند. ذهنها نباید از مسئلهی فلسطین منصرف بشود. جنایتی که رژیم صهیونیستی در غزّه، در فلسطین انجام میدهد، چیزی نیست که قابل صرفنظر کردن باشد؛ همهی دنیا باید در مقابلش بِایستند؛ هم در مقابل خود رژیم صهیونیستی بِایستند، هم در مقابل حامیان رژیم صهیونیستی بِایستند؛(۱۱) بله، تشخیص شما تشخیص درستی است؛ آمریکاییها به معنای واقعی کلمه حمایت میکنند. حالا در عالم سیاست حرفهایی زده میشود، چیزهایی گفته میشود که ممکن است خلاف این را به ذهنها متبادر کند امّا واقعیّت قضیّه این نیست.
واقعیّت این است که ملّت مظلوم فلسطین، مردم مظلوم غزّه امروز فقط با رژیم صهیونیستی روبهرو نیستند؛ با آمریکا روبهرویند، با انگلیس روبهرویند؛ آنها هستند که این جنایتکار را اینجور تقویت میکنند، وَالّا وظیفهی آنها این بود که جلویش را بگیرند. شما بهشان سلاح دادید، شما بهشان امکانات دادید؛ هر وقت کم میآورند، از شما دارند استفاده میکنند و بهشان از طرف شما کمک میشود. حالا که میبینید دارند جنایت میکنند؛ اینهمه قتل، اینهمه کشتار، اینهمه جنایت! باید در مقابلشان بِایستند. وظیفهی آمریکا این است که جلوی این جنایت را بگیرد؛ نهفقط این کار را نمیکنند، بلکه کمک هم میکنند. بنابراین دنیا باید، هم در مقابل رژیم صهیونیستی، هم در مقابل کمککنندگانش ــ از جمله آمریکا ــ به معنای واقعی کلمه بِایستند. بعضی از شعارها و بعضی از حرفها و بعضی از حوادث گذرا نبایستی موجب فراموش شدن مسئلهی فلسطین بشود.
البتّه بنده عقیدهام این است که به توفیق الهی، به عزّت و جلال الهی، فلسطین بر اشغالگران صهیونیست پیروز خواهد شد؛ این کار اتّفاق خواهد افتاد. باطل جَوَلانی دارد، چند روزی جلوهای میکند لکن رفتنی است؛ قطعاً خواهد رفت؛ در این تردیدی نیست. این ظواهری که مشاهده میشود، حالا کارهایی میکنند و پیشرفتهایی در سوریه و در جاهای دیگر انجام میدهند، این دلیل قوّت نیست بلکه نشانهی ضعف است و موجب ضعفِ بیشتر هم خواهد شد؛ انشاءالله. امیدواریم ملّت ایران و ملّتهای مؤمن، این روز ــ روز پیروزی فلسطین بر مهاجمین و بر غاصبان فلسطین ــ را انشاءالله به چشم خودشان مشاهده کنند.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱ در ابتدای این دیدار، دکتر احمد میدری (وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی) مطالبی بیان کرد.
(۲ سَربار
(۳ بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت (۱۳۹۷/۶/۷)
(۴ از جمله، بیانات در دیدار کارگران (۱۴۰۱/۲/۱۹)
(۵ سیاستهای کلّی برنامهی ششم توسعه (۱۳۹۴/۴/۹)
(۶ بیانات در ارتباط تصویری با مجموعههای تولیدی (۱۳۹۹/۲/۱۷)
(۷ اشاره به سخنان یوزی رابین (رئیس اسبق سازمان دفاع موشکی رژیم صهیونیستی) در سال ۲۰۱۵ که گفته بود به احترام مهندسانی که این موشکها را تولید کردهاند، کلاه از سر برمیدارم.
(۸ مسائل علیّبنجعفر و مستدرکاتها، ص ۹۳ )با اندکی تفاوت(
(۹ وزیر کار و امور اجتماعی
(۱۰ سورهی یس، آیهی ۳۶؛ «پاک [خدایی] که از آنچه زمین میرویاند و نیز از خودشان و از آنچه نمیدانند، همه را نر و مادّه گردانیده است.»
(۱۱ شعار «مرگ بر آمریکا»ی حضّار
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و افضل الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد المصطفی و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی العالمین.
برآمدنِ حوزهی مبارک قم در طلیعهی قرن چهاردهم هجری شمسی، پدیدهای بینظیر بود که در میانهی حوادثی بزرگ و سهمگین رخ داد؛ حوادثی که فضای منطقهی غرب آسیا را تیرهوتار و زندگی ملّتهای آن را دستخوش آشفتگی و تباهی کرده بود.
منشأ و علّت این مرارت گسترده و دیرپا، دخالتهای دول استعماری و فاتحان جنگ جهانی اوّل بود که با هدف تصرّف و تسلّط بر این جغرافیای حسّاس و سرشار از منابع زیرزمینی، از همهی ابزارها استفاده کردند و با نیروی نظامی، با طرّاحیهای سیاسی، با رشوه و استخدام خیانتکاران داخلی، با ابزارهای تبلیغاتی و فرهنگی، و با هر وسیلهی ممکن دیگر، توانستند هدفهای خود را تحقّق بخشند.
در عراق، یک حکومت انگلیسی و سپس یک دولت پادشاهی دستنشانده بر سر کار آوردند؛ در منطقهی شامات، از سویی انگلیس و از سویی فرانسه، تصرّفات استعماری خود را با ایجاد نظام طائفی در بخشی و حکومت خاندان دستنشاندهی انگلیس در بخشی دیگر، و ایجاد اختناق و فشار بر مردم بخصوص مسلمانان و علمای دینی در سراسر آن گستردند؛ در ایران، یک قزّاق بیرحم و طمّاع و بیشخصیّت را بتدریج برکشیده و به صدارت و سپس پادشاهی رساندند؛ در فلسطین، کوچ تدریجی عوامل صهیونی و تسلیح آنها را آغاز و با حرکتی آرام، زمینه را برای ایجاد غدّهی سرطانی در قلب دنیای اسلام آماده کردند. هر جا ــ چه در عراق و چه در شام و فلسطین و چه در ایران ــ مقاومتی در برابر نقشههای گامبهگام آنها وجود داشت، سرکوب کردند، و در برخی شهرها همچون نجف کار را به دستگیری دستهجمعی علما و حتّی به تبعید اهانتآمیز مراجع بزرگی همچون میرزای نائینی و سیّدابوالحسن اصفهانی و شیخ مهدی خالصی رساندند و برای دستگیری مردان مجاهد، تفحّص خانهبهخانه راه انداختند. ملّتها دهشتزده و سرگشته و افقها تاریک و نومیدکننده شدند. در ایران، مجاهدانِ گیلان و تبریز و مشهد را به خاکوخون کشیدند و مباشرانِ قراردادهای خائنانه در رأس امور قرار گرفتند.
در میانهی چنین حوادث تلخ و چنین شب بیفروغی بود که ستارهی قم طلوع کرد. دست قدرت الهی، فقیهی بزرگ و پرهیزکار و مجرّب را برانگیخت تا با هجرت به قم، حوزهی مندرس و تعطیلشده را دوباره جان بخشد و نهالی تازه و مبارک در سنگلاخ آن زمانهی ناسازگار، در مجاورت حرم دُخت مطهّر حضرت موسیبنجعفر (علیهم السّلام) و در آن زمین مستعد بنشاند.
قم در هنگام ورود آیتالله حائری از علمای بزرگ خالی نبود؛ بزرگانی چون آیاتالله میرزا محمّد ارباب و شیخ ابوالقاسم کبیر و تعدادی دیگر در این شهر میزیستند، ولی هنر بزرگ تشکیل حوزهی علمیّه یعنی پرورشگاه علم و عالِم و دین و دَیّن(۱) با همهی ظرافتها و تدبیرهایش فقط از شخصیّت مؤیَّدی چون آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری (اعلی الله مقامه فی الجنان) برمیآمد.
تجربهی هشتسالهی تشکیل و ادارهی حوزهی علمیّهی پُررونق در اراک، و سالها پیش از آن، معاشرت نزدیک با رهبر بزرگ شیعه، میرزای شیرازی در سامرّا و ملاحظهی تدابیر ایشان در تشکیل و ادارهی حوزهی علمیّهی آن شهر، به او رهنمایی میدادند؛ و درایت و شجاعت و انگیزه و امید در او، وی را در این راه دشوار به پیش میبردند.
حوزه در سالهای آغازین، با پایداری مخلصانه و متوکّلانهی او از زیر تیغ آختهی رضاخانی که برای محو نشانهها و پایههای دین، به صغیر و کبیر رحم نمیکرد، به سلامت جَست؛ ستمگر خبیث نابود شد، و حوزهای که سالها زیر فشار حدّاکثریِ او بود، ماند و رشد کرد؛ و از آن، خورشیدی چون حضرت روحالله سر برآورد. حوزهی علمیّهای که یک روز طلّابش برای حفظ جان خود از سحرگاه به زوایایی در بیرون شهر پناه میبردند و به درس و بحث میپرداختند و شبانگاه به حجرههای تاریک در مدرسهها بازمیگشتند، در چهار دهه پس از آن، کانونی شد که شعلههای مبارزه با دودمان خبیث رضاخان را به سراسر ایران میفرستاد و دلهای افسرده و ناامید را برمیافروخت و جوانان منزوی را به میانهی میدان میکشاند.
و همین حوزه بود که چندی پس از درگذشت مؤسّسش، با قدوم مرجع عظیمالشّأن، آیتالله بروجردی، قلّهی علمی و تحقیقی و تبلیغیِ تشیّع در سراسر جهان شد. و سرانجام همین حوزه بود که در کمتر از ششدهه، قدرت معنوی و وجههی مردمی خود را به آنجا رساند که توانست رژیم خائن و فاسد و فاسق پادشاهی را به دست مردم ریشهکن کند و پس از قرنها، اسلام را در جایگاه حاکمیّت سیاسیِ کشوری بزرگ و بافرهنگ و دارای همهگونه استعداد بنشاند.
متخرّج همین حوزهی پُربرکت بود که ایران را الگوی اسلامخواهی در جهان اسلام، بلکه پیشروِ دینگرایی در سراسر جهان ساخت؛ با خطاب پیامبرانهی او خون بر شمشیر پیروز شد؛ با تدبیر او جمهوری اسلامی متولّد شد؛ با شجاعت و توکّل او ملّت ایران در برابر تهدیدها سینه سپر کرد و بر بسیاری فائق آمد؛ و امروز با درسها و مواریث او کشور در بسیاری از ابعاد زندگی، مانعها را درمینوردد و پیش میرود.
رحمت و رضوان پیوستهی خدا بر بنیانگذار این حوزهی پُربرکت و باعظمت و این شجرهی طیّبهی پُرثمر؛ انسان والا و دانا و مبارک، عالِم دین و آراسته به آرامشِ یقین، حضرت آیتاللهالعظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری.
اکنون لازم است دربارهی چند موضوع که گمان میرود به کار امروز و فردای حوزهی علمیّه خواهد آمد، سخنانی گفته شود، به امید آن که حوزهی موفّق کنونی را در راهِ رسیدن به حوزهای «پیشرو و سرآمد» کمک کند.
نخستین موضوع، عنوان «حوزهی علمیّه» و محتوای عمیق آن است.
ادبیات رایج در این باره، کوته و نارسا است. حوزه برخلاف آنچه این ادبیّات نشان میدهد، صرفاً یک مؤسّسهی تدریس و تدرّس نیست، بلکه مجموعهای از علم، و تربیت، و کارکردهای اجتماعی و سیاسی است. ابعاد گوناگون این واژهی پُرمعنا را عمدتاً میتوان اینگونه فهرست کرد:
۱- یک مرکز علمی با تخصّصهای معیّن؛
۲- مرکز تربیت نیروی مهذّب و کارآمد برای هدایت دینی و اخلاقیِ جامعه؛
۳- خطّ مقدّم جبههی تقابل با تهدیدهای دشمنان در عرصههای گوناگون؛
۴- مرکز تولید و تبیین اندیشهی اسلام در باب نظامات اجتماعی؛ از نظام سیاسی و شکل و محتوای آن، تا نظامات مربوط به ادارهی کشور، و تا نظام خانواده و روابط شخصی، بر اساس فقه و فلسفه و منظومهی ارزشی اسلام؛
۵- مرکز و شاید قلّهی نوآوریهای تمدّنی و آیندهنگریهای لازم در چارچوب پیام جهانی اسلام.
این سرفصلها است که واژهی «حوزهی علمیّه» را معنی میکند و عناصر تشکیلدهندهی آن و به تعبیری «انتظارات» از آن را نشان میدهد؛ و همینها است که تلاش برای تقویت و پیشرفت آنها، میتواند حوزه را به معنی واقعی «پیشرو و سرآمد» نماید و چالشها و تهدیدهای محتمل پیش رو را علاج کند.
دربارهی هر یک از این سرفصلها واقعیّات و نیز نظراتی وجود دارد که به اجمال میتوان اینگونه بیان کرد:
اوّل ـ مرکز علمی:
حوزهی قم، وارث سرمایهی سترگ علمی شیعه است. این ذخیرهی در نوع خود بینظیر، محصول اندیشهورزی و پژوهشگریِ هزاران عالِم دینی در دانشهایی همچون فقه و کلام و فلسفه و تفسیر و حدیث، در طول هزار سال است.
تا پیش از اکتشافات علوم طبیعی در قرنهای اخیر، حوزههای علمی شیعه، عرصهای برای پرداختن به علوم دیگر نیز بهشمار میرفته؛ ولی در همهی ادوار، محور اصلیِ بحث و تحقیق در حوزهها، «علم فقه» و پس از آن با فاصلهای، «کلام و فلسفه و حدیث» بوده است.
پیشرفت تدریجی علم فقه در طول این دورهی طولانی، از زمان شیخ طوسی تا عصر محقّق حلّی، و از آنجا تا شهید، و از آنجا تا محقّق اردبیلی، و از آنجا تا شیخ انصاری و تا دوران کنونی برای اهل فن محسوس است. معیار در پیشرفت فقه، افزودن به داشتهها یعنی تولیدات علمی فاخر و ارتقاء سطح علم و یافتههای جدید است؛ ولی امروز با نگاه به تحوّلات سریع و شدید فکری و عملی در دورانهای معاصر، مخصوصاً در سدهی اخیر، انتظاراتی بیش از این را در زمینهی پیشرفت علمی حوزه باید مورد توجّه قرار داد.
در خصوص علم فقه این نکات درخور ملاحظه است:
اوّلاً فقه، پاسخ دین به نیازهای عملی فرد و جامعه است. با عقلانیّت تحوّلیافتهی نسلها، این پاسخگویی باید امروز بیش از گذشته دارای پشتوانهی فکری و علمی استوار و در عین حال قابل فهم و هضم باشد.
دیگر اینکه پدیدههای پیچیده و پُرتعداد در زندگی امروز مردم، سؤالهای بیسابقهای را پیش میآورد که فقه معاصر باید پاسخ آنها را آماده داشته باشد.
دیگر اینکه امروز با تشکیل نظام سیاسی اسلام، سؤال اصلی، چگونگی نگاه کلان شارع به ابعاد فردی و اجتماعی زندگی بشر و پایههای اصولی آن است؛ از نگاه به انسان و جایگاه انسانی و هدفهای زندگی او، تا نگاه به شکل مطلوب جامعهی بشری، و نگاه به سیاست و قدرت و روابط اجتماعی و خانواده و جنسیّت و عدالت و دیگر ابعاد زندگی. فتوای فقیه در هر مسئله باید نشاندهندهی بخشی از این نگاه کلان باشد.
الزام مهم برای دست یافتن به این خصوصیّات، اوّلاً آشنایی فقیه با همهی ابعاد و معارف دینی در همهی زمینهها، و ثانیاً آشنایی مناسب با یافتههای امروز بشر در عرصهی علوم انسانی و دانشهای مرتبط با زندگی انسان است.
باید پذیرفت که ذخیرهی انباشتهی علم در حوزه این ظرفیّت را دارد که طلبه را به این حدّ از تواناییهای علمی برساند، مشروط بر اینکه برخی نکتهها در شیوهی کار کنونی با چشم باز دیده و با دست توانا علاج شود.
یکی از این نکتهها، طولانی بودن دورهی تحصیل است. دورهی متنخوانی طلبه به شیوهای سؤالبرانگیز میگذرد؛ طلبه ناگزیر است کتاب قطور و محقّقانهی یک عالِم بزرگ را به عنوان کتاب درسی بیاموزد. این کتاب در واقع مربوط به هنگام ورود او به مرحلهی تحقیق اجتهادی است و سپردن آن به او پیش از این مرحله، تنها اثرش، طولانی کردن زمان متنخوانی است. کتاب درسی باید حاوی مطلب و زبان مناسب طلبه برای دوران محدود پیش از ورود به مرحلهی تحقیق باشد. تلاش موفّق یا ناموفّق بزرگانی همچون آخوند خراسانی، حاج شیخ عبدالکریم حائری و حاج سیّدصدرالدّین صدر برای جایگزین کردن کتابهایی چون قوانین و رسائل و فصول، با کفایه و دررالفوائد و خلاصةالفصول، با نگاه به همین ضرورتِ مهم بوده است. با اینکه آنها در زمانی زندگی میکردند که طلبه با انبوه واردات ذهنی و تکالیف عملی مانند امروز روبهرو نبود.
نکتهی دیگر، مسئلهی اولویّتهای فقهی است. امروز با تشکیل نظام اسلامی و مطرح شدن حکمرانی به شیوهی اسلام، موضوعات مهمّی برای حوزه اولویّت یافته که در گذشته مطرح نبوده است؛ مسئلههایی از قبیل روابط دولت با مردمش و با دولتها و ملّتهای دیگر، موضوع نفی سبیل، نظام اقتصادی و پایههای اصولی آن، پایههای اصولی نظام اسلامی، منشأ حاکمیّت از نظر اسلام، نقش مردم در آن و موضعگیری در قضایای مهم و در مقابل نظام سلطه، مفهوم و محتوای عدالت، و دهها موضوع اساسی و بعضاً حیاتی دیگر، برای امروز و فردای کشور دارای اولویّت و منتظر پاسخ فقهی است. (برخی از آنها دارای جنبهی کلامی نیز میباشد که در جای خود باید بحث شوند.)
در شیوهی کار کنونیِ حوزه، در بخش فقهی، توجّه کافی به این اولویّتها دیده نمیشود. گاه میبینیم برخی مهارتهای علمی که عموماً جنبهی آلی و مقدّماتی برای رسیدن به حکم شرع را دارد یا بعضی موضوعات فقهی یا اصولی خارج از اولویّتها، فقیه و محقّق را با شیرینی وسوسهانگیز خود، چنان در خود غرق میکند که ذهن او را بکلّی از آن مسائل اصلی و اولویّتدار منصرف میسازد و فرصتهای بیجایگزین و سرمایههای انسانی و مالی را فدا میکند، بیآنکه در وانفسای هجوم کفر، کمکی به تبیین سبک زندگی اسلامی و هدایت جامعه برساند.
اگر هدف کار علمی، اظهار فضل و سُمعهی(۲) علمی و مسابقه در فاضلنما شدن باشد، مصداق فعل مادّی و دنیاگرایانه و «اِتَّخَذَ اِلٰهَهُ هَواه»(۳) خواهد بود.
دوّم ـ تربیت نیروی مهذّب و کارآمد
حوزه نهادی برونگرا است. خروجی حوزه در همهی سطوح، در خدمت فکر و فرهنگ جامعه و انسانها است. حوزه موظّف به «بلاغ مبین» است. دامنهی این بلاغ، گسترهای عظیم است از معارف والای توحیدی تا وظایف شخصی شرعی، و از تبیین نظام اسلامی و شاکله و وظایف آن تا سبک زندگی و محیط زیست و حمایت از طبیعت و از حیوان، و بسی عرصهها و زوایای دیگر حیات بشری.
حوزههای علمیّه از دیرباز به این وظیفهی سنگین پرداخته و کسان بسیاری از متخرّجان(۴) آنها در سطوح مختلف علمی به شیوههای گوناگونِ تبلیغ دین روی آورده و عمری در آن گذراندهاند. پس از انقلاب، نهادهایی برای نظم بخشیدن و احیاناً قوام دادن به محتوای این حرکتهای تبلیغی در حوزه پدید آمد. خدمات باارزش آنان و دیگر متحرّفان(۵) امر تبلیغ دین نباید نادیده گرفته شود.
آنچه مهم است، آشنایی با فضای فکر و فرهنگ جامعه و ایجاد تناسب میان آوردههای تبلیغی با واقعیّتهای فکری و فرهنگی در میان مردم بویژه جوانان است. در این بخش حوزه دچار مشکل است. این صدها مقاله و مجلّه و گفتارهای مجلسی و تلویزیونی و امثال آن، در برابر سیل القائات مغالطهآمیز، نمیتواند وظیفهی بلاغ مبین را چنانکه نیاز و شایسته است، به انجام رساند.
جای دو عنصر کلیدی برای این بخش در حوزه خالی است: «تعلیم» و «تهذیب».
رساندن پیامی که بهروز و پُرکنندهی خلأ و برآورندهی هدف دین باشد، حتماً نیازمند آموزش و فراگیری است. دستگاهی باید متصدّی این مأموریّت شود و قدرت اقناع، آشنایی با شیوهی گفتگو، آگاهی از نوع تعامل با افکار عمومی و فضای رسانهای و مجازی، انضباط در مواجهه با عنصر مخالف را به طلبه بیاموزد و با تمرین و ممارست، در دورهای محدود، او را آمادهی ورود به این میدان کند. از سویی با استفاده از ابزارهای فنّی روز، تازهترین و شایعترین القائات و آفتهای فکری و اخلاقی را گردآوری و بهترین و رساترین و قویترین پاسخ را در قالب ادبیّات متناسب با زمان برای آن فراهم کند، و از سوی دیگر لازمترین دانستنیهای دینی متناسب با وضع فرهنگی و فکری روز را به صورت بستههای مناسب اندیشه و فرهنگ نسل جوان و نوجوان و خانوادهها تدوین نماید. این مجموعهی شکلی و محتوایی، مهمترین موضوع تعلیم در این بخش است.
در کار تبلیغ، موضع ایجابی و حتّی تهاجمی، از موضع دفاعی مهمتر است. آنچه دربارهی دفع و رفع شبههها و القائات گفته شد، نباید دستگاه تبلیغ را از تهاجم به مسلّمات فرهنگ انحرافی رایج در جهان و احیاناً در کشور ما، به غفلت بکشاند. فرهنگ تحمیلی و القائی غرب، با سرعتی روزافزون، رو به کجرَوی و انحطاط است؛ حوزهی فلسفهدان و متکلّم، به دفاع در برابر شبههانگیزی بسنده نمیکند بلکه در قبال این کجرَوی و گمراهی، چالشهای فکری میآفریند و مدّعیان گمرهساز را مجبور به پاسخگویی میکند.
تدارک این دستگاهِ آموزشدهنده از جمله اولویّتهای حوزه است؛ این، پرورشِ «مجاهد فرهنگی» است و با توجّه به تحرّک دشمنان دین که بجد در حال نیروپروری بخصوص در برخی عرصههای مهم میباشند، شایسته است بسیار جدّی شمرده شود و شتاب بگیرد.
تهذیب، ضرورت دیگری در کنار تعلیم است. تهذیب به معنیِ منزویپروری نیست. بخش عمدهای از گسترهی فعّالیّت مجاهد فرهنگی، دعوت به تهذیب نفْس و اخلاق اسلامی است، و این بدون برخورداریِ دعوتکننده از آنچه بدان دعوت میکند، کاری بیاثر و بیبرکت است. حوزه نیازمند تحرّکی بیش از گذشته در تأکید بر توصیههای اخلاقی است.
شما طلّاب و فضلای جوان به طور حتم قادرید به مدد دل پاک و ناآلوده و زبان صادقِ خود، وظیفهی تهذیب اخلاقی نسلِ جوان امروز را به سرانجام برسانید، مشروط بر اینکه نخست از خود شروع کنید. اخلاص در عمل و بستن راه بر وسوسهی مال و نام و مقام، کلید ورود به فضای دلنواز معنویّت و حقیقت است؛ و چنین است که کار دشوار مجاهدت فرهنگی، وظیفهای شیرین و حرکتی اثرگذار خواهد شد. سختیهای طلبگی در چنین وضعی به جای آنکه مانع رفتار مجاهدانهی تبلیغ شود، به وسیلهای برای ارادهی محکم و عزم راسخ تبدیل خواهد شد.
تأکید میکنم که به صحنهی تبلیغ دین هرگز به چشم یک میدان بیرقیب نباید نگریست و از مقابله با ابهامها و مغالطاتی که پیدرپی به صحنه فرستاده میشود، لحظهای نباید غفلت کرد.
در این بخش، در کنار تربیت نیرو برای بلاغ مبین، باید تربیت نیرو برای وظایف خاصّ در نظام و ادارهی کشور و نیز تربیت نیرو برای سامان دادن به درون حوزهی علمیّه و انجام دادنِ وظایف آن نیز مورد توجّه قرار گیرد، که مستلزم بحث جداگانه است.
سوّم ـ خطّ مقدّم جبههی تقابل با تهدیدهای دشمن در عرصههای گوناگون
این یکی از ناشناختهترین ابعاد حوزههای علمیّه و کارکرد مجموع علمای دین است. بیشک هیچ حرکت اصلاحی یا انقلابی در ۱۵۰ سال اخیر را در ایران و عراق نمیتوان یافت که علمای دین آن را رهبری نکرده یا در خطوط مقدّم آن حضور نداشتهاند. این نشانهی مهمّی از سرشت حوزههای علمیّه است.
در طول این دوران، در همهی مواردِ سیطرهجویی استعمار و استبداد، تنها علمای دین بودند که ابتدائاً وارد میدان شده و در بسیاری موارد به برکت حمایت مردم توانستند دشمن را ناکام بگذارند. هیچ کس جز آنان جرئت دم زدن نداشت و یا مسئله را بدرستی درک نمیکرد و پس از فریاد علما بود که شاید دیگرانی هم صدایی بلند میکردند.
کسروی که از معاندین سرسخت علمای دین به شمار میرود، اعتراف میکند که آغاز جنبش مشروطه از همراهی بخردانهی دو سیّد بهبهانی و طباطبائی پدید آمد. آری، آن روزها که غول استبداد در ایران پرچم افراشته بود، هیچ کس جز مراجع و علما جرئت دم زدن نداشت.
قراردادهای ننگین در طول این مدّت با مخالفت و ممانعت علما بود که ابطال شد؛ قرارداد رویتر با جلوگیری حاج ملّاعلی کنی، عالِم بزرگ تهران؛ قرارداد تنباکو با حکم میرزای شیرازی، مرجع اعلیٰ، و همراهی علمای بزرگ ایران؛ قرارداد وثوقالدّوله با افشاگری مدرّس؛ مبارزه با منسوجات خارجی با ابتکار آقانجفی اصفهانی و همراهی علمای اصفهان و پشتیبانی علمای نجف؛ و مواردی دیگر.
در همان سالهای مقارن با تشکیل حوزهی قم، بخشهایی از عراق و مرزهای ایران، با مرکزیّت نجف و کوفه، صحنهی جنگ مسلّحانهی علما با قوای اشغالگر انگلیس بود؛ نهتنها طلّاب و مدرّسین، که برخی علمای معروف همچون سیّدمصطفیٰ کاشانی و بعضی فرزندان مراجع در این درگیریها شرکت داشتند، که برخی شهید و بسیاری پس از آن به نقاط دوردست مستعمرات انگلیس تبعید شدند.
فعّالیّت مراجع بزرگ در مسئلهی فلسطین نیز ــ چه در اوایل قرن که سیاست کوچ و تسلیح صهیونیستها در فلسطین اجرا میشد، و چه در دههی سوّم آن که بخش مهمّ فلسطین رسماً به صهیونیها سپرده و دولت جعلی صهیونی اعلام شد ــ از بخشهای افتخارآمیز حوزههای علمیّه است. نامهها و بیانیّههای آنان در این باره، در شمار ارزشمندترین اسناد تاریخی است.
نقش بیبدیل حوزهی قم و سپس دیگر حوزههای علمیّه در ایران در ایجاد نهضت اسلامی و بر پا کردن انقلاب و توجیه افکار عمومی و به میدان آوردن عموم مردم نیز از برجستهترین نشانههای هویّت جهادی حوزههای علمیّه است. تحصیلکردگان حوزه با ذهنهای فعّال و زبانهای گویا از نخستین کسانی بودند که به غریو دشمنشکنِ امام مجاهد پاسخ گفته و با سرعت و جدّیّت و همراه با تحمّل صدمات، وارد میدان شده و به گسترش مفاهیم انقلابی و توجیه افکار عمومی پرداختند.
با آگاهی از این حقایق است که امام راحل (رضوان الله علیه) در پیام پُرمحتوا و تکاندهندهی خود به حوزههای علمیّه،(۶) روحانیّت را پیشکسوت شهادت در همهی انقلابهای مردمی و اسلامی دانسته، و متقابلاً راه شهدا و کار آنها را رسیدن به حقیقت تفقّه شمردهاند. در تعبیری دیگر علما را پیشگام در میدان جهاد و حمایت از میهن و حمایت از مظلومان معرّفی کردهاند. برای آیندهی حوزه هم بیشترین امید خود را به طلّاب و فضلائی بستهاند که دغدغهی نهضت و مبارزه و انقلاب، آنها را به تحرّک واداشته است، و از کسانی که فارغ از این مسائل حیاتی، فقط به کتاب و درس خود اکتفا میکردهاند، گلایهمندی خود را نشان دادهاند. در این پیام بارها به تحجّرگرایان اشاره شده و نسبت به نفوذ دشمن با استفاده از غفلت آنان هشدار و دربارهی شیوههای تحوّلیافتهی دینفروشی اعلام خطر شده است. به نظر صائب امام بزرگوار، شکارچیان استعمار در سراسر جهان در کمین شیردلان روحانی سیاستشناس نشسته و برای مبارزه با مجد و عظمت و نفوذ مردمی روحانیّت برنامهریزی میکنند.
در آن متنِ خردمندانه که با احساساتی عارفانه و عاشقانه به نگارش درآمده است، دلواپسی امام بزرگوار از اینکه جریان تحجّر و تقدّسنمایی، حوزهی علمیّه را دچار وسوسهی جدایی دین از سیاست و فعّالیّتهای اجتماعی کند و راه درست پیشرفت را مسدود سازد، آشکار است. این دغدغه ناشی از ترویج جریان خطرناکی است که دخالت حوزه در مسائل اساسی مردم و ورود در فعّالیّتهای اجتماعی و سیاسی و مبارزهی آن با ظلم و فساد را منافی با قدسیّت دین و حریم معنوی آن وانمود میکند و روحانیّت را به صلح کل بودن و دوری کردن از مخاطرات ورود در سیاست سفارش میکند.
ترویج این توهّم باطل، بزرگترین هدیه به عوامل استعمار و استکبار است که همواره از حضور و ورود علمای دین در معرکهی مبارزه با آنان زیان دیده و در موارد متعدّد شکست خوردهاند؛ و بزرگترین هدیه به عوامل نظام فاسد و فاسق و مزدوری است که با حرکت ملّت ایران به رهبری یک مرجع تقلید، ریشهکن و ازاله شد.
قدسیّت دین بیش از همهجا در میدانهای جهاد فکری و سیاسی و نظامی بُروز میکند و با فداکاری و جهادِ حاملانِ معارف دین و نثار خون پاک آنان تثبیت میشود. قدسیّت دین را در سیرهی پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) باید دید که در هنگام ورود به یثرب اوّلین اقدامش تشکیل حکومت و تنظیم نیروی نظامی و یکپارچه کردن عرصهی سیاست و عبادت در مسجد بود.
حوزهی علمیّه برای حفاظت از اعتبار معنوی و وفاداری به فلسفهی وجودیاش باید از مردم و جامعه و مسائل اساسی آن هرگز جدا نشود و جهاد را در همهی گونههایش در هنگام نیاز، وظیفهی قطعی خود بداند.
این همان سخن مهمّی است که امام بزرگوار بارها با حوزه و پیشکسوتها و بزرگان و به گونهی ویژه با طلّاب و فضلای جوان آن در میان گذاشته و بر آن تأکید کردهاند.
چهارم ـ مرکز مشارکت در تولید و تبیین نظامات اجتماعی
کشورها و جوامع بشری در همهی شئون اجتماعیِ خود با نظامات مشخّصی اداره میشوند؛ شکل حکومت، شیوهی حکمرانی (استبداد، مشورت و . .)، نظام قضائی و داوری در اختلافات و تخلّفات و موضوعات حقوقی یا جزائی، نظام اقتصادی و مالی و مسئلهی پول و غیره، نظام اداری، نظام کسب و کار، نظام خانواده، و دیگرها و دیگرها، همه در شمار شئون اجتماعی کشورند که در جوامع عالم به شیوههای گوناگون و در قالب نظامهای گوناگون اداره میشوند.
بیشک هر یک از این نظامها متّکی بر یک پایهی فکری ــ چه برآمده از ذهن متفکّران و صاحبنظران، و چه زاییده از سنّتها و عادتهای بومی و ارثی ــ و برخاسته از آن است.
در حکومت اسلامی این مبنا و قاعده طبعاً باید برگرفته از اسلام و متونِ معتبر آن باشد و نظامات ادارهی جامعه از آنها استخراج شود.
فقه شیعه اگرچه جز در برخی موارد ــ همچون باب قضا ــ به گونهی کافی به این کار نپرداخته، ولی به برکت قواعد گستردهی فقهیِ مستفاد از کتاب و سنّت، و نیز به مدد عناوین ثانویّه، کفایت لازم را برای طرّاحی نظامهای گوناگون ادارهی جامعه دارا است.
در باب اصل و منشأ حکومت، کار برجستهی امام راحل در مباحث «ولایت فقیه» در هنگام تبعید به نجف، آغازی مبارک بود و راه تحقیق را به روی فضلای حوزوی گشود، و پس از تشکیل جمهوری اسلامی، ابعاد گوناگون آن در نظر و عمل تکامل یافت؛ ولی این کار در بسیاری از نظامات اجتماعی کشور همچنان نافرجام و بیسامان باقی مانده است. این خلأ را حوزه باید پُر کند؛ این در شمار وظایف حتمی حوزهی علمیّه است. امروز با حاکمیّت و استقرار نظام اسلامی، وظیفهی فقیه و فقاهت سنگین است. امروز نمیتوان فقاهت را به تعبیر امام راحل، همچون ناآگاهان، غرق شدن در احکام فردی و عبادی دانست. فقه امّتساز، محدود به حد و اندازهی احکام عبادی و وظایف فردی نیست.
البتّه حوزه برای طرّاحی و تنظیم نظامات اجتماعی نیاز دارد که با یافتههای امروز جهان دربارهی این نظامات به اندازهی لازم آشنایی داشته باشد. این آشنایی، فقیه را قادر خواهد ساخت که با بهرهبرداری از درست و نادرست این یافتهها، حضور ذهن لازم برای استفاده از تصریحات و اشارات کتاب و سنّت بیابد و شاکلهی نظامات اجتماعی را برای ادارهی جامع و کامل جامعه بر اساس اندیشهی اسلامی طرّاحی کند.
در کنار حوزه، دانشگاه کشور نیز در این زمینه، دارای توان و تکلیف است؛ این میتواند یکی از موارد همکاری حوزه و دانشگاه باشد. کار بزرگ دانشگاه آن است که در علوم انسانیِ مرتبط با نظامات حاکمیّتی و مردمی، به کمک نگاه محقّقانه و نقّاد، درست و نادرست نظرات رایج دانش جهان را مشخّص کند و با همکاری حوزه، محتوای اندیشهی دینی را در قالبهای متناسب ارائه کند.
پنجم ـ نوآوریهای تمدّنی در چارچوب پیام جهانی اسلام
این برجستهترین انتظار از حوزهی علمیّه است. شاید بلندپروازی و آرزوپروری تلقّی شود. در آن شب تاریخیِ پس از حمله به فیضیّه در سال ۴۲ که امام راحل در خانهی خود پس از نماز عشاء، برای جمع محدود و مرعوب طلّاب سخن میگفت، شاید این تعبیر بلند که «اینها میروند و شما میمانید»، به نظر بعضی از ما بلندپروازی و آرزوپروری تلقّی میشد، امّا گذر زمان نشان داد که ایمان و صبر و توکّل، کوه موانع را از جا میکَند و کید دشمنان در برابر سنّت الهی ناکارآمد است.
«استقرار تمدّن اسلامی» برترین هدف دنیایی انقلاب است، یعنی تمدّنی که در آن، علم و فنّاوری و منابع انسانی و منابع طبیعی و همهی تواناییها و همهی پیشرفتهای بشری، و حکومت و سیاست و نیروی نظامی و هر آنچه در اختیار بشر است، در خدمت عدالت اجتماعی و رفاه عمومی و کاستن از فواصل طبقاتی و افزودن بر پرورش معنوی و ارتقاء علمی و شناخت روزافزون طبیعت و استحکام ایمان به کار میرود.
تمدّن اسلامی، مبتنی بر توحید و ابعاد اجتماعی و فردی و معنوی آن است؛ مبتنی بر تکریم انسان از جهت انسانیّت ــ و نه از جهت جنس و رنگ و زبان و  قومیّت و جغرافیا ــ است؛ متّکی بر عدالت و ابعاد و مصادیق آن است؛ متّکی بر آزادی انسان در عرصههای گوناگون است؛ متّکی بر مجاهدت عمومی در همهی میدانهایی است که در آنها نیاز به حضور جهادی هست.
تمدّن اسلامی در نقطهی مقابل تمدّن مادّی کنونی است. تمدّن مادّی از آغاز با استعمار، با تصرّف سرزمینها و تحقیر ملّتهای ضعیف، با کشتارهای دستهجمعی بومیان، با استفاده از علم برای سرکوب دیگران، با ظلم، با دروغ، با ایجاد درّههای طبقاتی، با زورگویی شروع شد و بتدریج فساد و انحراف از مبانی اخلاقی و تحفّظهای جنسی نیز در آن راه یافت و رشد کرد.
امروز نمونههای آشکار و کاملشدهی این بنای کجنهاد را در کشورهای غربی و دنبالهروان آنها میبینیم: قلّههای ثروت در کنار درّههای فقر و گرسنگی؛ زورگویی شیفتگان قدرت به هر آن کس که بتوان به او زور گفت؛ بهکارگیری علم برای کشتارهای عمومی؛ کشاندن فساد جنسی به داخل خانوادهها و تا کودکان و نونهالان؛ ظلم و قساوت بینظیر در نمونههایی همچون غزّه و فلسطین؛ تهدید به جنگ به خاطر دخالت در امور دیگران در نمونههایی مانند رفتار دولتمردان آمریکا در دورانهای اخیر.
بدیهی است که این تمدّنِ باطل رفتنی است و ازاله خواهد شد؛ این، سنّت حتمی آفرینش است: «اِنَّ الباطِلَ کانَ زَهوقاً»؛(۷) «فَاَمَّا الزَّبَدُ فَیَذهَبُ جُفاءً».(۸) وظیفهی امروز ما اوّلاً کمک به ابطال این باطل و ثانیاً تدارک تمدّن جایگزین در نظر و عمل به قدر توانایی است. اینکه بگویند: «دیگران نتوانستند، پس ما هم نمیتوانیم»، مغالطه است. دیگران هر جا با ایمان و با محاسبه و با استقامت حرکت کردند، توانستند و پیروز شدند. نمونهی واضح و پیش چشم ما: انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی.
در این مبارزه آسیبها و ضربهها و دردها و فقدانهایی هست که باید تحمّل شود. در این صورت پیروزی حتمی است. پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) شبانه و مخفیانه از مکّه و از میان حلقهی بتپرستان بیرون آمد و در غار پنهان شد، ولی پس از هشت سال با شکوه و اقتدار به مکّه قدم نهاد و کعبه را از بتها و مکّه را از بتپرستان پیراست. در این هشت سال رنج بیحساب برد و یارانی چون حمزه را از دست داد، ولی پیروز شد.
دفاع مقدّس هشتسالهی ما هم در برابر ائتلاف جهانیِ قدرتمندان ظالم و دروغگو نمونهای دیگر است. حوزهی بزرگ و کارآمد امروز قم هم که در آغاز با آن محنتها روبهرو بود، نمونهی جلوی چشم ما است؛ و از این نمونهها فراوان میتوان یافت.
حوزهی علمیّه در این بخش وظیفهای ارزشمند بر دوش دارد، و آن در درجهی اوّل، ترسیم خطوط اصلی و فرعی تمدّن نوین اسلامی است، و سپس تبیین و ترویج و فرهنگسازی آن در جامعه است. این از جملهی برترین مصادیق «بلاغ مبین» است.
در باب ترسیم شاکلهی تمدّن اسلامی، فقه به نوعی، و علوم عقلی به نوعی نقش دارند. فلسفهی اسلامی ما باید برای مسائل اصلی خود، امتداد اجتماعی ترسیم کند. فقه ما هم با گسترش میدان دید و نوآوری در استنباط، مسائل نوپدیدِ چنین تمدّنی را احصاء و احکام آن را معیّن نماید.
بیان روشن امام بزرگوار دربارهی فقاهت و روش آن در حوزهی علمیّه راهگشا است. در این بیان، شیوهی استنباط همان روش فقه سنّتی و به تعبیر ایشان، اجتهاد جواهری است؛ با این حال، «زمان» و «مکان» دو عنصر تعیینکننده در اجتهادند. ممکن است موضوعی در گذشته حکمی داشته ولی با تغییر روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد، اکنون حکم جدیدی یافته باشد. این تغییر حکم ناشی از آن است که موضوع هر چند در ظاهر همان موضوع قبلی است ولی با توجّه به تغییر روابط سیاسی و اجتماعی و غیره، در واقع تغییر کرده و موضوع جدیدی شده است، پس حکم جدیدی میطلبد.
افزون بر این، حوادث پیدرپی جهانی و پیشرفتهای علمی و غیره در مواردی میتواند فقیه ماهر را در یک مدرک از کتاب و سنّت، به فهم تازهای برساند و حجّت شرعی برای تغییر حکم شود؛ همچنان که در تبدّل رأی مجتهدان غالباً اتّفاق میافتد. در هر حال، فقه باید فقه بماند و نوفهمی تبدیل به ناخالصسازی شریعت نشود.
دربارهی تعریف و تفسیر از عنوان حوزهی علمیّه و محتوای عمیق آن به آنچه گفته شد بسنده میکنم و سخنی کوتاه دربارهی حوزهی قم که اکنون به صدسالگی رسیده است میگویم.
حوزهی قم امروز حوزهای زنده و بالنده است. حضور هزاران مدرّس و مؤلّف و محقّق و نویسنده و گوینده و متفکّر در معارف اسلامی و انتشار مجلّات علمی و تحقیقی و نگارش مقالات تخصّصی و عمومی، مجموعاً ثروت بزرگی برای امروز جامعه و ظرفیّت عظیمی برای فردای کشور و امّت به شمار میرود. رواج درسهای تفسیر و اخلاق و افزایش مراکز و دروس علوم عقلی، نقطهی قوّت برجستهای است که حوزهی پیش از انقلاب به آن دسترسی نداشت. حوزهی قم هرگز این تعداد طلّاب و فضلای صاحب فکر به خود ندیده بود. حضور فعّال در همهی میدانهای انقلاب و حتّی در میدان نظامی و تقدیم شهدای گرانقدر در دوران دفاع مقدّس و پیش و پس از آن، از افتخارات بزرگ حوزه و در شمار حسنات بیشمار امام راحل است. گشودن راه به عرصهی تبلیغات جهانی و تربیت هزاران طالب علم از ملّتهای گوناگون و حضور دانشآموختگان آن در بسیاری از کشورها کار بزرگ و بیسابقهی دیگری است که باید از آن تقدیر کرد. توجّه فقهای تازهنفَس به مباحث مبتلابه معاصر و دروس فقهی مربوط به آنها نیز آیندهی مطلوبی را در پیشرفت و تحوّل علمی نوید میدهد. اقبال فضلای جوان به دقّت در نکات معرفتیِ متون معتبر اسلامی بویژه کلامالله مجید نیز مبشّر مطرح شدن بیشتر قرآن در حوزهی علمیّه است. تشکیل حوزههای علمیّهی بانوان هم ابتکار مهم و اثرگذاری است که پاداش دائمی آن به روح مطهّر امام راحل واصل میشود. حوزهی قم با این نگاه، مجموعهای زنده و پویا است و امیدهایی را زنده میکند.
با این حال، این انتظار منطقی که حوزهی قم حوزهای پیشرو و سرآمد باشد، فاصلهی قابل توجّهی با وضعیّت کنونی دارد. توجّه به نکات زیر میتواند این فاصله را کاهش دهد:
ــ حوزه باید بهروز باشد؛ به طور دائم با زمان پیش برود، بلکه حتّی جلوتر از زمان حرکت کند.
ــ به تربیت نیرو در همهی بخشها اهمّیّت داده شود. مسیر حرکت این ملّت و آیندهی انقلاب را نیروهایی ترسیم خواهند کرد که امروز در حوزهی علمیّه تربیت میشوند.
ــ حوزویان رابطهی خود را با مردم افزایش دهند. برای حضور فضلای حوزه در میان مردم و رابطهی صمیمی میان آنان برنامهریزی شود.
ــ مدیران حوزه با تدبیر مناسب، القائات مغرضانهای را که طلّاب جوان را از آینده ناامید میکند، خنثی کنند. امروز اسلام و ایران و شیعه در جهان از عزّت و حرمتی برخوردار است که هرگز در گذشته دارا نبوده است. طلبهی جوان با این احساس درس بخواند و رشد کند.
ــ به نسل جوان جامعه با چشم خوشبینی نگریسته و با این نگاه با آنان تعامل شود. بخش مهمّی از جوانان امروز با ضریب هوشی بالا، با وجود همهی القائات مخرّبِ فکر و احساس دینی، وفادار به دین و مدافع آنند و بسیاری دیگر هم بههیچرو با دین و انقلاب بر سر عناد نیستند. اقلّیّت بسیار اندکِ مُعرض از ظواهر دینی، حوزه را دچار تحلیل غیرواقعبینانه نکند.
ــ برنامههای درسی حوزه به گونهای نوشته شود که فقه روشنبین و پاسخگو و بهروز، و البتّه فنّی و متّکی به شیوهی اجتهادی، همراه با فلسفهی روشن و دارای امتداد اجتماعی و صاحبنظر در شاکلهی زندگی جامعه، در کنار دانش کلام رسا و استوار و دارای قدرت اقناع، به وسیلهی استادان ماهر تدریس شود و این هر سه در پرتو فهم قرآن و درسهای تفسیر، جلا و نورانیّت و عمق یابد.
ــ زهد، تقوا، قناعت، استغناء از غیر خدا، توکّل، روحیهی پیشرفت، آمادگی برای مجاهدت، توصیههای همیشگی امام بزرگوار و بزرگان اخلاق و معرفت به طلّاب جوان بوده و اکنون نیز شما جوانان عزیز حوزهی علمیّه مخاطبِ همین توصیههایید.
ــ دربارهی مدارک تحصیلی حوزه، سفارش همیشگی و کنونی اینجانب آن است که مدرک را خود حوزه ــ و نه مرکزی بیرون از آن ــ باید به دانشآموختهها بدهد. البتّه میتوان رتبههای حوزوی را به جای ۱ و ۲ و ۳ و ۴، نامگذاریهای شناختهشده در مراکز علمی کشور و دنیا قرار داد، مثلاً: کارشناسی، کارشناسی ارشد، کارشناسی تحقیقی (دکتری) و امثال آن.
سخن را در اینجا به پایان میبرم و از خداوند متعال عزّت و شوکت روزافزون اسلام و قوّت و استحکام روزافزون امّت اسلامی و پیشرفت و سعادت روزافزون ملّت ایران و سربلندی و کارآمدی روزافزون حوزههای علمیّه و نصرت بر دشمنان و بدخواهان و معاندان را مسئلت میکنم.
سلام خدا بر حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه و عجّل الله فرجه) و درود خالصانهی ما بر ارواح شهیدان و روح  مطهّر امام امّت باد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
سیّدعلی خامنهای          
۱۴۰۴/۲/۸               
(۱ دیندار، پرهیزکار
(۲ شهرت، آوازه
(۳ سورهی فرقان، بخشی از آیهی ۴۳
(۴ فارغالتحصیلان، تحصیلکردهها
(۵ شاغلان حرفهای
(۶ صحیفهی امام، ج ۲۱، ص ۲۷۳؛ پیام به روحانیّون، مراجع، مدرسین، طلّاب و ائمّهی جمعه و جماعات (۱۳۶۷/۱۲/۳)
(۷ سورهی اسراء، بخشی از آیهی ۸۱؛ «... آری، باطل همواره نابودشدنی است.»
(۸ سورهی رعد، بخشی از آیهی ۱۷؛«... امّا کف، بیرون افتاده از میان میرود ...»
عیادت رهبر انقلاب اسلامی از حضرت آیتالله نوری همدانی
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی عصر امروز(دوشنبه-۱۴۰۴/۰۲/۱۵) با حضور در یکی از بیمارستانهای تهران، از حضرت آیتالله نوری همدانی از مراجع عظام تقلید عیادت کردند و از نزدیک در جریان روند درمان ایشان قرار گرفتند.
 نمایش تصاویر عیادت رهبر انقلاب اسلامی از حضرت آیتالله نوری همدانی(تعداد تصاویر :1)
نمایش تصاویر عیادت رهبر انقلاب اسلامی از حضرت آیتالله نوری همدانی(تعداد تصاویر :1)
 دریافت تصاویر عیادت رهبر انقلاب اسلامی از حضرت آیتالله نوری همدانی(تعداد تصاویر :1)
دریافت تصاویر عیادت رهبر انقلاب اسلامی از حضرت آیتالله نوری همدانی(تعداد تصاویر :1)
 دریافت فیلم(عیادت رهبر انقلاب اسلامی از حضرت آیتالله نوری همدانی)
دریافت فیلم(عیادت رهبر انقلاب اسلامی از حضرت آیتالله نوری همدانی)
دیدار کارگزاران حج با رهبر انقلاب
 رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(یک شنبه-۱۴۰۴/۰۲/۱۴) در دیدار دستاندرکاران حج و جمعی از زائران بیتالله الحرام، هدف پروردگار از مقرر کردن فریضه حج را ارائه الگویی کامل و جهتدهنده برای اداره بشریت خواندند و افزودند: ترکیب و هیأت ظاهری این فریضه، کاملاً سیاسی و محتوای اجزای آن کاملاً معنوی و عبادی است تا منافع همه بشریت تأمین شود و امروز بزرگترین منفعت امت اسلامی «اتحاد و همافزایی» برای حل مشکلات جهان اسلام است که اگر این اتحاد بود، مسائلی چون غزه و یمن رخ نمیداد.
 رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(یک شنبه-۱۴۰۴/۰۲/۱۴) در دیدار دستاندرکاران حج و جمعی از زائران بیتالله الحرام، هدف پروردگار از مقرر کردن فریضه حج را ارائه الگویی کامل و جهتدهنده برای اداره بشریت خواندند و افزودند: ترکیب و هیأت ظاهری این فریضه، کاملاً سیاسی و محتوای اجزای آن کاملاً معنوی و عبادی است تا منافع همه بشریت تأمین شود و امروز بزرگترین منفعت امت اسلامی «اتحاد و همافزایی» برای حل مشکلات جهان اسلام است که اگر این اتحاد بود، مسائلی چون غزه و یمن رخ نمیداد.
 نمایش تصاویر دیدار کارگزاران حج با رهبر انقلاب(تعداد تصاویر :104)
نمایش تصاویر دیدار کارگزاران حج با رهبر انقلاب(تعداد تصاویر :104)
 دریافت تصاویر دیدار کارگزاران حج با رهبر انقلاب(تعداد تصاویر :104)
دریافت تصاویر دیدار کارگزاران حج با رهبر انقلاب(تعداد تصاویر :104)
 دریافت پوستر های بیانات رهبرانقلاب در دیدار کارگزاران حج(تعداد پوسترها:14)
دریافت پوستر های بیانات رهبرانقلاب در دیدار کارگزاران حج(تعداد پوسترها:14)
دریافت فایل پی دی اف(بیانات رهبرانقلاب در دیدار کارگزاران حج)
 دریافت پنجره(دیدار کارگزاران حج با رهبر انقلاب)
دریافت پنجره(دیدار کارگزاران حج با رهبر انقلاب)
 دریافت صوت کامل(بیانات رهبرانقلاب در دیدار کارگزاران حج)
دریافت صوت کامل(بیانات رهبرانقلاب در دیدار کارگزاران حج)
 دریافت صوت(پادپخش «خط دیدار» دیدار کارگزاران حج با رهبر انقلاب)
دریافت صوت(پادپخش «خط دیدار» دیدار کارگزاران حج با رهبر انقلاب)
 دریافت صوت(تلاوت قرآن کریم | آقای محمد امین مجیب از قاریان ممتاز کشوری و اعزامی به حج)
دریافت صوت(تلاوت قرآن کریم | آقای محمد امین مجیب از قاریان ممتاز کشوری و اعزامی به حج)
 دریافت صوت(ارائه گزارش | دکتر علیرضا بیات، رئیس سازمان حج و زیارت)
دریافت صوت(ارائه گزارش | دکتر علیرضا بیات، رئیس سازمان حج و زیارت)
 دریافت صوت(گزیده بیانات | حج تنها فریضهای است که شکل و ظاهر و ترکیب آن صد در صد سیاسی است)
دریافت صوت(گزیده بیانات | حج تنها فریضهای است که شکل و ظاهر و ترکیب آن صد در صد سیاسی است)
 دریافت صوت(تسلیت مجدد رهبر انقلاب به خانوادههای جانباختگان و آسیبدیدگان حادثه بندرعباس)
دریافت صوت(تسلیت مجدد رهبر انقلاب به خانوادههای جانباختگان و آسیبدیدگان حادثه بندرعباس)
 دریافت فیلم کامل(بیانات رهبرانقلاب در دیدار کارگزاران حج)
دریافت فیلم کامل(بیانات رهبرانقلاب در دیدار کارگزاران حج)
 دریافت فیلم(ورود رهبر انقلاب به حسینیه امام خمینی و آغاز دیدار کارگزاران حج)
دریافت فیلم(ورود رهبر انقلاب به حسینیه امام خمینی و آغاز دیدار کارگزاران حج)
 دریافت فیلم(تلاوت قرآن کریم | آقای محمد امین مجیب از قاریان ممتاز کشوری و اعزامی به حج)
دریافت فیلم(تلاوت قرآن کریم | آقای محمد امین مجیب از قاریان ممتاز کشوری و اعزامی به حج)
 دریافت فیلم(ارائه گزارش | دکتر علیرضا بیات، رئیس سازمان حج و زیارت)
دریافت فیلم(ارائه گزارش | دکتر علیرضا بیات، رئیس سازمان حج و زیارت)
 دریافت فیلم(گزیده بیانات | حج تنها فریضهای است که شکل و ظاهر و ترکیب آن صد در صد سیاسی است)
دریافت فیلم(گزیده بیانات | حج تنها فریضهای است که شکل و ظاهر و ترکیب آن صد در صد سیاسی است)
 دریافت فیلم(تسلیت مجدد رهبر انقلاب به خانوادههای جانباختگان و آسیبدیدگان حادثه بندرعباس)
دریافت فیلم(تسلیت مجدد رهبر انقلاب به خانوادههای جانباختگان و آسیبدیدگان حادثه بندرعباس)
پوسترهای تصویری
جهت دریافت پوستر ها در اندازه اصلی روی آنها کلیک کنید
 مشروح خبر:
مشروح خبر:
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار دستاندرکاران حج و جمعی از زائران بیتالله الحرام، هدف پروردگار از مقرر کردن فریضه حج را ارائه الگویی کامل و جهتدهنده برای اداره بشریت خواندند و افزودند: ترکیب و هیأت ظاهری این فریضه، کاملاً سیاسی و محتوای اجزای آن کاملاً معنوی و عبادی است تا منافع همه بشریت تأمین شود و امروز بزرگترین منفعت امت اسلامی «اتحاد و همافزایی» برای حل مشکلات جهان اسلام است که اگر این اتحاد بود، مسائلی چون غزه و یمن رخ نمیداد.
حضرت آیتالله خامنهای در آغاز سخنانشان با تسلیت مجدد به خانوادههای جانباختگان حادثه حقیقتاً تلخ بندرعباس، برای این هموطنان و خانوادههای آسیبدیدگان صبر و آرامش مسئلت و تأکید کردند: پروردگار در مقابل صبری که انسان در حوادث گوناگون از خود نشان میدهد، اجری هزاران برابر پر ارزشتر به او عنایت میکند.
ایشان آسیبدیدن دستگاهها در حوادث طبیعی و غیرطبیعی را به مدد تلاش و توانایی دیگر دستگاهها، قابل جبران دانستند و افزودند: آنچه دل انسان را میسوزاند، «خانوادههای عزیز از دست داده» هستند که این حادثه را به مصیبتی برای ما و همه تبدیل کرد.
رهبر انقلاب در ادامه سخنانشان، معرفت و شناخت اهداف و ابعاد مختلف حج را برای زائران بیتالله، مقدمه ادای صحیح این فریضه بسیار مهم خواندند و با استناد به آیات متعدد قرآن کریم افزودند: استفاده از تعبیر «ناس» در بسیاری از آیاتِ مرتبط با حج نشان میدهد پروردگار این فریضه را برای اداره امور همه مردم -نه فقط مسلمانان- مقرر کرده است؛ بنابراین برگزاری درست حج، خدمت به بشریت است.
ایشان در تبیین نکات شناختی حج، آن را تنها فریضهای خواندند که شکل و ترکیبش صددرصد سیاسی است؛ چرا که مردم را هر سال در یک مکان و زمان واحد برای اهداف خاص گرد میآورد که نفس این کار ماهیت سیاسی دارد.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: در کنار شکل و ترکیب سیاسی حج، محتوای اجزای آن صددرصد معنوی و عبادی است و هر کدام اشارهای نمادین و درسآموز به مسائل و ضروریات گوناگون زندگی بشر دارد.
ایشان در تبیین این نمادها، درس «طواف» را ضرورت گردش حول محور و مرکزیت توحید خواندند و افزودند: طواف به بشریت میآموزد که حکومت، زندگی، اقتصاد، خانواده و همه مسائل زندگی باید حول توحید بنا شود که در این صورت، دیگر از این قساوتها، کودککشیها و زیادهخواهیها خبری نخواهد بود و دنیا گلستان میشود.
رهبر انقلاب «سعی بین صفا و مروه» را اشارهای به این ضرورت دانستند که انسان باید مدام بین کوه مشکلات تلاش کند و هیچگاه متوقف، معطل و متحیر نماند.
حضرت آیتالله خامنهای «حرکت به سمت عرفات و مشعر و مِنا» را درسی برای حرکت دائم و پرهیز از سکون دانستند و افزودند: قربانی نیز اشاره نمادین به این حقیقت است که انسان گاه باید از عزیزترین کسان خود بگذرد، قربانی بدهد و یا حتی قربانی شود.
ایشان «رمی جمرات» را تأکید پروردگار بر این نکته خواندند که انسان باید شیاطین جن و انس را بشناسد و هرجا شیطان را یافت، بزند و بکوبد.
رهبر انقلاب «پوشیدن لباس احرام» را هم نشانه خشوع و یکسانسازی انسانها در مقابل پروردگار برشمرند و افزودند: همه این اعمال جهتدهی به زندگی بشریت است.
رهبر انقلاب با استناد به آیهای از قرآن کریم، هدف «اجتماع» حج را درک و دستیابی به انواع منافع انسانی خواندند و گفتند: امروز هیچ منفعتی بالاتر از اتحاد برای امت اسلامی وجود ندارد و در صورت وجود اتحاد و هماهنگی و همافزایی امت اسلامی، فجایع کنونی در غزه و فلسطین اتفاق نمیافتد و یمن اینگونه تحت فشار قرار نمیگیرد.
ایشان جدایی و تفرقه امت اسلامی را زمینهساز تحمیل منافع و مطامع استعمارگران، آمریکا، رژیم صهیونیستی و دیگر زیادهخواهان بر ملتها دانستند و افزودند: با اتحاد امت، امنیت و پیشرفت و همافزایی کشورهای اسلامی و کمکهای آنها به یکدیگر ممکن میشود و به فرصت حج باید به این چشم نگاه کرد.
حضرت آیتالله خامنهای نقش و وظیفه دولتهای اسلامی بخصوص دولت میهماندار در تبیین حقیقت و اهداف حج را بزرگ و برجسته دانستند و گفتند: مسئولان کشورها، علما و روشنفکران، نویسندگان و افراد تأثیرگذار بر افکار عمومی موظفند حقایق حج را برای مردم تبیین کنند.
پیش از بیانات رهبر انقلاب، حجتالاسلام سید عبدالفتاح نواب نماینده ولیفقیه در امور حج و زیارت و سرپرست حجاج ایرانی ، شعار حج امسال را «حج؛ سلوک قرآنی، همگرایی اسلامی و حمایت از فلسطین مظلوم» برشمرد و برنامههای این نهاد را برای حجگزاران در سال جاری تشریح کرد.
آقای بیات رئیس سازمان حج و زیارت نیز در گزارشی گفت: امسال ۸۶ هزار ایرانی در قالب ۵۷۴ کاروان از ۲۳ ایستگاه پروازی به سرزمین وحی مشرف خواهند شد.
«انجام ۲۱۰هزار عمره مفرده در ۸ ماه گذشته»، «افزایش بهرهوری نیروهای ستادی و خادمان حجاج»، «تخصیص ۲ کاروان برای ایرانیان خارج از کشور در حج امسال» و «آمادگی کامل کارگزاران و خادمان حج برای خدمترسانی هرچه بهتر به حاجیان ایرانی» از جمله محورهای سخنان مسئولان حج در ابتدای این دیدار بود.
 بیانات:
بیانات:
در آستانهی برگزاری کنگره عظیم حج ابراهیمی(۱)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز! چه حجّاج و چه خدمتگزاران. به همهی شما تبریک عرض میکنم؛ هم به کسانی که عازم حجّید ــ توفیق بزرگی است، نعمت بزرگی است، عطیّهی الهی است به شما، باید قدر بدانید و انشاءالله این سفر بر شما مبارک باشد ــ و هم به خدمتگزاران حج؛ چه دستگاههای دولتی که اسم آوردند، وزارتخانهها، دستگاهها، سازمانها، بخشهای مختلف کشور که هر کدام به نحوی در این کار بزرگ شرکت دارند، و چه مسئولین کاروانها و دستگاههای اجرائی و سازمان حج و بعثه و دیگران؛ به شما هم تبریک عرض میکنم به خاطر اینکه خداوند متعال نعمت خدمت به حجّاج را به شما ارزانی داشته؛ این را هم باید قدر بدانید و انشاءالله آن را به بهترین وجهی انجام بدهید.
حالا قبل از آنکه شروع کنم در آن مطلبی که آماده کردهام برای اینکه به شما عرض بکنم، لازم میدانم یک بار دیگر به حادثهی تلخ بندرعبّاس(۲) اشاره کنم و به خانوادههای جانباختگان و آسیبدیدگان تسلیت عرض کنم. حقیقتاً حادثهی تلخی بود و مصیبتی شد برای همهی ما به خاطر خانوادهها. خب، حوادث گوناگون برای دستگاهها پیش میآید؛ زلزله، آتشسوزی، تخریب، عمدی، سهوی، همهجور پیش میآید، [امّا] جبران میشود. اینجا هم اگر مشکلی برای دستگاهها پیش آمده باشد، انشاءالله با فوریّت، با قدرت، با تواناییِ دستگاههای اجرائی سرحال و توانا و جوان ما جبران خواهد شد؛ آنچه دل انسان را میسوزاند، خانوادهها هستند؛ خانوادهی جانباختگان که عزیزانشان از دستشان رفتهاند. به آنها تسلیت عرض میکنیم؛ و عرض میکنیم که اگر ماها در مصائب گوناگون زندگی صبر کنیم، ارزش و اهمّیّت اجری که خدای متعال به خاطر این صبر به ما خواهد داد، هزاران برابر بیشتر است از تلخی آن مصیبت. اُولٰئِکَ عَلَیهِم صَلَواتٌ مِن رَبِّهِم؛(۳) آنهایی که صبر میکنند، خدای متعال بر آنها صلوات میفرستد؛ این خیلی مهم است. و انشاءالله خدای متعال دلهایشان را آرام کند و سکینه و آرامش به آنها بدهد.
و امّا راجع به حج؛ خب ما توصیههایی داریم در مورد برگزاری حج، چه آنهایی که مربوط به حاجی است، چه آنهایی که مربوط به کارگزاران است؛ بارها اینها را گفتهایم و باز هم انشاءالله تکرار خواهیم کرد. آنچه من امروز میخواهم عرض بکنم، اینها نیست؛ معرفت به این عملی است که میخواهید انجام بدهید: شناخت خود حج. شما که حاجی هستید و حاجی میشوید انشاءالله، بدانید چه کار دارید میکنید.
این یک سفر زیارتیِ معمولی نیست؛ این یک سفر گردشی نیست. این مسافرت شما برای حج و عمل حجّ شما، مشارکت در یک اقدام بسیار مهمّی است که خدای متعال برای ادارهی بشریّت ــ نهفقط ادارهی مؤمنین و مسلمین ــ این دستگاه را، این تشکیلات را مقرّر کرده. حج برای ادارهی بشریّت است. لذا میبینید در قرآن خطاب به ابراهیم میفرماید: وَ اَذِّن فِی النّاسِ بِالحَجّ؛(۴) «فِی النّاس»، همهی مردم، مردم عالم؛ اکثر آنها آن روز ایمان به ابراهیم نداشتند امّا اَذان حج، اعلام حج، دعوت به حج، مال همهی بشریّت است. جَعَلَ اللَهُ الکَعبَةَ البَیتَ الحَرامَ قِیاماً لِلنّاس؛(۵) خدای متعال این خانهی شریف را محلّ قوام و قیام بشریّت قرار داده؛ این[جور] است. یا آن آیهی شریفهی دیگر: اِنَّ اَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذی بِبَکَّة؛(۶) این خانهای که ما در مکّه قرار دادیم، در بکّه قرار دادیم، «وُضِعَ لِلنّاس»، مال بشریّت است. با این چشم نگاه کنید. عمل شما، رفتن شما، طواف شما، زیارت شما نسبت به این خانه، عملی است که سود آن و عایدی آن به بشریّت برمیگردد؛ البتّه به شرط اینکه درست انجام بگیرد، به شرط اینکه با شرایطش انجام بگیرد، که در این پیامها مکرّر در مکرّر این شرایط را عرض کردهایم. حجّ درست، خدمت به بشریّت است؛ فقط خدمت به خودتان نیست، خدمت به کشورتان نیست، خدمت به امّت اسلامی فقط نیست؛ خدمت به بشریّت است. حالا ببینید حج چقدر مهم است. شما دارید در این کار شرکت میکنید. این یک.
دوّم اینکه این فریضهی حج یک فریضهای است، و شاید بشود گفت تنها فریضهای است که شکل و هیئت ظاهری آن، ترکیب آن، صد درصد سیاسی است. [اینکه] مردم را در مکان واحد، در زمان واحد، هر سال ــ برای هر کسی که بتواند ــ یک جا جمع بکنند، این چیست؟ اجتماع مردم، گرد آمدن مردم دُور هم، نفْس این کار یک ماهیّت سیاسی دارد؛ یعنی بنابراین ماهیّت حج، برخلاف تلاش و گفتار و رفتار بعضیها که خدشه میکنند در این حرفها، ماهیّت سیاسی است؛ شکلش شکل سیاسی است؛ ترکیبش ترکیب سیاسی است؛ این هم یک خصوصیّت.
یک خصوصیّت دیگر این است که این ترکیب سیاسی، این قالب سیاسی، محتوایش صد درصد عبادی است؛ محتوای این قالب، صد درصد عبادی است. از اوّل احرام که شروع میکنید [میگویید] «لبّیک»، شروع میکنید با خدای متعال عرضِ حاجت کردن، اظهار ارادت کردن؛ لَبَّیکَ اَللهُمَّ لَبَّیک. بعد به احرام وارد میشوید؛ احرام است، دعا است، ذکر است، عبادت است، هر چه هست، جنبهی معنوی و عبادی دارد؛ یعنی این قالب سیاسی دارای محتوای عبادیِ محض است. خب، ببینید اینها همه جوانب گوناگون حج را نشان میدهد. حالا باز هم ادامه دارد.
یک نکتهی دیگر این است که حالا همین مُفاد عبادی، همین محتوای عبادی، هر کدام یک اشارهی نمادینی به زندگی انسان دارد. همهی این کارهای عبادی که در حج هست، هر کدامشان، یک جنبهی نمادین است ــ به تعبیر فرنگی که نمیخواهم معمولاً بیان بکنم، سمبولیک ــ و اشاره دارد به یک مطلب انسانی و بشری.
مثلاً «طواف» که شما میکنید، درس طواف، گردش گِرد مرکزیّت توحید است. به بشریّت یاد میدهد که حرکت زندگیات باید اینجور دُور مرکز توحید باشد: زندگی، زندگیِ توحیدی؛ حکومت، حکومتِ توحیدی؛ اقتصاد، اقتصادِ توحیدی؛ رفتار با برادران و خواهران، رفتارِ توحیدی؛ خانواده توحیدی؛ همهی امور زندگی بر محور توحید بایستی باشد. این اشارهی طواف، به یک درس زندگی است؛ این درس است. البتّه ما خیلی فاصله داریم؛ حالا ماها که مسلمانیم و مؤمنیم و به خیال خودمان در راه خدا حرکت میکنیم، خیلی فاصله داریم؛ آنهایی که خدا را نمیشناسند که هیچ! اگر چنانچه بشریّت توفیق پیدا کند که زندگیاش، حکومتش، درسش، جنگش، صلحش، رفاقتش، دشمنیاش بر محور خدا انجام بگیرد، دنیا گلستان خواهد شد. اگر توحید ملاک باشد، این خودخواهیها، این بیرحمیها، این قساوتها، این قتلها، این کودککشیها، این استعمارها، این دخالتها در کشورهای دیگر، از بین خواهد رفت. طواف به شما این را یاد میدهد؛ میگوید: درس زندگی، توحید است. [و این] مال همهی بشر است؛ فقط مال مؤمنین نیست: اَذِّن فِی النّاسِ بِالحَجّ؛ قِیامًا لِلنّاس.
«سعی» بین صفا و مروه عبادت است؛ در آن ذکر میگویید، دعا میخوانید امّا اشارهی نمادین دارد؛ [یعنی] همیشه بین کوهِ مشکلات زندگی، حرکت کنید، تلاش کنید. «سعی» یعنی راه رفتن تند. وَ جاءَ مِن اَقصَى المَدینَةِ رَجُلٌ یَسعىٰ؛(۷) میدَوید. «سعی» یعنی تند حرکت کردن. بین کوه مشکلاتی که در زندگی وجود دارد، هیچ وقت متوقّف نمانید، هیچ وقت معطّل و متحیّر نمانید؛ حرکت کنید، سرعت به خرج بدهید؛ درس سعی، اشارهی نمادین سعی این است. حرکت به عرفات، به مشعر، به منا، معنایش این است که شما که آمدید مکّه، چند روز در خود مکّه [هم] ساکن نباشید. «سکون» برخلاف خواست خدای متعال برای بشر است. بشر برای «حرکت» آفریده شده. دست دارید، پا دارید، زبان دارید، عقل دارید، توانایی دارید، قوّت دارید، باید حرکت کنید؛ حرکت. رفتن به عرفات، رفتن به مشعر، رفتن به منا.
«قربانی» اشارهی نمادین دارد که گاهی اوقات انسان بایستی از عزیزترین چیزهای خودش هم بگذرد، قربانی کند. مثال کامل و تامّ و تمامش قربانی کردن اولیا است، قربانی کردن ابراهیم است اسماعیل را؛ فَلَمّا اَسلَما وَ تَلَّهُ لِلجَبین؛(۸) شوخی است؟ دست و پای بچّهی جوانش را، نوجوانش را ببندد، او را بیندازد به زمین، کارد را بکشد به گلویش، چون خدا گفته؛ قربانی. یک جاهایی باید قربانی کرد، یک جاهایی باید قربانی داد، یک جاهایی باید قربانی شد؛ اشارهی نمادین است.
«رمی جمرات» [یعنی] شیطان را بزن، هر جا بود، هر جور بود؛ در هر نقطهای که شیطان را پیدا کردی، بکوب شیطان را؛ شیطان را بشناس و بزن. شیطان هم، شیطان اِنس داریم، شیطان جن داریم؛ وَ کَذٰلِکَ جَعَلنا لِکُلِّ نَبیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یُوحی بَعضُهُم اِلىٰ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا؛(۹) [زدن] شیطان. ببینید، همهی اینها درس است. همهی این حرکات، این کارهایی که در حج هست، این عبادتهایی که گفتیم محتوای حج را تشکیل میدهد، همهی اینها درس است.
«احرام» درس است. احرام در مقابل خدای متعال خشوع است؛ لباسها و زینتها و آرایههای گوناگون زندگی را برکنار کردن با یک تکّه پارچه، عبادت است، خشوع است، امّا درس است؛ این کار را اوّلثروتمند جهان و فقیرترین فرد موجود [که] در حجّند، هر دو مثل هم باید انجام بدهند، فرقی بینشان نیست؛ پادشاه هم باشد، همین است؛ رعیّت هم باشد، همین است؛ هر کسی باشد، همین است؛ یکسانسازی انسانها در مقابل خدای متعال.
ببینید؛ پس این نکتهی سوّمی که عرض کردیم، این است که این محتوایی که همهاش عبادت بود، در عین حال اشاره و نمادهایی است برای مسائل زندگی انسان، هر کدام به یک نحوی، که حالا من مختصرش را عرض کردم.
نکتهی بعدی: این اجتماع اصلاً برای منافع انسانها است: لِیَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم.(۱۰) این «لام» در «لِیَشهَدوا» علیالظّاهر لامِ تعلیل است. مردم جمع بشوند در مکّه، در بیتاللهالحرام، در مناطق گوناگون حج، برای چه؟ لِیَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم؛ برای اینکه منفعتهایشان را پیدا کنند. حالا بعضی خیال میکنند، این منفعت فقط عبارت از مثلاً یک دادوستد است؛ نه، هر چه اسمش «منفعت» است. امروز این منفعت چیست؟ «اتّحاد امّت اسلامی». به نظر من، برای امّت اسلامی هیچ منفعتی بالاتر از اتّحاد نیست. اگر امّت اسلامی با هم متّحد باشند، دست در دستِ هم بگذارند، هماهنگی کنند، همافزایی کنند، غزّه اتّفاق نمیافتد، فلسطین اتّفاق نمیافتد، یمن اینجور تحت فشار قرار نمیگیرد. وقتی ما از هم جدا هستیم، [رژیمهای] استعماری ــ آمریکا یک جور، رژیم صهیونیستی یک جور، بعضی از کشورهای دیگر اروپایی و غیر اروپایی یک جور ــ منافع خودشان و مطامع خودشان را غلبه میدهند بر منافع ملّتها؛ میشود مثل این کشورهایی که زیر فشارِ اینها قرار گرفتهاند که میبینید چه اتّفاقاتی دارد میافتد؛ میشود غزّه. وقتی اتّحاد بود، امنیّت میآید؛ وقتی اتّحاد بود، پیشرفت میآید؛ وقتی اتّحاد بود، همافزایی میآید. ما میتوانیم به فلان کشور اسلامی کمکهایی بکنیم که خودش آن را ندارد؛ ما میتوانیم کمک کنیم، او هم میتواند به ما کمک کند، همه از هم استفاده میکنند، همه به هم کمک میکنند؛ این منفعت است. لِیَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم؛ حج را با این چشم نگاه کنید.
به هر حال، حج را بشناسیم. اینهایی که بنده عرض کردم، بخشی از نکات شناختی برای حج است. بدانید کجا میخواهید بروید، بدانید چه کار میخواهید بکنید. البتّه دولتهای اسلامی نقش زیادی دارند؛ دولتِ مهماندارِ حج، نقش بسیار زیادی دارد، تکلیف بزرگ و سنگینی دارند؛ مسئولین کشورها، علما، روشنفکران، نویسندگان، گویندگان، کسانی که جایگاه تأثیرگذار در بین مردم دارند و حرفشان اثر میگذارد، همهی اینها نقش دارند؛ اینها میتوانند دربارهی حقیقت حج برای مردم توضیح بدهند، مردم را تفهیم کنند و بر روی افکار عمومی مردم اثر بگذارند.
از خدای متعال کمک بخواهید. واقعاً از همین آغاز حرکت بگویید «رَبِّ اَدخِلنی مُدخَلَ صِدقٍ وَ اَخرِجنی مُخرَجَ صِدق»؛(۱۱) از خدا کمک بخواهید که ورود شما در این کار بزرگ به کمک الهی و خروج شما [هم] مورد رضای الهی باشد. درست حرکت کنید، انشاءالله خدای متعال هم برکت خواهد داد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱ در ابتدای این دیدار، حجّتالاسلام والمسلمین سیّدعبدالفتّاح نوّاب (نمایندهی ولیّفقیه در امور حج و زیارت و سرپرست حجّاج ایرانی) و آقای علیرضا بیات (رئیس سازمان حج و زیارت) گزارشهایی ارائه کردند.
(۲ حادثهی انفجار در بندر شهید رجائی بندرعبّاس در ششم اردیبهشت سال جاری، به کشته و مجروح شدن شماری از افراد منجر شد. ر.ک: پیام در پی حادثهی بندر شهید رجائی (۱۴۰۴/۲/۷)
(۳ سورهی بقره، بخشی از آیهی ۱۵۷
(۴ سورهی حج، بخشی از آیهی ۲۷؛ «و در میان مردم برای [اداء] حج بانگ برآور ...»
(۵ سورهی مائده، بخشی از آیهی ۹۷
(۶ سورهی آلعمران، بخشی از آیهی ۹۶
(۷ سورهی یس، بخشی از آیهی ۲۰؛ «و [در این میان] مردی از دورترین جای شهر دواندوان آمد ...»
(۸. سورهی صافّات، آیهی ۱۰۳؛ «پس وقتى هر دو تن دردادند [و همدیگر را بدرود گفتند] و [پسر] را به پیشانى بر خاک افکند.»
(۹ سورهی انعام، بخشی از آیهی ۱۱۲؛ «و بدین گونه برای هر پیامبری دشمنی از شیطانهای انس و جن برگماشتیم؛ بعضی از آنها به بعضی برای فریب [یکدیگر] سخنان آراسته القا میکنند ...»
.(۱۰سورهی حج، بخشی از آیهی ۲۸؛ «تا شاهد منافع خویش باشند ...»
(۱۱ سورهی اسراء، بخشی از آیهی ۸۰؛ «... پروردگارا! مرا [در هر کارى] به طرز درست داخل کن و به طرز درست خارج ساز ...»

ششم ذی القعده؛پنجمین روز از دهه کرامت، روز بزرگداشت حضرت احمد ابن موسی شاهچراغ علیهالسلام فرزند بزرگوار امام موسی کاظم علیه السلام است.
نام مسجد و آرامگاهی ا در شیراز است که احمد بن موسی، پسر ارشد موسی کاظم و همچنین محمد بن موسی، از برادران علی بن موسی الرضا، در آن به خاک سپرده شدهاند.
شاهچراغ کیست؟
شاهچراغ آرامگاه «میر سید احمد» ملقب به شاهچراغ، برادر تنی امام رضا (ع) و پسر موسی کاظم هفتمین پیشوای شیعیان است.
شاهچراغ کجاست؟
آرامگاه شاهچراغ در شمال خیابان احمدی در شهر شیراز قرار دارد. آرامگاه سید میرمحمد برادر سید میراحمد نیز در نزدیکی شاهچراغ است.
دلیل آمدن احمد بن موسی به ایران
داستان خانواده امام رضا (ع) و شیراز بدین شرح است که آنها برای کمک رسانی به برادر خود، امام رضا (ع) راهی خراسان شده بودند اما وقتی خبر شهادت حضرت به گوش آنها میرسد، تصمیم میگیرند مدتی را بهطور مخفیانه در منزل یاران خود در شیراز به سر ببرند. مأمون، قاتل امام رضا و حاکم حکومت عباسی، از این ماجرا خبردار میشود و دستور میدهد که هردوی آنها را به قتل برسانند. هر دو بزرگوار نیز در شیراز خاکسپاری میشوند.
روایت دیگر این است که شاهچراغ از مدینه برای دیدار امام رضا (ع) به سمت ایران آمدند منتها از راه فارس حرکت کردند و به این شهر که میرسند نماینده حکومت عباسی و نماینده مأمون که از حرکت ایشان و برادرانش باخبر شده بود، از شیراز اجازه حرکتشان به سمت خراسان را نمیدهند و یکی از علل این است که شاید مأمون وجود این بزرگواران در کنار یکدیگر را مانع فعالیت خود و تهدید جدی حکومتش میدانست، بنابراین در شهر شیراز نامه توقف قافله احمد بن موسی (ع) به حاکم شهر رسید و حاکم فارس هم از عبور آنها ممانعت کرد، بنابراین درگیری بین احمد بن موسی (ع) و یارانشان جنگی رخ میدهد و این ماجرا باعث شهادت ایشان میشود.
چرا به امامزاده احمد بن موسی شاهچراغ میگویند؟
روایت شده است:
تا زمان عضدالدوله دیلمی کسی از محل دفن احمد بن موسی اطلاعی نداشت و اطراف محل دفن ایشان خانههای کوچک محلی بود. در نزدیکی آرامگاه کنونی پیرزنی زندگی میکرد که متوجه شد در شبهای جمعه نوری از بالای تپه نزدیک خانه بیرون میزند که نور چراغ نیست. چند وقتی این موضوع را پیگیری کرد تا اینکه تصمیم گرفت موضوع را به عضدالدوله اطلاع دهد. در ابتدا کسی حرف پیرزن را باور نکرد و اما امیر عضدالدوله خوابی میبیند که حرف پیرزن را تایید میکند. او نیز کنجکاو میشود تا ببیند ماجرا از چه قرار است! سرانجام متوجه محل دفن احمد بن موسی میشوند.
برای نامگذاری دو داستان وجود دارد:
- پیرزن هنگامی که میخواست به عضدالدوله بگوید نور را مجدد دیده است میگوید: "شاه!! چراغ را ببین"
- چون شاه شخصاً به دنبال نور میرود و مردم برای تکریم کار او منطقه را شاهچراغ مینامند.
چرا حضرت معصومه (س) در قم و شاهچراغ در شیراز به شهادت رسیدند؟
با وجود آنکه هر دو نفر از خانواده امام رضا بودند و به قصد دیدار برادر به ایران آمدند اما زمان سفرشان باهم تقارن نداشت و هر کدام از مسیر متفاوتی و در زمان متفاوتی به ایران آمدند.
راهنمای بازدید از شاهچراغ
آرامگاه شاهچراغ چندین ورودی دارد. چند تا از این ورودیها رو به میدان احمدی و به شرح زیر هستند:
- باب الموسی در شمال غربی
- باب الرضا در جنوب غربی
- باب السجاد در شمال شرقی و راه داشتن به بازار حاجی و خیابان لطفعلی خان زند
- سردر شرقی که به سمت مسجد جامع عتیق است.
- سردر جنوبی که به دارالشفای حرم میرود.
- سردر شمالی که به بازار شاهچراغ میرود
دو ورودی شمالی، مخصوص خانمها و دو ورودی جنوبی مخصوص آقایان است. در بین ورودیها، یک در طلای ایوان مطهر وجود دارد که بر روی آن اشعار منبتکاری شده حک شدهاند. خانمها باید با چادر وارد شوند و اگر چادر همراهشان نیست میتوانند از چادرهایی که در ورودی هست استفاده کنند.
سپس به صحن بارگاه میرسید. قبلاً هرکدام از آرامگاهها یک صحن داشت و از طریق بازار میان دو حرم به هم میرسیدند. اما اکنون با تخریب بازار، یک صحن وجود دارد. صحن حرم، یک حیاط مستطیل شکل با یک حوض زیبا و بزرگ در وسط خود دارد. اطراف صحن درختکاری و نورپردازی شده تا از جلوهی زیبایی برخوردار باشد. در اطراف حیاط، اتاقهایی دو طبقه با کاشیکاری استادانه تزئین شدهاند.
ایوان حرم شاهچراغ که قدمتی از دوران قاجار دارد در قسمت شرقی حرم شاهچراغ است. این ایوان قبلاً ۱۰ ستون هرکدام با ارتفاع ۱۰ متر از جنس چوب داشت اما اکنون جنس آنها آهنی شده است. بر روی سقف ایوان، نقش نام ائمه اطهار با چوب نارنج تزئین شده و جلوی ایوان سنگ مرمر دیده میشود.
حرم مطهر، دو گلدسته در قسمتهای شمالی و جنوبی دارد که بسیار زیبا معرقکاری شدند. روی گلدسته جنوبی اسامی ائمه و روی گلدسته شمالی اسامی خداوند حک شده است. در گنبد حرم شاهچراغ از کاشیهای طلایی، فیروزهای، لاجوردی، زرد، سفید، آبی و مشکی استفاده شده و طرح معرقی دارد.
چهار شاهنشین در چهار طرف حرم وجود دارد. در داخل ضریح، صندوق از جنس خاتم روی مقبره قرار دارد و ستونهای داخل و سقف نیز با خاتم تزئین شدهاند. آیینهکاری و شیشههای رنگی داخل حرم جلوهای معنوی و روحانی را به این مکان دادهاند. در این حرم شما هنر آیینهکاری و کاشیکاری را کنار هم میبینید که واقعاً ترکیبی بینظیر را ساخته و زائر را مبهوت خود میکنند.. سبک معماری شاهچراغ، به سبک آذری نزدیک است.
پنجم ذیقعده روز تکریم فرزندان پیامبراکرم (ص) است که فرمود: من دو چیز گرانبها نزد شما می گذارم کتاب خدا و خاندانم را .
پنجم ذی القعده و پنجمین روز از دهه کرامت با عنوان «امامزادگان؛ ذخائر معنوی جامعه» در تقویم رسمی کشور به عنوان روز بزرگداشت و تجلیل از امامزادگان و بقاع متبرکه نامگذاری شده است.
سال ۱۳۹۲ پنجم ذیقعده که در تقویم رسمی کشور به عنوان روز بزرگداشت «حضرت صالحبنموسیالکاظم (ع) (امامزاده صالح)» نامگذاری شده به نام «روز تجلیل از امامزادگان و بقاع متبرکه» نامگذاری و طی نامهای برای تصویب به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارسال شد.
تکریم امامزادگان
در واقع تکریم و بزرگداشت امامزادگان به مثابه تعظیم شعائر الهی و تجلیل از پیامبر مکرم و عترت پاکش خواهد بود که آثار و برکات آن پیش از هر چیز به جامعه اسلامی نازل میشود.
در اصل عشق و محبت به خاندان اهلبیت علیهمالسلام از گذشتههای دور آنچنان با فرهنگ و هویت اسلامی ـ ایرانی ما عجین شده است که دیگر هیچ قدرتی نمیتواند خدشهای به این رابطه عمیق، پرمعنا و ریشه دار وارد کند.
وجود ۳۱۵۱ امامزاده رسمی در سراسر کشور
بنا بر اعلام سازمان اوقاف و امور خیریه در ایران اسلامی ۳۱۵۱ امامزاده دارای شجره نامه و حدود ۵ هزار امامزاده بدون شجره نامه داریم.علت اینکه چرا این همه امامزاده در ایران است، خفقان و ظلمی بود که به آنها روا میشد. همچنین دستور امام سجاد (ع) و امام صادق (ع) به فرزندان و نوادگانشان برای مهاجرت دلیل دوم است و دلیل سوم به خاطر هجرتی بود که علیبن موسیالرضا (ع) به ایران داشتند. همچنین مردم ما از همان ابتدا نسبت به اهل بیت (ع) و خاندان آنها محبت ویژه ای داشتند.در کشورهای دیگری مثل عراق و عربستان نیز امامزاده وجود دارد، اما به خاطر حاکمیت ظالم عربستان اجازه نمیدهند که آنها به مردم معرفی شود.امامزادگانی که در ایران وجود دارند، همه فرزندان امامان نیستند؛ بلکه برخی از آنها جزو نوادگان و چند نسل بعدتر آنها هستند.
حتی برخی از فرزندان ائمه (ع) هیچ گنبد و بارگاهی در ایران ندارند.طبق اعلام سازمان اوقاف بخش عمدهای از امامزادگان کاملا شجرهنامه دارند و شجرهنامه آنها برای مردم قابل رویت است.
اگر برخی از آنها هم شجرهنامه نداشته باشند یک کتاب تاریخی ثبت شده و کاملا معتبر وجود دارد که حضور امامزادگان را تأیید میکند و یا شهرت محلی و قدیمی که سینه به سینه به ما رسیده است ثابت میکند که در این مکان امامزاده بوده است.
همچنین قدمت آثار تاریخی و باستانی که در برخی امامزادگان وجود دارد نشان دهنده آن است که اینها واقعا نوادگان ائمه (ع) بوده و مورد تأیید علما قرار گرفته است.
وهابیت در صدد کمرنگ کردن حضور مردم در امامزادها است
برخی شبهه دیگری مطرح میکنند و آن این است که چرا بعد از پیروزی انقلاب تعداد امامزادگان زیاد شده است، باید گفت وهابیت میلیاردها دلار هزینه میکند که مردم از امامزادگان و شفاعت آنها دور شوند، اما حضور مردم در امامزادگان پاسخی محکم به شبهات وهابیت است. در واقع توسل مردم ما به امامزادگان به خاطر فضل و عنایتی است که آنها دارند و مردم میخواهند که امامزادگان را واسطه فضل و خیر بین خود و خداوند قرار بدهند.
امامزادگان و بقاع متبرکه اکنون مهمترین مرکز تبلیغ و ترویج اسلام ناب محمدی هستند و مهمترین مرکز مقابله با تفکر انحرافی فرقه وهابیت محسوب میشوند. به همین خاطر آنها در صدد مبارزه با این امر و حضور مردم در امامزادگان هستند.
برای برخی از امامزادگان اسمهایی مطرح میشود و همین اسمها سبب ایجاد شبهه در بین مردم میشود، خاطرنشان کرد: مثلا زمانی در فضای مجازی عکسی تحت عنوان امامزاده بیژن پخش شد.
ممکن است در برخی مناطق و روستاها و شهرستانهای محلی آنها با عنوان و شهرتی که دارند مطرح شوند، ولی در تاریخ اسم دقیق آنها مطرح است.
متأسفانه در برخی تابلوها و اشتباهاتی که رخ داد شهرتهای آنها درج شد. همین امر اشتباه بزرگی بود که سبب ایجاد برخی سخنان نادرست شد.
گاهی هم برخی اقداماتی انجام میدهند و در صدد تخریب امامزادگان هستند و با فتوشاپ و امکاناتی که در اختیار دارند این عمل نادرست را انجام میدهند. بعضا میبینیم برخی خاطرهنویسی انجام میدهند که سازمان اوقاف برای پیگیری این مسائل اقداماتی انجام داده است.
بخش عمدهای از آنها به فعالیت وهابیت برمیگردد.
آنها سه هدف عمده برای تخریب اسلام را دنبال میکنند که یکی از آنها امامزادگان است. هدف آنها این است که بقاع متبرکه را از بین ببرند و مانع حضور مردم در این اماکن مقدس شوند.
امروز با حماسه بزرگی که شهدای مدافع حرم آفریدند کیست که دیگر نداند این مردم حاضرند جان خود را به عشق اهلبیت در طبق اخلاص گذارند و خونها دهند تا چراغی از حرمی خاموش نشود و خشی بر ضریحی نیفتد و چه خوش گفت سردار رشید اسلام، حاج قاسم سلیمانی که ما ملت امام حسینیم.
اهمیت تکریم اهل بیت علیهم السلام
بنا بر حدیث معروف سلسلهالذهب وجود تکوینی امام رضا و ائمه اطهار (ع) و فرزندانشان از شروط توحید محسوب میشود. چه فخر و چه برکتی از این بالاتر که امروز بهرغم رنگ و روی پریده معنویت در دنیا، جایجای میهن اسلامی ما به طفیلی گنبد و گلدستههای فرزندان و نوادگان خاندان عصمت و طهارت با توحید و خداشناسی معنا گرفته است.
چه جایگاهی بهغیراز بقاع متبرکه میتواند اینگونه دلهای مردم را پر از نور معنویت کند.
امامزادگان ملجأ و پناهگاه مردماند. هیچکس و هیچ نهادی مردم را مجبور به حضور در حرم امامزادگان نکرده است. اگر جوششی هست و کشش و کوششی همه از برکت این خاندان بزرگ است.
تفاوت جایگاه امامزادگان
امامزادگان واجب التعظیم از نسل پیامبراکرم (ص) و فرزند ایشان محسوب می شوند.امامزادگان از نظر رتبه و جایگاه با یکدیگر تفاوت دارند، برای مثال ما امامزاده ای مانند حضرت معصومه(س) نداریم که پیش از تولدش سفارش زیارتش بیان شده باشد، لذا بالاترین امامزاده از فرزندان امام کاظم(ع) غیر از امام رضا(ع) حضرت معصومه(س) است.
دلایل تکریم امامزادگان
داشتن علم و دانش را یکی از دلایل تکریم امامزادگان است. حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) عالمی فقیه بودند که با چهار نسل به امام معصوم می رسند. ایشان محدث بودند و با نقل حدیث به آموزش قرآن کریم اهتمام داشتند.
دومین دلیل تکریم امامزاده مدح امام معصوم(ع) است.
امام معصوم(ع) درباره حضرت عبدالعظیم(ع) می فرمایند: ثواب زیارت ایشان هم وزن با ثواب زیارت امام حسین(ع) است؛ امام سجاد(ع) فرمودند: در قیامت همه مردم به حال و رتبه عمویم عباس غبطه می خورند؛ بنابراین مدح امام معصوم باعث می شود رتبه امامزاده بالا برود. چهار امام معصوم به مدح و سفارش حضرت معصومه(س) پرداختند.
دلیل دیگر تکریم هزینه کردن امامزاده برای امام معصوم می باشد.
حضرت عباس(ع) دستان خود را هزینه دفاع از امام معصوم کردند و یا حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) به خاطر امام معصوم از دیار خود هجرت می کنند و به گسترش و ترویج مکتب اهل بیت(ع) می پردازند.
شهادت یکی دیگر از دلایل تکریم امامزادگان است. نقل احادیث یکی دیگر از اموری است که رتبه امامزادگان را بالا می برد، حضرت معصومه(س) محدث بودند. همچنین خیر بودن و کرامات امامزادگان دو دلیل دیگر برای تکریم این بزرگان به شمار می رود، کرامات حضرت معصومه(س) بر کسی پوشیده نیست و مردم از این بانوی بزرگوار کرامات بسیار مشاهده کردند.
مقام شفاعت امامزادگان
امامزادگان در قیامت مقام شفاعت دارند. امام صادق(ع) می فرمایند: تمام شیعیان می توانند به شفاعت حضرت معصومه(س) وارد بهشت شوند؛ حضرت معصومه(س) در بین امامزادگان شاخص هستند همچنین برای ایشان زیارتنامه بیان شده است.حضرت معصومه(س) بسیار ولایت مدار بودند و این شاخصه سبب شد مقام و رتبه ایشان بالا باشد حضرت عبدالعظیم(ع) نیز ولایت مدار بودند، برای همین جایگاه ثواب ایشان بسیار بالا است.
منبع:خبرگزاری صدا و سیما
۱۲ اردیبهشت، سالگرد ترور آیتالله مرتضی مطهری، تئوریسین جمهوری اسلامی ایران است. شخصیت متفکر، محقق، عالم، نویسنده، مدرس و دانشمند اسلامشناسی که به گفته رهبر انقلاب «نظام جمهوری اسلامی، بر پایه آن تفکر و برداشتی از اسلام بنا شده که آقای مطهری آن را ارائه کرده است.»
علامه شهید مرتضی مطهری از دو جهت در روند نهضت اسلامی مردم ایران که به پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ انجامید، نقشی اساسی ایفا کرد؛ یکی از این جهت که وی در جایگاه نظریهپردازی و تولید فکر دینی قرار گرفت و توانست هم بسیاری از کنشگران سیاسی این نهضت را از فروغلتیدن در اندیشههای مارکسیستی و الحادی و التقاطی بازدارد و هم به اشکالات و شبهات نظری ساخته و پرداخته شده از سوی فعالان گفتمان مارکسیستی و التقاطی پاسخ متقن گوید؛ دیگر اینکه شهید مطهری از جهت تصمیمسازی سیاسی کلان و راهبردی، در مرتبه پس از امام خمینی (ره) قرار داشت، چراکه امام، اعتمادی وصفناپذیر به وی داشت. به سبب همین منزلت تئوریک و جایگاه سیاسی، باید آرا و نظریات شهید مطهری را با حساسیت و دقتی وافر مطالعه کرد و اعتنا و اتکایی درخور، نسبت به آنها روا داشت.
آیتالله مطهری در عین داشتن نگاههای نوآورانهای که از چهارچوب زمانه نیز فراتر بود، خطوط قرمز و اصول ثابتی داشت، بهگونهای که میتوان گفت ایدئولوژی مطهری به هیچ قیمتی خریدنی نبود؛ در خاطرات نزدیکان شهید آمده است: «نفر دوم انقلاب و تنها کسی که استدلالهای او را امام (ره) بدون بحث میپذیرفت، مرتضی مطهری بود.»
مطهری نه فقط یک مبارز انقلابی و کنشگر مدنی، بلکه یک نظریهپرداز جامعالکمالات و عقل و مغزِ متفکر انقلاب اسلامی بود؛ او فهمیده بود که مبارزات میدانی و عینی و عملگرایانه را بسیاری میتوانند انجام دهند، اما مواجه با افکار مارکسیستی و سکولاریستی کار هر کسی نیست؛ نظریهپرداز افق تاریخی خلق میکند و مطهری در زمانه پرتلاطم خود، تفکر دینی را از زوال و انحراف نجات داد و با سرآمدان جریانات الحادی دست به گریبان شد.
مبانی فکری و سیاسی جمهوری اسلامی مبتنی بر دیدگاههای اندیشمندانی همچون مطهری است؛ وی در باب مسئله اسلامیت و جمهوریت اینطور میگوید: «کلمه جمهوری (شکل) و اسلامی (محتوای) آن را مشخص میکند. جمهوری یعنی حکومتی که مردم حق انتخاب دارند، رئیس حکومت موقتی است و هرچند سال عوض میشود. اسلامی هم یعنی اداره حکومت با اصول و مقررات اسلامی و حرکت در مدار اصول اسلامی»؛ او حکومت اسلامی را ادامه حرکت انبیا و اولیا میداند.
استاد مطهری این اصل دموکراسی را هم که مردم باید بر حاکمان نظارت داشته باشند، میپذیرد و میگوید: «هر مقام غیرمعصومی که در وضع غیرقابل انتقاد، قرار گیرد، هم برای خودش خطر است و هم برای اسلام.»
مطهری طرح همبستگی دین و سیاست و آگاهی سیاسی را ضرورت شرعی اعلام میکند و جدایی دین و سیاست را طرح عاملان استعمار قلمداد میکند. به نظر وی، اسلام هنگامی قادر است مقابل نظامهای الحادی مقاومت کند که به صورت فلسفه زندگی حکومت کند و به گوشه مساجد و معابد محدود نباشد.
گروهک فرقان که به سرکردگی اکبر گودرزی، مسئولیت به شهادت رساندن استاد مطهری را به عهده گرفت، در حالی یکی از علل واهی این ترور را چنین میخواند: «چون در منطقه قلهکِ تهران، خانه خریده است (مرتضی مطهری) و با اتومبیل شخصی رفتوآمد میکند، پس با اشرافیگری و سرمایهسالاری موافق است» که خطابههای این علامه شهید در بهشت زهرا (س) و دقیقاً یک ماه قبل از شهادتش، شخصیت دیگری را به ما مینمایاند؛ وی گفته بود: «اگر واقعاً اذعان کردیم به اینکه انقلاب ما یک انقلاب ماهیتاً اسلامی بوده، یعنی عدالتخواهانه بوده ولی عدالت اسلامی! آینده این انقلاب آن وقت محفوظ خواهد بود و این انقلاب آن وقت تداوم پیدا خواهد کرد که اولاً مسیر عدالتخواهی را برای همیشه ادامه بدهد، یعنی دولتهای آینده واقعاً و عملاً در مسیر عدالت اسلامی گام بردارند، برای پر کردن شکافهای طبقاتی اقدام کنند، تبعیضها را واقعاً از میان ببرند؛ جامعه توحیدی به مفهوم اسلامی، جامعه بی طبقه به مفهوم اسلامی نه جامعه بی طبقه به مفهومی که دیگران میگویند (اشاره به تفکرات مارکسیستی گروهک فرقان) _که میان اینها از زمین تا آسمان تفاوت است_ ایجاد کنند، دولتِ حال و آینده برای برقراری جامعه بی طبقه اسلامی کوشش کنند و الّا اگر عدالت فراموش شود انقلاب شکست میخورد چون اصلاً ماهیت این انقلاب ماهیت عدالتخواهانه بوده است.»
یکی دیگر از سیبلهای حملات فکری استاد مطهری، تفکرات مارکسیستی بود؛ بهگونهای که مارکسیسم با هر حرکت سیاسی، مذهبی بهشدت مخالفت میکرد و دین را افیون جامعه میپنداشت. آنها نهتنها معتقد به جدایی دین از سیاست بودند، بلکه با همه توان مشتاق بودند تا دین را از اجتماع ریشهکن کنند.
استاد مرتضی مطهری در یکی از سخنرانیهای کوبنده خود در اوایل انقلاب اینطور میگوید: «اینکه مادیون و ضدمذهبها میگویند دین تریاک جامعه است، تخدیر است، عامل رکود و توقف است، توجیهگر مظالم و تبعیضات است، نگهبان جهل است، افیون تودههاست، راست است اما درباره مذهب حاکم و مذهب شرک و مذهب تبعیض که سوار بر تاریخ بوده و دروغ است درباره مذهب راستین، مذهب توحید، مذهب محکومان و مستضعفان که همواره از صحنه زندگی و تاریخ بیرون رانده شده است.»
استاد مطهری در رد تفکرات سکولاریستی نیز اینطور بیان میکند: «همبستگی دین و سیاست که امثال سیدجمالالدین (اسدآبادی) مطرح میکردند به معنای این نبود که (حاکمان) با استبداد سیاسی به خود قداست دینی بدهند، بلکه برعکس به معنی این است که توده مسلمان دخالت در سرنوشت سیاسی خود را یک وظیفه و مسئولیت مهم دینی بشمارد. همبستگی دین و سیاست به معنی وابستگی دین به سیاست نیست بلکه به معنی وابستگی سیاست به دین است.»
شهید مطهری از سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با احساس خطر نسبت به آثار مخرب و مسموم تفاسیر التقاطی و مارکسیستی گودرزی به روشنگری در این زمینه پرداخت. حجتالاسلام ناطق نوری در مورد جدیت شهید مطهری در برخورد با انحرافات فکری اکبر گودرزی میگوید: نخستین کتابی که از گروه فرقان به دستم رسید، جزوه تفسیر سوره فرقان بود. من این کتاب را نزد مرحوم مطهری بردم و ایشان هم به من فرمودند: «هرچه از اینها گیرتان آمد برای من بیاور.» روزی به ایشان گفتم: «حاجآقا شأن شما بالاتر از این حرفهاست که وقتتان را صرف لاطائلات (حرفهای باطل) این پسرک کنید.» ایشان جواب بسیار جالبی داد و فرمود: «فلانی! جوانهایی که این کتابها را میخوانند، نمیدانند یک بچهای به نام اکبر گودرزی این را نوشته، آنها تحت تأثیر این ادبیات و تفسیرهای کذایی و پرجاذبه قرار میگیرند، بنابراین من باید پاسخ اینها را بدهم تا جوانها از انحراف مصون بمانند. شأن روحانیت و ما در این است که جوانها را حفظ کنیم و جلوی هر چیزی که موجب انحراف آنها میشود را بگیریم.»
ضاربان شهید مطهری در تماس با روزنامههای کثیرالانتشار خود را اعضای گروه فرقان معرفی کرده و از ترور چندین تن از شخصیتهای سیاسی و مذهبی در آینده خبر دادند. در اطلاعیهای دلایل فرقان برای ترور شهید مطهری اینگونه بیان شده بود: «۱- همکاری با رژیم طاغوتی قبلی ۲- همکاری با رژیم ضد توحیدی فعلی و طراحی سیاستهای دیکتاتوری آخوندیسم ۳- مفسد فیالارض ۴- بدعتگذاری در دین و جعل اصطلاح دروغین «ماتریالیسم منافق» ۵- کوشش برای بازسازی ارتش ضد ملی ۶- سکوت در برابر کشتار وحشیانه خلق مسلمان کرد و ترکمنصحرا توسط ارتش.»
گروهک الحادی فرقان متفکری را به همکاری با رژیم ضد توحیدی و طراحی سیاستهای دیکتاتوری آخوندیسم متهم میکردند که آن شخصیت توأمان به آزادی اندیشهها و رشد اجتماعی مردم اعتقاد راسخ داشت؛ مرتضی مطهری در همین باب میگوید: «بسیاری از مسائل اجتماعی است که اگر سرپرستهای اجتماع افراد بشر را هدایت و سرپرستی نکنند، گمراه میشوند. اگر هم بخواهند ولو با حسن نیت به بهانه اینکه مردم قابل و لایق نیستند و خودشان نمیفهمند آزادی را از آنها بگیرند به حساب اینکه مردم خودشان لیاقت ندارند، این مردم تا ابد بیلیاقت باقی میمانند. مثلاً انتخابی میخواهد صورت بگیرد، حالا یا انتخاب وکیل مجلس و یا انتخاب دیگری؛ ممکن است شما که در فوق این جمعیت قرار گرفتهاید واقعاً حسننیت هم داشته باشید و واقعاً تشخیص شما این باشد که خوب است این ملت فلان فرد را انتخاب بکند، و فرض میکنیم واقعاً هم آن فرد شایستهتر است، اما اگر شما بخواهید این را به مردم تحمیل بکنید و بگویید شما نمیفهمید و باید حتماً فلان شخص را انتخاب بکنید، اینها تا دامنه قیامت مردمی نخواهند شد که این رشد اجتماعی را پیدا کنند. اصلاً باید آزادشان گذاشت تا فکر کنند، تلاش کنند، آنکه میخواهد وکیل بشود تبلیغات کند، آن کسی هم که میخواهد انتخاب بکند مدتی مردد باشد که او را انتخاب بکنم یا دیگری را، او فلان خوبی را دارد، دیگری فلان بدی را دارد. یک دفعه انتخاب کند، بعد به اشتباه خودش را پی ببرد، باز دفعه دوم و سوم تا تجربیاتش کامل بشود و بعد به صورت ملتی در بیاید که رشد اجتماعی دارد. و الّا اگر به بهانه اینکه این ملت رشد ندارد باید به او تحمیل کرد، آزادی را برای همیشه از او بگیرند، این ملت تا ابد غیررشید باقی میماند. رشدش به این است که آزادش بگذاریم ولو در آن آزادی ابتدا اشتباه هم بکند.»
در نهایت، بهانههای فرقان برای ترور شهید مطهری بدون داشتن هیچ مبنای شرعی، عقلی و قانونی و با کجفهمی و برداشتهای سلیقهای و خودسرانه گودرزی و همفکرانش، منجر به ریخته شدن خون پاره تن امام (ره) و امت اسلام شد.
منبع:ایمنا
شهید علی اکبر شیرودی
ولادت : ۱۳۳۴
شهادت : ۱۳۶۰/۰۲/۰۸
امیر سرافراز ارتش اسلامی سرتیپ خلبان شهید علی اکبر شیرودی در دی ماه ۱۳۳۴ در شیرود تنکابن به دنیا آمد.وی دوران ابتدایی و دبیرستان را در تنکابن پشت سر گذاشت.سپس به تهران رفت و پس از طی مراحل جذب در هوانیروز و آموزش خلبانی به اصفهان اعزام شد.
شهید شیرودی در طول دوران قبل از انقلاب در زمینههای مذهبی فعالیت میکرد و علیه رژیم شاه فعالیتهایی را انجام میداد.
شهید شیرودی با اتمام تحصیلات متوسطه در سال ۱۳۵۱ وارد ارتش شد و دوره مقدماتی خلبانی را در تهران به پایان رساند .
سپس دوره هلی کوپتری کبرا را در پادگان اصفهان دید و با درجه ستوانیاری فارغ التحصیل شد .شهید شیرودی پس از جریانات پیروزی انقلاب و با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به سپاه غرب کشور پیوست.زمانی که جنگ کردستان آغاز شد شیرودی ساعتی ازجنگ فاصله نگرفت.شهید تیمسار فلاحی او را ناجی غرب و فاتح گردنه ها و ارتفاعات آربابا ، بازی دراز ، میمک و دشت ذهاب وپایگاه ابوذر معرفی می کرد .
شهید شیرودی بالاترین ساعت پرواز در جنگ را در جهان دارد و با بیش از ۴۰ بار سانحه و بیش از ۳۰۰ مورد اصابت گلوله به هلی کوپترش ولی باز سرسختانه می جنگید و همیشه عاشق به تمام معنی بود.شهید علی اکبر شیرودی در نهایت به خلوصی که خواهانش بود رسید و مورد دعوت حق قرار گرفت و در هشتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۰ در حالیکه تانک های عراقی به طرف قره بلاغ دشت ذهاب در حرکت بودند با هلی کوپتر به مقابله با آنان پرداخت و پس از انهدام چندین تانک از پشت سر مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفت و به شهادت رسید .
جنازه شهید شیرودی پس از تشیع باشکوه در روستای شیرود تنکابن به خاک سپرده می شود.
 
از شهید شیرودی دو فرزند به نام عادله و ابوذر که در هنگام شهادت پدر ۴ساله و ۱ ساله بودند به یادگار مانده است.
شهید شیرودی خلبانی متعهد
شهید شیرودی در سال ۱۳۵۱ وارد دوره مقدماتی آموزش خلبانی شد و پس از مدتی برای گذراندن دوره کامل به پادگان هوانیروز اصفهان منتقل شد. او با پایان دوره آموزش هلیکوپتر کبری به عنوان خلبان به استخدام ارتش درآمد. خلبانی متعهد، مسلمان، عاشق مردم مظلوم و ستمدیده، مقلد امام خمینی(ره) و طاغوت ستیز. یکبار در مانوری که قرار شده بود یکی از اعضاء خاندان طاغوت هم در آن شرکت کند، شهید شیرودی تصمیم گرفت با هیلکوپتر خود به جایگاه بزند تا با این عملش، ضمن شهید شدن، آن عضو ناپاک پهلوی را از روی زمین بردارد. اما این مانور هرگز برگزار نشد و شهید شیرودی نتوانست به مقصود خودش برسد.
خلبانی جسور و فدارکار
وقتی جنگ شروع شد، بنیصدر دستور تخلیه پادگانها را صادر کرد، شهید شیرودی آن موقع در پایگاه هوانیروز کرمانشاه بود. دستور داده شده بود که ضمن تخلیه پادگانها، زاغه مهمات را نیز با یک راکت از بین ببرند.
اما شیرودی میگوید که حیف نیست این همه مهمات از بین رود. او با کمک چندتن از هم رزمانش با هیلکوپتر به صف مهاجمان عراقی هجوم برده و آنان را متوقف میسازند. و با این تزکه اگر بازداشتمان کردند که چرا پادگان را تخلیه نکردید، مهم نیست چون مملکت در خطر است، جلوی دشمن ایستادگی میکنند. شجاعت شیرودی در تمام خبرگزاریهای جهان منعکس میشود. بنیصدر هم برای حفظ ظاهر، چند درجه تشویقی برای شیرودی صادر میکند و درجه او را از ستوانیار سوم خلبان به درجه سروان ارتقاء میدهد.
نامه شهید شیرودی
از: خلبان علیاکبر شیرودی
به: پایگاه هوانیروز کرمانشاه
موضوع: گزارش
اینجانب که خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه میباشم و تاکنون برای احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگها شرکت نمودهام، منظوری جز پیروزی اسلام نداشته و به دستور رهبر عزیزم به جنگ رفته ام.
لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب دادهاند، پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که قبلاً بودهام برگردانید. در صورت امکان امر به رسیدگی این درخواست بفرمائید.
باتقدیم احترامات نظامی
خلبان علیاکبر شیرودی
۱۳۵۹/۹/۷
شخصیتی والا
هم رزمان شهید در خصوص شخصیت والای شیرودی میگویند:
«روزی در تعقیب ضد انقلاب وقتی خواست راکتی شلیک کند، متوجه حضور بچهای در آن حوالی شد. برگشت و ابتدا با بال هیلکوپتر بچه را ترساند که از آنجا برود و بعد از اینکه بچه از آنجا رفت، مجدداً حمله خود را آغاز نمود.»
شهید شیرودی پس از دو سال مبارزه با ضد انقلاب در غرب کشور، به اصرار روحانیون و همرزمان پاسدارش در ۲۰/۶/۱۳۵۹ برای یکماه به مرخصی رفت، اما بیش ا زده روز در تنکابن نماند و به محض شنیدن حمله عراق به منطقه بازگشت. در آن چند روزی هم که در مرخصی بود اغلب با لباس کار به میان روستائیان میرفت و در گشتزارها به سالخوردگان نمود و خود نیز به شهادت رسید.
و اینگونه بود که ستاره درخشان جنگهای کردستان و قهرمان راه سرخ سیدالشهدا در ۸ اردیبهشت ۱۳۶۰ به آرزوی دیرینهاش دست یافت و پیکر مطهرش پس از تشییع در روستای شیرود تنکابن به خاک سپرده شد.
فرازي از وصیت نامه
هنگامی که پرواز می کنم احساس می کنم همچون عاشق به سوی معشوق خود نزدیک می شوم و در بازگشت هرچند پروازم موفقیت آمیز بوده باشد، مقداری غمگین هستم چون احساس می کنم هنوز خالص نشده ام تا به سوی خداوند برگردم.
اگر برای احیای اسلام نبود، هرگز اسلحه به دست نمی گرفتم و به جبهه نمی رفتم. پیروزیهای ما مدیون دستهای غیبی خداوند است. این کشاورز زاده تنکابنی، سرباز ساده اسلام است و به هیچ یک از حزب ها و گروه ها وابسته نیست. آرزو دارم که جنگ تمام شود و به زادگاهم بروم و به کار کشاورزی مشغول شوم.
در كلام بزرگان
مقام معظم رهبري:
شیرودی اولین نظامی بودکه به او اقتدا کردم.
حجهالاسلام رفسنجانی: من در سیمای شیرودی، چهره مالک اشتر را دیدم.
شهید دکتر چمران: شیرودی ستاره درخشان جنگهای کردستان است. او هنگام هجوم به دشمن با هلیکوپتر، به صورت مایل شیرجه می رفت و مثل جنگنده فانتوم مانور میداد.
شهید تيمسار فلاحی: شیرودی از غیرممکنها، ممکن ساخت او ناجی غرب و فاتح گردنهها و ارتفاعات بازی دراز، آریا، میمک، دشت ذهاب و پادگان ابوذر کمک میکرد.
رکورد پرواز
خود شیرودی میگوید:
« اگر تعریف از خودم نباشد، فکر میکنم بالاترین پرواز جنگ در دنیا را داشتهام و تا به حال ۳۶۰ بار از خطر گلولههای دشمن جان سالم به در بردهام. البته علت زنده ماندنم پس از چند هزار ماموریت هوایی و انجام بالاترین پروازهای جنگی، چیزی جز مشیت الهی نمیباشد.
در ضمن ، بیش از چهل هلیکوپتر که من خلبان آن بودهام تیر خورده که البته همه آنها تعمیر شده و الان قابل استفاده میباشند.»
روحیه مثال زدنی
شهید علیاکبر شیرودی به شدت خود را وقف جنگ و خدمت به اسلام کرده بود. او در جایی عنوان کرده بود:
«من طاقت نمیآورم که دور از صحنه جنگ باشم و تا ثبات منطقه برقرار نشود، استراحت نمیخواهم.» این روحیه به حدی عجیب بود که یکبار وقتی فرزندش مریض میشود، در پاسخ همسرش که از او میخواهد به جبهه نرود میگوید: «جان یک بچه در مقابل جان این همه عزیزانی که در حال جنگ هستند، ارزشی ندارد.»
یه وانت گلوله
در بهار ۱۳۵۸ خبری میرسد که عدهای ضد انقلاب در ارتفاعات «گهواره» در غرب تجمع کردهاند و قصد حمله به اسلامآباد را دارند.
تیم آتشی مرکب از سه فروند هیلکوپتر کبری و یک فروند هیلکوپتر نجات به سمت منطقه موردنظر حرکتی میکنند. رهبری تیم آتش را شهید کشوری به عهده داشت. در حین عملیات ناگهان صدای شیرودی میآید که «آخ سوختم، آخ» همه هراسان از اینکه شیرودی را زدند، می خواستند منطقه را ترک کنند که صدای خنده شیرودی همه را میخکوب میکند. او در جواب سوالات خلبانان می گوید: «هیچی نشده، ناراحت نباشید، یه گلوله خورد بالای سرم و افتاد توی لباسم. خیلی داغه نمیتونم راحت بشینم.» عملیات با انهدام انبار مهمات و کشتن اشرار به پایان رسید. در بازگشت شهید کشوری به شیرودی می گوید: «راستی حالت چطوره، اون گلوله چی شد.»
شیرودی می گوید: «فکر کنم دیگه غیب شده باشه.» کشوری می گوید: «پیدایش کند، یادگاری خوبیه» که شیرودی با خنده میگوید: «اگه می خواستم گلولههایی را که به طرفم شلیک شده برای یادگاری جمع کنم، تا الان حداقل یه وانت گلوله باید داشته باشم.»
خاک
تا قبل از جنگ، من برای خاک هیچ ارزش قائل نبودم و همیشه میگفتم هیچ وقت برای خاک نخواهم جنگید. اما حالا یک مشت خاک این منطقه، به خاطر حفظ اسلام برای من عزیزترین چیز است. خاک این مناطق با خون شهدایی مانند کشوری و امثال اینها آغشته شده است.
مصاحبه و نماز
شیرودی در کنار هیلکوپتر جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال میکردند.
خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی جنگیم ما برای اسلام می جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستینهایش را بالا زد . چند نفر به زبانهای مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا میرود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید وقت نماز است.
مبارزه جهانی
وقتی در مصاحبه خبرنگاران خارجی، یک خبرنگار اروپایی از او علت وارد ساختن ضربات کوبنده به قوای دشمن را می پرسد، با انگشت دوازده تانک آتش گرفته عراقی و دو فروند هیلکوپتر سوارخ سوراخ شده دشمن را نشان می دهد و می گوید:
«علت اینها فقط امداد الهی و کمک و فضل پروردگار می باشد که به ما این توانایی را می دهد.» شیرودی در پاسخ به سوال خبرنگار که آیا ممکن است محدوده جغرافیایی پروازهای آیندهاش را برایشان ترسیم کند می گوید:
«بهتر است نقشه دنیا را نگاه کنید زیرا اگر امام خمینی فرمان دهد، در هر نقطه جهان که مرکز کفر است بجنگم، حتی اگر پایتخت ممالک شما باشد، آنجا را به آتش میکشم.»
عمارت زیبا
این خاطره را رهبر معظم انقلاب نقل می کنند که شیرودی به یکی از برادران که از دوستان قدیمیاش بود، گفته بود:
«فلانی! بیا یک خداحافظی از روی خاطر جمعی با تو بکنم زیرا می دانم که بزودی شهید می شوم.»
این برادرمان گفته بود که خدا کند حفظ بشوی و خدمت کنی اما شهید شیرودی می گوید: «نه! من سرهنگ ،کشوری را در خواب دیدم. او به من گفت: شیرودی یک عمارت خیلی خوب برایت گرفتهام. باید بیایی توی این عمارت بنشینی.»
به همین خاطر میدانم که رفتنی هستم.
نحوه شهادت
خلبان یار، احمد آرش نقل میکند:
بارها او را در صحنه جنگ دیده بودم که خود را با هلیکوپتر به قلب دشمن زده و حتی هنگام پرواز، مسلسل به دست میگرفت. در آخرین نبرد هم جانانه جنگید و بعد از آنکه چهارمین تانک دشمن را زدیم، ناگهان گلوله یکی از تانکهای عراقی به هلیکوپتر اصابت کرد و در همان حال شیرودی که مجروح شده بود با مسلسل به تانک شلیک کرد و آن را منهدم کرد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیاناتی بعد از شهادت «علیاکبر شیرودی» فرمودند:
او به یکی از برادران گفته بود “دعا کن شهید بشوم. از بعضی جریانات سیاسی خیلی دلم گرفته.”درگیریهای سیاسی، این جوان مؤمن را بسیار برآشفته و ناراحت کرده بود. شیرودی نخستین نظامی بود که به او اقتدا کردم و نماز خواندم خلبان شهید «علی اکبر شیرودی» از فرماندهان برجسته هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی بود که حماسههای ناب و بیبدلیل آفرید.
خلبانی که دشمن از شنیدن نامش می ترسید
نویسنده کتاب «بر فراز آسمان» در بیان خاطرات شهید شیرودی می نویسد: اکبر رکورد پرواز با بالگرد را شکست. هزاران مأموریت هوایی، بیش از ۳۶۰ بار هدف قرار گرفتن، نجات از ۴۰ خطر مرگ حتمی و…، او را در زمره بزرگترین خلبانان قرار داد که دشمن از شنیدن نامش می ترسید.
بخشی از وصیت شهید:
هنگامی که پرواز می کنم احساس می کنم همچون عاشق به سوی معشوق خود نزدیک می شوم و در بازگشت هرچند پروازم موفقیت آمیز بوده باشد، مقداری غمگین هستم چون احساس می کنم هنوز خالص نشده ام تا به سوی خداوند برگردم.اگر برای احیای اسلام نبود، هرگز اسلحه به دست نمی گرفتم و به جبهه نمی رفتم. پیروزیهای ما مدیون دستهای غیبی خداوند است. این کشاورز زاده تنکابنی، سرباز ساده اسلام است و به هیچ یک از حزب ها و گروه ها وابسته نیست. آرزو دارم که جنگ تمام شود و به زادگاهم بروم و به کار کشاورزی مشغول شوم.
پیام رهبر انقلاب اسلامی درپی حادثه دردناک اسکله شهید رجایی بندرعباس
درپی حادثه دردناک آتشسوزی در بندر شهید رجایی بندرعباس، حضرت آیتالله خامنهای در پیامی ضمن تسلیت به خانوادههای مصیبتزده، مسئولان امنیتی و قضائی را موظف کردند که هرگونه سهلانگاری یا تعمّد در این حادثه را بهطور کامل بررسی و کشف کرده و بر طبق مقررات پیگیری نمایند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
انالله و انا الیه راجعون
حادثه دردناک آتشسوزی در بندر شهید رجایی موجب اندوه و نگرانی است.مسئولان امنیتی و قضائی موظفند با بررسی کامل، هرگونه سهلانگاری یا تعمّد را کشف و بر طبق مقررات پیگیری کنند.همهی مسئولان باید خود را در پیشگیری از حوادث تلخ و خسارت بار موظف بدانند.
اینجانب رحمت و مغفرت الهی برای جانباختگان و صبر و سکینه برای خانوادههای مصیبت زدهی آنان و شفای عاجل برای آسیبدیدگان این حادثهی تلخ مسألت میکنم و از مردمان پرگذشتی که در لحظهی نیاز آمادهی خون دادن به مصدومان شدند صمیمانه تشکر می کنم.
والسلام علیکم و رحمةالله
سیّدعلی خامنهای
۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
 دریافت پوستر های پیام رهبر انقلاب اسلامی درپی حادثه دردناک اسکله شهید رجایی بندرعباس(تعداد پوسترها:7)
دریافت پوستر های پیام رهبر انقلاب اسلامی درپی حادثه دردناک اسکله شهید رجایی بندرعباس(تعداد پوسترها:7)
پوسترهای تصویری
جهت دریافت پوستر ها در اندازه اصلی روی آنها کلیک کنید
پنجم اردیبهشت سال ۱۳۵۹ ش، عملیات نیروهای آمریکای به نام پنجه عقاب، در صحرای طبس شکست خورد.
این واقعه، پس از آن روی داد که جیمی کارتر، رئیس جمهور ایالات متحده، تصمیم گرفت تا به ایران حمله نظامی کند. بهانه این هجوم، آزادی جاسوسانی بود که در سیزدهم آبان ۱۳۵۸ ش. به اسارت دانشجویان پیرو خط امام درآمده بودند. برنامه نیروهای آمریکا اینگونه بود که در شب اول، هشت بالگرد و هفت هواپیمای غول پیکر C-۱۳۰ در عمق خاک ایران فرود بیایند. سپس بالگردها و شبانه سوختگیری و به نقطهای در نزدیکی تهران پرواز کنند و تا شب بعد منتظر بمانند. بنا بود که شب دوم گروههای ویژهای به سفارت حمله کنند و همراه گروگانها، به ورزشگاهی نزدیکی سفارت بروند. سپس بهطور همزمان، فرودگاه مجاور اشغال شود و همه با هواپیمایی که آنجا مستقر شده است، به پرواز درآیند.سپس طرح پایانی اجرا میشد که شامل حمله به مراکز اقتصادی و اماکن شخصیتهای مؤثر و کلیدی و در نهایت کودتایی با همکاری عوامل لیبرال، ضد انقلاب و جاسوسان مستقر در ایران بود. سرانجام کارتر در نطقی، سقوط نهضت اسلامی را اعلام میکرد.
ورود نیروهای آمریکا به ایران
طبق برنامه، چهارم اردیبهشت ۱۳۵۹ش، هفت فروند هواپیمای غول پیکر c-۱۳۰ و هشت فروند بالگرد وارد مرز ایران شدند، در حالی که نیروهای ویژه عملیات، تجهیزات پیشرفته نظامی و وسایلی همچون جیپ، موتور سیکلتهای تندرو و مخصوص عملیات و... همراه داشتند.آنها از جنوب کشور وارد مرزهای ایران شدند و با هماهنگی دولت بنی صدر پس از طی حدود یکصد کیلومتر، بدون اینکه مانعی در مسیرشان باشد، در فرودگاهی متروکه، نزدیک رباطخان طبس فرود آمدند.بنی صدر، پیشتر دستور داده بود که تجهیزات ضدهوایی از مسیر مورد نظر برداشته شوند. نیمه شب بود که نیروهای ویژه به صحرای طبس رسیدند.
شکست عملیات
یکی از بالگردها از هواپیمای c-۱۳۰ سوختگیری کرد و از زمین برخاست که ناگهان بر اثر اشتباه خلبان با هواپیما برخورد کرد و هر دو آتش گرفتند. سپس بر اثر طوفان شن، دو بالگرد دیگر، دچار نقص فنی شدند و از انجام عملیات باز ماندند. در نتیجه اجرای طرح با هماهنگی کارتر متوقف شد و آمریکاییها از بیم آنکه، همگی در طوفان شن نابود شوند یا اسیر نیروهای ایران بشوند، از فرصت شب استفاده کردند و فرار کردند. آنان، آنقدر برای فرار عجله کردند که هشت مزدور کشته شده، اسناد سری و محرمانه در بالگردهای به جا مانده را باقی گذاشتند.
خیانت بی صدر
صبح هنگام به وقت آمریکا، هنگامی که کارتر در تلویزیون ظاهر شد، از چشمان برافروخته و متورم وی، آشکار بود که شب را نخوابیده است. وی اعلام کرد که عملیات «پنجه عقاب» شکست خورده است. سپس اظهار کرد که اسناد طبقهبندی شده سری، در بالگردها به جای مانده است.در واقع این پیام، برای بنی صدر، صادر شده بود. بیدرنگ، بنی صدر دستور داد چند بمب افکن، بالگردهای بهجا مانده را بمباران کنند. بر اثر این خیانت، فرمانده سپاه یزد محمد منتظر قائم که برای بازرسی و بررسی محل به آنجا رفته بود به شهادت رسید.
مجلس عزاداری سالروز شهادت حضرت امام صادق (ع)با حضور رهبر انقلاب

مجلس عزاداری سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام، پیش از ظهر امروز (پنجشنبه-۱۴۰۴/۰۲/۰۴) با حضور رهبر انقلاب اسلامی برگزار شد.
 نمایش تصاویر مجلس عزاداری سالروز شهادت حضرت امام صادق (ع)با حضور رهبر انقلاب(تعداد تصاویر :7)
نمایش تصاویر مجلس عزاداری سالروز شهادت حضرت امام صادق (ع)با حضور رهبر انقلاب(تعداد تصاویر :7)
 دریافت تصاویر مجلس عزاداری سالروز شهادت حضرت امام صادق (ع)با حضور رهبر انقلاب(تعداد تصاویر :7)
دریافت تصاویر مجلس عزاداری سالروز شهادت حضرت امام صادق (ع)با حضور رهبر انقلاب(تعداد تصاویر :7)
 دریافت پوستر های بیانات رهبرانقلاب در پایان مجلس عزاداری سالروز شهادت حضرت امام صادق (ع)(تعداد پوسترها:2)
دریافت پوستر های بیانات رهبرانقلاب در پایان مجلس عزاداری سالروز شهادت حضرت امام صادق (ع)(تعداد پوسترها:2)
 دریافت صوت(گزیده بیانات | در پایان مجلس عزاداری سالروز شهادت حضرت امام صادق (ع))
دریافت صوت(گزیده بیانات | در پایان مجلس عزاداری سالروز شهادت حضرت امام صادق (ع))
 دریافت فیلم(گزیده بیانات | در پایان مجلس عزاداری سالروز شهادت حضرت امام صادق (ع))
دریافت فیلم(گزیده بیانات | در پایان مجلس عزاداری سالروز شهادت حضرت امام صادق (ع))
 دریافت فیلم(گزیده بیانات | تجلیل رهبر معظم انقلاب از برنامههای قرآنی ماه مبارک رمضان)
دریافت فیلم(گزیده بیانات | تجلیل رهبر معظم انقلاب از برنامههای قرآنی ماه مبارک رمضان)
پوسترهای تصویری
جهت دریافت پوستر ها در اندازه اصلی روی آنها کلیک کنید
مشروح خبر:
حضرت آیتالله خامنهای صبح پنجشنبه ۴ اردیبهشت۱۴۰۴ در پایان مجلس عزاداری سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام که در آن «جمعی از فعالان قرآنی و دستاندرکاران برنامههای رسانهی ملی در ماه مبارک رمضان» نیز حضور داشتند، فرمودند:امروز در جلسهی ما الحمدلله قرآنیها جمعند. خدا را شکر، امسال ماه مبارک الحمدلله یک ماه رمضان قرآنی بود؛ خدا را شکر. و در سرتاسر کشور به همّت شما برادرها در هر جایی، در هر بخش، در صداوسیما و غیر صداوسیما مردم دلشان با قرآن بود. ما به این احتیاج داریم. این، آن چیزی است که کشور ما به آن احتیاج دارد، جوانهای ما احتیاج دارند. این تلاوت قرآن، این حفظ قرآن که من وقتی میبینم آنجا جوانها نشستهاند و قرآن را بهاصطلاح با ترتیل میخوانند، حافظ از حفظ میخواند، از شدّت خشنودی و خوشحالی واقعاً منقلب میشوم؛ الحمد لله ربّ العالمین. دنبال کنید. منتها ما در زمینهی قرآن هنوز خیلی کار داریم؛ کارهایی که باید انجام بگیرد. ما بایستی مفاهیم قرآن را که دریای عظیمی است، دریای عمیقی است، بین مردم خودمان و خوانندگان قرآن رواج بدهیم. الحمدلله خیلی خوب بود. خدا را شکر.
گزیده بیانات:
در زمان امام صادق (علیه الصلاة والسّلام) در تقدیر الهی ــ و نه در قضای محتوم الهی ــ بنا بوده یک تحّولی اتّفاق بیفتد به نفع ائمّهی هدیٰ (علیهم السّلام). این را در روایات متعدّدی که وارد شده، انسان میفهمد. یک روایت از حضرت صادق (علیه السّلام) است که میفرماید که «اِنّ اللهَ قَدّرَ هذا الاَمرَ فی سَنَةِ سَبعین».(۱) خدای متعال این امر را، یعنی امر امامت را ــ امامتِ به معنای واقعی را ــ در تقدیر خودش برای سال ۷۰ هجری گذاشته بود.
ببینید؛ وقتی که امام حسن مجتبیٰ صلح کردند با معاویه، یک عدّهای میآمدند گله میکردند و اعتراض میکردند. حضرت میفرمودند که: «ما تَدری لَعَلَّه فِتنَةٌ لَکُم وَ مَتاعٌ الی حین»؛ این تا یک وقتی است، این موقّت است. یعنی در کلمات امام حسن مجتبیٰ (علیه السّلام) اشاره شده به اینکه این حادثه، این تسلّط کفر و نفاق، بنا نیست دائمی باشد؛ در تقدیر الهی این موقّت است. تا کی؟ تا سال ۷۰. یعنی طبق همین روایت، سال ۷۰ هجری بنا است هر کس از اهلبیت در قید حیات است، قیام کند و حکومت را به دست بگیرد، و امامت واقعی تحقّق پیدا کند. بعد حضرت میفرمایند: فَلَمّا قُتِلَ الحُسینُ علیه السلام اِشتَدَّ غَضَبُ اللهِ عَلی اَهلِ الاَرضِ فَاَخَّرَهُ اِلی مِئَةٍ وَ اَربَعین؛ یعنی حادثهی کربلا، این بیاعتنائی مردم به مبانی دینی، این اِعراض آنها، اثرش این بود که این تقدیر الهی عقب افتاد تا سال ۱۴۰. ۱۴۰ زمان امام صادق (علیه السّلام) است دیگر، که حضرت [سال] ۱۴۸ از دنیا رفتند. این را شیعه میدانستند. یعنی خواصّ شیعه میدانستند. لذا مثلاً در یک روایتی دارد که زُراره به اصحابش ــ زراره که خب جزو نزدیکان است ــ میگوید لا تَری عَلی أعوادِها اِلّا جعفراً؛ (۲) اعواد، [یعنی] پایههای منبر، منبر خلافت؛ یعنی من جعفر را دارم میبینم که روی این منبر خواهد نشست. این [جور] است.
یا در یک روایت دیگر باز همین زراره ــ چون زراره ساکن کوفه بود ــ پیغام میدهد به حضرت صادق (علیه السّلام) و عرض میکند که یکی از دوستان ما از شیعیان مقروض شده و طلبکارها دنبالش هستند. او هم برای اینکه پول ندارد، گذاشته از شهر رفته، آواره شده. اگر این قضیّه، یعنی قضیهی خلافت، تا همین یکی دو سال بنا است انجام بگیرد ــ در روایت، هذا الأمردارد؛ [یعنی] اگر این قضیّه بنا است همین یکی دو سال انجام بگیرد ــ خب این [شخص] باشد تا شما بیایی سر کار، و قضایا حل میشود؛ امّا اگر طولانی است، رفقا پول جمع کنند و قرض او را بدهند. (۳) یعنی کسی مثل زراره منتظر بوده که در همین یکی دو ساله مسئله تمام بشود. اینکه شما میبینید میآیند خدمت حضرت صادق و مدام میگویند آقا، چرا قیام نمیکنید، [چرا] قیام نمیکنید، ناشی از این است که منتظرند؛ [یعنی] یک چیزی شنفتهاند، یک مطلبی به گوششان رسیده.
بعد دنبالهی همان روایت که [سال] ۱۴۰ را معیّن فرمود، فرمود: شما افشا کردید، خدا عقب انداخت. یعنی اگر شیعیان دهنشان قرص بود و افشا نمیکردند، شاید همان وقت قضیّه تمام میشد؛ و شما ببینید تاریخ چقدر تغییر پیدا میکرد! اصلاً مسیر بشر یک مسیر دیگری میشد و امروز دنیا، دنیای دیگری بود. یعنی کوتاهیهای ما، یک جا دهنلقّیمان، یک جا کمک نکردنمان، یک جا اعتراض کردن بیخودیمان، یک جا صبر نکردنمان، یک جا تحلیل غلطی که از اوضاع میکنیم، گاهی تأثیر میگذارد ــ [آن هم] تأثیرات تاریخی ــ یعنی اینجور مسیر را عوض میکند؛ لذا خیلی باید مراقبت کرد.
و البتّه زندگی امام صادق (علیه السّلام) زندگی فوقالعادهای است، زندگی عجیبی است، زندگی موفّقی است از لحاظ اشاعهی احکام الهی و روایات فراوانی که از آن بزرگوار و اصحاب ایشان داریم. البتّه این چهار هزار شاگردی که [برای حضرت] نقل میشود، شنونده خیال میکند که حضرت یک درسی شروع میکردند، چهار هزار نفر آنجا مینشستند؛ این [جور] نیست. در طول عمر این بزرگوار چهار هزار نفر از ایشان روایت کردهاند ــ آنطور که حالا در آن کتاب هست ــ ایشان چهار هزار نفر راوی دارند؛ چهار هزار شاگرد به این معنا است؛ نهاینکه حالا چهار هزار نفر مینشستند پای درس ایشان و ایشان درس میدادند.
و ماها دوریم از زندگی ائمّه؛ اطّلاعاتمان کم است، هم از کلماتشان، هم از بیاناتشان، روایاتشان، و حالات زندگیشان.
این قضایایی هم که در روایات ما است و نقل میشود که ایشان را بردند پیش منصور و منصور به ایشان شدّت خشم نشان داد، ایشان هم گفتند که «یابنعمّ! بزرگان، پیغمبران مظلوم واقع شدند، آنها بخشیدند، تو هم ما را ببخش»، اینها را بنده به طور قاطع میگویم دروغ است؛ به طور قاطع اینها واقعیّت ندارد. امام با هیچ کس اینجوری حرف نمیزند؛ چه آن وقتی که خطر کشته شدن باشد، چه خطر کشته شدن نباشد؛ هر چه؛ امام اصلاً اینجوری حرف نمیزند. راوی [این حرف] کیست؟ ربیع؛ راویاش ربیع خادم است! ربیع، خادم منصور است، یعنی همهکارهی منصور است؛ یک فرد درباریِ دروغگوی مثلاً اینجوری. این [شخص] آمده نقل کرده که امام صادق اینجوری گفت. خب این برای از بین بردن روحیهی شیعه ابزار خوبی است دیگر؛ لذا از نقل اینها مطلقا باید اجتناب کرد. بعضیها بیخودی نقل میکنند، در حالی که این روایات، روایات درستی نیست. ائمّه درس استقامت و درس ایستادگی و درس منطق [میدادند]؛ و در سخن گفتن با منطق، استدلال، طرف را گیر انداختن.
شما ببینید حضرت زینب در مجلس ابنزیاد، در مجلس یزید چه جوری حرف میزند! آن درست است؛ آن خط، خطّ درست ائمه است. هر کسی ایستادگی کند، در خطّ این بزرگواران دارد حرکت میکند. امروز هم اینهایی که در غزّه، در لبنان دارند ایستادگی میکنند، اینها در واقع در خطّ همین ائمّهی دین، ائمّهی هدیٰ دارند کار میکنند.
(۱ کافی، ج ۱، ص ۳۶۸ (با اندکی تفاوت)
(۲ رجال کشّی، ص ۱۵۶
(۳ رجال کشّی، ص ۱۵۷

کیست صادق او رئیس مذهب شیعه بود
مهر و عشق حضرتش در باطنم افتاده است
شرح و تفسیر و روایاتش صراط المستقیم
پیروی از مکتب او در سرم افتاده است
با ولای حضرتش من دور از هر زشتیم
اهل جنت میشوم در باورم افتاده است
شهادت مظلومانه امام جعفر صادق (ع) تسلیت باد
حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف): ای کاش من هم یک پاسدار بودم.
حضرت امام خامنه ای: "سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مولود مبارک انقلاب اسلامی است، در همه جهان پس از صدر اسلام پدیده بی سابقهای است. این پدیده در حقیقت، مظهر عینی و مجسمی است برای شعارهای انقلاب اسلامی، شعار ایستادگی در مقابل همه قدرتهای بزرگ با سلاح اتکال به خدا، شعار ایستادگی در مقابل همه قدرتهای بزرگ با سلاح اتکال به خدا، شعار غلبه خون بر شمشیر و شعار حرکت برای نجات مستضعفان و از همین رو است که سلطههای بزرگ در سراسر جهان با چشم انزجار و نفرت، بدین پدیده الهی مینگرند چنانکه به انقلاب اسلامی.
دوم اردیبهشت ماه سالروز تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بفرمان امام راحل و عظیم الشان (ره) بر سبز پوشان ومردم شریف ایران گرامی باد.
اولین روز از دومین ماه سال روز بزرگداشت شاعر بزرگ و پر آوازه ایرانی، استاد سخن، سعدی شیرازی است که همه حداقل یک بار شعر مشهورش را با مضمون "بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند" را شنیده و یا خواندهاند.
تاریخچه روز سعدی
مرکز سعدیشناسی ایران از سال ۱۳۸۱ روز اول اردیبهشت ماه را روز سعدی اعلام کرد.
در اول اردیبهشت ۱۳۸۹ و در اجلاس شاعران جهان در شیراز، نخستین روز اردیبهشت ماه از سوی نهادهای فرهنگی داخلی و خارجی به عنوان روز سعدی نامگذاری شد.
سعدی کیست؟
ابومحمد مشرفالدین مصلح بن عبدالله بن مشرف متخلص به سعدی، شاعر و نویسنده فارسی زبان است که در سال ۶۰۶ هجری قمری چشم به جهان گشود. او را با القاب استاد سخن، پادشاه سخن، شیخ اجل و ... نیز میشناسند.
زندگی او مصادف با حکومت اتابکان فارس در شیراز بود و حمله مغول به ایران و سقوط بسیاری از حکومتهای وقت نظیر خوارزمشاهیان و عباسیان نیز در زمان حیات او رخ داد.
سعدی در خانوادهای اهل علم و ادب دیده به جهان گشود. پدرش از کارکنان دربار اتابک و شاه سعد بن زنگی بود. برخی بر این باورند این شاعر به عنوان حق شناسی، تخلص سعدی را برای خود برگزیده است. پدر او علاوه بر خدمت به دربار، به علوم دینی نیز اشتغال داشت و بزرگترین مشوق سعدی برای یادگیری علم و دین بود. سعدی به کمک پدر، به اطلاعات گسترده ای در زمینه تاریخ و ادبیات دست یافت.
زمان تولد این شاعر، حکمران شیراز سومین پادشاه حکومت اتابکان بود. همانطور که قدرت سلجوقیان روز به روز در حکمرانی کشور ضعیفتر میشد، سلسله های محلی به وجود میآمدند و حکمرانی میکردند. اتابکان علاوه بر شیراز، در دمشق، موصل، حلب، بینالنهرین و آذربایجان نیز قدرتی داشتند.
وی در سن ۱۲ سالگی پدر خود را ازدست داد و جد مادری، مسعود بن مصلح، سرپرستیاش را بر عهده گرفت.
استاد سخن هنگام نوجوانی به پژوهش و دین و دانش علاقه فراوانی نشان داد. او پس از تحصیل مقدمات علوم و در حدود سال ۶۲۰ یا ۶۲۳ قمری از شیراز به بغداد رفت و در مدرسه نظامیه به تکمیل دانش خود پرداخت.
سعدی در آنجا از آموزههای امام محمد غزالی بیشترین تأثیر را پذیرفت (سعدی در گلستان غزالی را امام مرشد مینامد). غیر از نظامیه، سعدی در مجلس درس استادان دیگری از قبیل شهابالدین سهروردی نیز حضور یافت و در عرفان از او تأثیر گرفت.
او پس از اتمام تحصیل در نظامیه که در آن دوره مهمترین مرکز علم و دانش جهان اسلام بود، به عنوان خطیب راهی مناطقی از جمله شام و حجاز شد. وی پس از سفرهای متعدد در روزگار سلطنت اتابک ابوبکر بن سعد به زادگاه خود در ایران بازگشت و شروع به نوشتن و گردآوری آثار خود کرد.
پس از بازگشت این شاعر به شیراز، کتاب بوستان اولین اثری بود که نگارش آن را در سال ۶۵۵ هجری قمری به پایان رساند. کتاب گلستان این شاعر بزرگ، یک سال بعد از نگارش بوستان، در سال ۶۵۶ هجری قمری تدوین شد. سعدی این کتاب را در مدت زمان کوتاهی به پایان رساند.
نگارش دو کتاب در مدت زمانی کوتاه حاکی از آن است که بسیاری از نوشته های سعدی از پیش آماده بودند و او آن را گردآوری کرده است.
درگذشت سعدی
در بیوگرافی سعدی تاریخ دقیقی از مرگ وی ثبت نشده است. تاریخ وفات این شاعر بلندآوازه ایران، در منابع گوناگون از ۶۹۰ تا ۶۹۵ هجری قمری ذکر شده است، تعدادی از مورخان معتقدند این شاعر گرانقدر در سال ۶۹۰ هجری قمری و در خانقاهی که اقامت داشت دیده از جهان فرو بست.
امروزه آرامگاه سعدی را در شیراز خانقاه اقامت او در گذشته میدانند.
آثار سعدی
همه آثار سعدی اعم از شعر و نثر در مجموعهای تحت عنوان کتاب کلیات سعدی جمعآوری شدهاست. از بین آثاری که در این کتاب آمده، بوستان و گلستان دو کتاب مستقل هستند. گلستان به نظم و نثر مسجع و بوستان به نظم توسط سعدی تألیف شدهاست. علاوه بر این، غزلیات و هزلیات (یا خبیثات) نیز بهصورت مستقل به چاپ رسیدهاند. سایر آثار سعدی که در کتاب کلیات آمدهاست، عبارتند از: قصاید، مراثی، ملمعات و مثلثات، ترجیعات، صاحبیه، رباعیات و مفردات.
در نسخههای چاپی پاکستان و هند نیز کتابی به نام کریما به این شاعر بلندآوازه نسبت داده شده است. با این حال انتساب آن به سعدی با توجه به عدم وجود اسناد معتبر، مشکوک است.
غزلیات که به نثر نوشته شده مجموعهای از لطیفههاست. در این کتاب الفاظ جسورانه و بیان بی پروای سعدی دیده میشود.
مجالس پنج گانه، رساله عقل و عشق و نصیحه الملوک کتابهای دیگر سعدی هستند که شیوایی و جذابیت آنها با دو کتاب معروف این شاعر، یعنی بوستان و گلستان برابری میکند.
بوستان سعدی یا سعدی نامه
کتاب بوستان که آن را سعدی نامه هم مینامند، زمانی که سعدی در سفر به نقاط مختلف دنیا بود سروده شده است. این اثر که در قالب مثنوی است، از نظر وزن و قالب آن را حماسی به حساب می آورند. با این حال محتوای آن بیشتر در زمینه اخلاق و تربیت، سیاست و مسایل اجتماعی است.
یکی از ویژگیهای بارز آثار سعدی که موجب گستردگی آن بین مردم دنیا شده، روانی و سادگی آثار اوست. بوستان در کنار زبان روانی که دارد، مفاهیم عمیق اخلاقی را به چالش می کشد.
بوستان از یک دیباچه و ده باب تشکیل شده است. هرکدام از باب ها موضوع خاصی دارند به عنوان مثال: در تواضع، در عدل و تدبیر، در شکر بر عافیت و…
کتاب بوستان نزدیک به ۴ هزار بیت دارد و نسخههای فراوان از آن منتشر شده است. بوستان را میتوان کتابی اخلاقی و آموزشی دانست که سعدی آرمانشهر خود را در آن توصیف میکند.
گلستان سعدی
گلستان که بسیاری آن را تاثیرگذارترین کتاب نثر در ادبیات فارسی میدانند، یک سال بعد از بوستان به نگارش درآمد.
در بیوگرافی سعدی، آمده است که او این کتاب را به سعد بن ابوبکر زنگی، ولیعهد جوان حکومت اتابکان تقدیم کرده است.
گلستان با داشتن نثری آهنگین و منظم در ۸ باب نوشته شده است. گلستان را مجموعهای از حکایتهای مستقل که حاوی اندرزها و جملات قصار است میدانند.
هنر داستان گویی سعدی در این کتاب، آن را بین تمام اقشار جذاب کرده و کسی از خواندن آن دچار ملامت نمی شود.
گلستان در واقع به نوعی آینهای از جامعه زمان اوست و در آن اوضاع فرهنگی و اجتماعی مردم با شاعرانگی خاص سعدی به تصویر کشیده شده است.
قطعه مشهور بنیآدم در باب اول گلستان: “در سیرت پادشاهان” آمده است و با داشتن مضمون انسان دوستانهاش توجهی جهانی یافته است. این قطعه بر سر در ورودی تالار ملل سازمان ملل متحد در نیویورک با خط نستعلیق دیده میشود.
مضمون آثار سعدی
محور اکثر غزلیات او، عشق است. سعدی را از معدود شاعرانی میدانند که غزلهای عاشقانه او از ابتدا تا انتها در وصف عشق باقی میماند.
نمونه آثار سعدی
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم / بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم / به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم
به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم / نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم
به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم / ز خواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم
حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم / جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم
می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان / مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
هزار بادیه سهل است با وجود تو رفتن / و گر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم
منبع:ایمنا











































































































